فهرست مطالب
ناامنی سر خود را در عرصه های مختلف زندگی ما افزایش می دهد، صرف نظر از اینکه چقدر موفق یا شاد به نظر می رسیم. جهان تمایل دارد حول سلسله مراتبی بچرخد که فهرست کاملی از ناامنی ها را ایجاد می کند که باید با آنها مبارزه کنیم. حتی زندگی شخصی ما هم از این نگرانی ها در امان نیست. انواع مختلفی از ناامنی ها در یک رابطه وجود دارد که می تواند پیوند شما را تضعیف کند و دائماً ذهن شما را تحت تأثیر قرار دهد.
برای مثال، من می توانم آسیب های دوران کودکی و روابط ناکارآمد گذشته را به عنوان دو دلیل معتبر برای ناامن بودن تضمین کنم. در یک رابطه وقتی خانواده عزیزتان همیشه به شما میگویند که شما کاملاً بیارزش هستید، هیچ کاری انجام نمیدهید که ارزش عملی در زندگی داشته باشد، طبیعتاً به دنبال تأیید دائمی از طرف شریک زندگی خود هستید تا مطمئن شوید که او چنین احساسی ندارد. در مورد شما.
یکی دیگر از ناامنی های رایج در یک رابطه، نتیجه ضربه ای است که توسط یک عاشق قدیمی به شما هدیه شده است. اگر آنها هر قدم شما را با تهدید به جدایی دستکاری کرده اند، طبیعتاً در رابطه کنونی شما نیز با ترس از ترک شریک زندگی خود در هر لحظه زندگی خواهید کرد.
ما لیستی از ناامنی ها را ارائه کردیم. که ممکن است با کمک مشاور منجری سابو (کارشناس ارشد روانشناسی کاربردی و دیپلم در خانواده درمانی و مشاوره مراقبت از کودک)، موسس مشاوره Maitree، رابطه شما را آزار دهد و چگونه بر شما تأثیر بگذارد.از بسیاری از اشکال ناامنی از بین تمام انواع ناامنی در یک رابطه، عدم برابری یا تصدیق برابر در زندگی حرفهای دو شریک، جزو 7 ناامنی رایج قرار میگیرد.
طبق یک مطالعه، زنان دو تا ده برابر بیشتر از زمان خود وقت صرف میکنند. مردانی که در کار مراقبتی بدون مزد هستند این شامل زمان صرف شده برای پخت و پز، نظافت، مراقبت از کودکان، بیماران و سالمندان و غیره است. ایجاد ناامنی حرفه ای و رنجش در یک رابطه.
جنی می گوید: «من قبل از بچه دار شدن، مدیر بازاریابی بودم، وقتی بعد از چند سال به سر کار برمی گشتم، متوجه شدم که این شخص نیستم. همان شخص بله، من رانندگی و هوش داشتم اما می خواستم در کنار بچه هایم باشم. این باعث شد که عمیقاً در رابطهام و همچنین در مورد اینکه خارج از مادر بودن چه کسی هستم، در مورد اینکه آیا آنچه را که برای کار تمام وقت دوباره لازم است را دارم یا نه، ناامن میشوم. فهرست ناامنیهای من زیاد طولانی نیست، اما ناامنی حرفهای بسیار زیاد بود.»
پیوستن مجدد به کار بعد از بچه دار شدن خود یک معضل ذهنی است. از یک طرف، شما نمی توانید شغلی که به سختی به دست آورده اید را رها کنید. از سوی دیگر، غرایز مادرانه شما را از رها کردن فرزندتان در مهد کودک باز می دارد. راب، شریک زندگی جنی، موفقیت بزرگی در فعالیت پزشکی خود داشت. در حالی که جنی بودبه او افتخار میکردم، دائماً میگفتند که او بهتر از او کار میکند، که شاید بازگشت به سر کار آزمایشی بوده و او شکست خورده است.
بنابراین، اگر بپرسید، "آیا ناامن بودن بر یک رابطه تاثیر میگذارد؟" بله، مطمئناً ناامنی حرفه ای می تواند باعث اصطکاک بزرگ در یک رابطه شود. ممکن است وقتی شریک زندگی تان به معامله بزرگی که بسته است اشاره می کند، خود را خسیس و آزاردهنده ببینید. یا وقتی دوباره ترفیع میگیرند و شما به عنوان یک زن متاهل برای استقلال مالی تلاش میکنید، چشمهایتان را میچرخانید. اگر بین شغل هستید، یا از شغل خود ناراضی هستید، موفقیت آنها شروع می شود و حتی می توانید آنها را به جای یک همسر یا شریک به عنوان رقیب در نظر بگیرید.
6. عدم اطمینان نسبت به نیازهای اساسی
<. 0>روانشناسان نیازهای اساسی انسان را مانند دسترسی به غذا، سرپناه، استراحت، ایمنی، بهداشت و مراقبت های بهداشتی ترسیم می کنند. برآورده شدن این نیازها یکی از اولین قدم ها برای احساس امنیت است. بنابراین، اگر در هر نقطه ای از زندگی شما باید برای حفظ این نیازها تقلا کنید، احتمالاً این ناامنی برای مدت طولانی در شما باقی می ماند و بر رفتار و روابط شما تأثیر می گذارد. وقتی میپرسید «انواع مختلف ناامنیها چیست؟»، ناامنی در مورد نیازهای اولیه ممکن است اولین چیزی نباشد که به آن نگاه میکنید، اما مطمئناً نقشی را ایفا میکند.«من به عنوان یکی از پنج خواهر و برادر بزرگ شدم. آستین 34 ساله میگوید: با یک مادر مجردسه شغل در یک زمان و ما دائما در حال تقلا برای تامین مخارج زندگی بودیم. مجبور بودیم خیلی جابجا می شدیم چون اجاره خانه گاهی اوقات مشکل ساز می شد. ما شش نفر بودیم که مدام در یک آپارتمان دو اتاقه جمع می شدیم.
آستین اکنون وکیل است و با آلیسون ازدواج کرده است. آنها دو فرزند دارند و هر امنیت لازم دارند. اما برای آستین سخت است که ترس های دوران کودکی خود را از بین ببرد. من مطمئن می شوم که بچه هایم می دانند چقدر خوش شانس هستند. گاهی اوقات، من با آنها تند رفتار می کنم زیرا فکر می کنم آنها همه چیز را بدیهی می گیرند. آستین میگوید همچنین، من به سختی به تعطیلات میروم و تقریباً هر آخر هفته کار میکنم، زیرا میترسم همه چیز از من گرفته شود. ازدواج آنها تقریباً به طلاق ختم شد زیرا ترس آستین قوی تر از عشق او به خانواده اش بود. او اکنون تحت درمان است و آلیسون امیدوار است که قویتر و بهبود یافته ظاهر شود.
ناامنی در مورد نیازهای اساسی میتواند منجر به فهرستی از ناامنیهای عاطفی شود که عمیقاً بر یک رابطه تأثیر میگذارد. وقتی وحشت ناشی از سر و صدا کردن برای صرف غذا یا پرداخت اجاره را بدانید، این وحشت را به رابطه خود وارد خواهید کرد. ممکن است دائماً احساس کنید که شریک زندگیتان قدر چیزهایی را که دارد نمیداند یا خودتان را از کار کردن خسته میکنید، و دائماً میترسید که به شرایط دشوار دوران کودکی خود بازگردید.
منجری توضیح میدهد: «وقتی به نیازهای اولیه اولیه فکر میکنیم. به ما شادی، آرامش، عشق و رضایت بده، ما به غذا، آب، هوا، سرپناه و رضایت بخش فکر می کنیم.زندگی جنسی به عنوان مهمترین نیازها، که می تواند منجر به ناامنی های بسیار مهم شود. ناامنی در مورد این نیازهای اساسی به دلیل بیشتر خواستن، مقایسه ها، حسادت رابطه، شهوت، عدم رضایت و مشاهده اشتباهات در خود و دیگران به وجود می آید.
7. ناامنی اجتماعی
گاهی اوقات، احساس می کنیم که بخش بزرگی از زندگی ما عملکردی است که جامعه باید نشان تایید خود را نشان دهد. بنابراین، جای تعجب نیست که ناامنی اجتماعی به عنوان یکی از رایجترین ناامنیها در یک رابطه، همیشه به ما سر میزند. فشار ظاهر شدن به شکلی خاص، این که آیا حلقه اجتماعی شما شما را میپذیرد یا خیر، میتواند عزت نفس یک فرد را از بین ببرد.
در این مورد، فقط ظاهر فیزیکی نیست، بلکه به سمت راست دیده میشود. مکانها، شناخت افراد مناسب و داشتن موقعیت خاصی که به شما اعطا میشود که میگوید: «تو رسیدی». بهویژه در عصر رسانههای اجتماعی، برای همگام ماندن با همه اینها یک مبارزه دائمی است، و وقتی احساس میکنید کوتاهی میکنید، کافی است که شما را در ناامنی عمیق فرو ببرد.
در روابط، این میتواند ناامن بودن در اطراف خانواده یا حلقه دوستان شریک زندگی خود را نشان می دهد. در ذهن خود، متعجب خواهید شد که آنها واقعاً در مورد شما چه فکر می کنند و آیا شما آنقدر خوب هستید که به عنوان یکی از آنها در نظر گرفته شوید. همانطور که این تصویر در ذهن شما شکل می گیرد، می توانید شروع به تصور کنیدآنها شما را مسخره می کنند یا شما را تحقیر می کنند، در این مرحله شما شروع به واکنش بد می کنید و شریک زندگی خود را متهم می کنید که از شما در اطراف دوستانش حمایت نمی کند. بدیهی است که هیچ یک از اینها نشانه یک رابطه سالم نیست. در واقع، اگر ثابت شود، ممکن است مانند ناقوس مرگ به نظر برسد.
ناامنی در یک رابطه به این معنا نیست که همه امیدها از بین رفته است. در واقع، یافتن رابطهای که در آن همه طرفها در پوست و پیوند خود کاملاً مطمئن باشند تقریباً غیرممکن است. مهم است که بتوانید ناامنیهای خود و نحوه تأثیر آنها بر رابطهتان را قبل از مقابله با آنها شناسایی کنید.
درمان ناامنی در روابط راهی عالی برای رفع آن است، به خصوص اگر از افسردگی یا موارد دیگر رنج میبرید. علائم قوی می توانید مشاوره زوجین را نیز انتخاب کنید تا بفهمید که چگونه ناامنی را با هم کنترل کنید. برای مشاوره با تیم مشاوران و روانشناسان ماهر و با تجربه ما هر زمان که خواستید به پنل مشاوره Bonobology مراجعه کنید.
علائم ناامنی در یک زن یا یک مرد را نباید نادیده گرفت یا نادیده گرفت و قطعاً نباید. تحقیر شود تا آنجا که ممکن است با خودتان مهربان باشید، مرزها را حفظ کنید، شریک زندگی خود را به بهترین شکلی که می دانید دوست داشته باشید، و از درخواست کمک در مواقعی که به آن نیاز دارید نترسید. مراقبت، درک، و دوست داشتن، اما زمانی که آنها به شریک زندگی شما قدرت گرفتن را می دهندتصمیمات از طرف شما، سپس آنها به پرچم قرمز روابط تبدیل می شوند. منجری در پایان میگوید، به ناامنیهای شریک زندگی باید همیشه با ایمان، عشق و حمایت نگاه کرد.
همچنین ببینید: چگونه بفهمیم که شریک زندگی شما آنلاین خیانت می کند؟ 1> ابتکاری که به رفاه عاطفی خانواده ها و کودکان اختصاص دارد. بیایید مثالهای ناامنی رابطه را با دلایل ریشهای آنها مورد بحث قرار دهیم تا به شما کمک کند الگوی رابطه خود را شناسایی کنید و برای یافتن راهحل قدمی رو به جلو بردارید.7 نوع ناامنی در یک رابطه چیست؟
ناامنی ریشه در احساس ناکافی بودن، فکر کردن مداوم، "من کافی نیستم" یا "من به اندازه کافی خوب نیستم" است. پرستاری مداوم از چنین احساساتی میتواند باعث اضطراب قرار ملاقات، و اعتماد به نفس پایین شود و شما را وادار کند به جای ایجاد اعتماد به نفس و دانستن ارزش خود، بیش از حد به اعتبار خارجی تکیه کنید.
این امکان وجود دارد که ناامنیهای شخصی در مورد کار یا نوع نگاه شما در رابطه شما نفوذ کرده است. یا ممکن است این باشد که شما یا شریک زندگیتان با توشه عاطفی مربوطه وارد رابطه شده اید، و خود رابطه دلیل اصلی بسیاری از ناامنی است.
«وقتی ناامنی ها در درون شما خفته هستند چه اتفاقی می افتد؟ منجری توضیح می دهد: «این است که شما هرگز نمی توانید خود واقعی خود را تعریف کنید. معمولاً یک فرد آمادگی پذیرش ناامنی های نهفته در درون خود را ندارد. تنها چیزی که نیاز دارد درک این نکته است که این ناامنی ها صرفاً احساسی هستند که به آنها استرس، ترس، ناقصی، شک و تردید به خود، حسادت، ضعف و وابستگی می دهد.
«ناامنی های رابطه باعث می شود که فرد همه چیز را بدیهی تلقی کند، نادیده بگیرد.احساسات، و پرورش افکار برتری بر شریک زندگی خود. همچنین درست است که هر رابطه زمانی قویتر میشود که ناامنی هر یک از همسران درک شود و نیمی دیگر به آن احترام کامل بگذارند.»
انواع ناامنی در یک رابطه چندگانه است و مهم است که معنای ناامنی را در آن استنتاج کنیم. یک رابطه به گونه ای که علائم را تشخیص دهید و بتوانید برای اصلاح آنها قدم بردارید. ما 7 ناامنی رایج را که رابطه شما با آن روبرو می شود و نشانه هایی که نشان می دهد بیشتر از آنچه که دوست دارید بر شما و شریک زندگی تان تأثیر می گذارد را فهرست کرده ایم.
1. ناامنی عاطفی
ناامنی عاطفی یک اصطلاح کلی است و اغلب به معنای احساس کلی ناراحتی و عدم کفایت نسبت به احساسات است. علائم می تواند شامل مواجهه با افسردگی، اجتناب از تماس بین فردی و ترس از بیان احساسات یا ابراز وجود در موقعیت ها باشد.
شرایطی مانند افسردگی پس از زایمان یا پس از زایمان نیز در فهرست ناامنی های عاطفی همراه با خستگی قرار می گیرد. تحریک پذیری و بی خوابی برخی از علائم رایج هستند. نگرانی مزمن در مورد آینده یکی دیگر از علائم است زیرا به شما توهم کنترل می دهد و در نتیجه ناامنی شما را جبران می کند.
دیانا، 34 ساله، می گوید: «من از خانه ای آمدم که خشونت عاطفی در آن رایج بود، «فکر نمی کردم. خیلی روی من تأثیر گذاشته بود - من به کالج رفتم و واقعاً از آن زمان به خانه برنگشتم. اما بعد ازدواج کردمو من متوجه شدم که آسیب های گذشته من تا چه اندازه در رابطه خودم ظاهر می شود. من از درگیری مانند طاعون اجتناب کردم، نمیتوانستم در یک بحث بایستم و بعداً به خاطر آن از خودم متنفر خواهم شد." وارد شدن به رابطه شما باعث مشکلاتی خواهد شد. افراد مبتلا به ناامنی عاطفی اغلب در ایجاد مرزهای روابط سالم با مشکل مواجه می شوند و تمایل دارند بیش از حد در مورد کوچکترین چیزها نشخوار کنند، که به معنای دعواهای بزرگ بر سر مسائل کوچک است. درون نگری کلید مقابله با ناامنی عاطفی است و درمان ناامنی در روابط نیز می تواند ایده خوبی برای شما و رابطه شما باشد.
«ناامنی عاطفی زمانی به وجود می آید که فقدان عشق و ایمان به احساسات خود وجود داشته باشد. وقتی در مورد واکنش خود به یک موقعیت ناخواسته شک دارید، از نظر عاطفی ضعیف می شوید. منجری میگوید: «ضعف عاطفی نمیتواند شما را به یک تصمیم شایسته هدایت کند که ممکن است بعداً منجر به پشیمانی شود.
او میافزاید: «برای داشتن یک رابطه عاطفی امن و قوی، شرکا باید همیشه یکدیگر را تشویق کنند تا احساسات خود را بیان کنند. آشکارا، و سپس هر دو باید با هر موقعیتی که با هم روبرو هستند روبرو شوند. شک به خود هر واکنشی باید با فهرست کردن تمام جوانب مثبت و منفی نتیجه مورد بحث قرار گیرد. همیشه به خواسته های یکدیگر گوش دهید و به آنها احترام بگذارید.»
2.ناامنی دلبستگی
این قطعاً فهرستی از ناامنیها را تا جایی که بر روابط شما تأثیر میگذارد میسازد. سبک دلبستگی ناایمن، همانطور که از نام آن پیداست، به این معنی است که شما در ایجاد دلبستگی های ایمن و ایجاد ارتباطات عاطفی پایدار با دیگران مشکل دارید. این امکان وجود دارد که از نزدیک شدن بیش از حد به افراد اجتناب کنید یا آنها را قبل از اینکه فرصتی برای ترک شما داشته باشند ترک کنید.
مثل اکثر اشکال ناامنی، مسائل دلبستگی ریشه در دوران کودکی دارند. اگر در کودکی، عشق و محبتی که دریافت میکردید غیرقابل پیشبینی، شکسته یا وابسته به برخی دستاوردها بود، احتمالاً با بیاعتمادی به دلبستگی بزرگ شدهاید یا تصور میکنید که ارتباطات واقعی انسانی وجود ندارد. از طرف دیگر، میتوانید در روابط موجود به یک دوست دختر یا دوست پسر بیش از حد چسبنده تبدیل شوید و انتظار داشته باشید که یک نفر تمام دنیای شما باشد و تمام نیازهای عاطفی شما را برآورده کند.
ارتباط عاطفی قوی، و همچنین استقلال عاطفی سالم، پایه هر رابطه عاشقانه پایدار، بنابراین ناگفته نماند که ناامنی دلبستگی بر روابط شما تأثیر می گذارد. اگر والدین یا مراقبان اصلی دوران کودکی شما در دوران کودکی شما قادر به برآوردن نیازهای شما نبودند، ممکن است تمام آن نیازهای برآورده نشده را بپذیرید و آنها را به شریک زندگی خود منتقل کنید.
یا، بی جهت پرخاشگر یا تحریک پذیر می شوید. بدون دلیل نسبت به آنها، زیرا این تنها چیزی است که شما می دانید، زیرااین تنها راهی است که می توانید از خود محافظت کنید. در هر صورت، ناامنی دلبستگی حضور خود را در رابطه شما احساس می کند. از بین بسیاری از مثالهای ناامنی رابطه، این مورد خاص از شما میخواهد که عمیقاً در آسیبهای گذشته غوطهور شوید، علت و چگونگی رفتار خود را بهعنوان تأثیر آنها شناسایی کنید، و سعی کنید به آرامی این الگو را بشکنید.
3. ناامنی فیزیکی
آیا ناامن بودن بر یک رابطه تأثیر می گذارد؟ این امر بهخوبی انجام میشود، بهویژه زمانی که یک فرد در تمام زندگی خود با مسائل شرمآوری بدن سر و کار دارد. وقتی با تصاویری از ظاهر بدن «عالی» یا ساختار استخوانی ایدهآل بمباران میشویم، به راحتی میتوان نسبت به ظاهر خود ناامن شد. اینترنت همچنین برای همیشه به ما محصولات مراقبت از پوست، لباس و لباس زیر زنانه، روشهای کاهش وزن و موارد دیگر را میفروشد و به ما اطمینان میدهد که این روشها ما را بسیار جذابتر میکنند و ما را به آن «ایدهآل» نزدیکتر میکنند.
شرمکردن بدن و موارد مشابه آن هستند. یادآوری دائمی این است که ما در واقع کمتر از کامل هستیم. این قطعاً در علائم ناامنی در یک زن ظاهر می شود، اگرچه مردان نیز کاملاً از آنها مصون نیستند. بنابراین، اگر از خود میپرسید که انواع مختلف ناامنیهایی که میتوانند بر رابطه شما تأثیر بگذارند کدامند، قطعاً ناامنی فیزیکی در لیست قرار میگیرد. دوست من لیندا همیشه قبل از اینکه رابطه جسمی شود یک قدم به عقب برمیگشت زیرا علائم کششی او هرگز اجازه نمیدهد به او اطمینان داشته باشد.پوست خود آیا این فقط بعد از تمام مبارزه ای که برای گسترش آگاهی از مثبت بودن بدن انجام دادیم ناراحت کننده نیست؟
دارسی، 29 ساله، می گوید: «من همیشه کمی اضافه وزن داشته ام. نامزد من، جان، هرگز نگفته است. هر چیزی در مورد آن؛ در واقع، او برای نشان دادن قدردانی خود از شکل من دست به کار می شد. اما هرگز قانع نشدم.» دارسی رژیمهای غذایی، ورزشها و قرصهای مختلفی را امتحان کرد. برخی کمک کردند، اما او از این که سریعتر به وزن مورد نظر خود نرسیده بود به سرعت ناراحت شد. او اگر جان را به خانه غذا بیاورد، یا حتی اگر در اطراف او سیب زمینی سرخ کرده می خورد، سرزنش می کرد. اینکه جان یکی از آن افراد لاغر آزاردهنده ای بود که هر چه می خواستند می خوردند و هیچ انسی هم به دست نمی آوردند، فایده ای نداشت.
«راستش، من همیشه از این که چقدر لاغر هستم خجالت می کشیدم و این قطعاً در لیست ناامنی های من است. جان می گوید. "من می خواهم کمی حجم بدهم، روی عضلاتم کار کنم. وقتی دارسی به من ضربه محکمی می زد، من هم به عقب برمی گشتم و فریاد می زدم: «لاغر بودن هم چندان آسان نیست!» کار به جایی رسید که هر مکالمهای که داشتیم به یک مسابقه فریاد بر سر ظاهر و وزنمان تبدیل میشد.»
نگرانی دائمی در مورد وزن یا پوست یا ظاهر کلی میتواند نشانههای هشدار دهنده یک رابطه سمی باشد. باز هم، ناامنی فیزیکی ناشی از نیاز به دانستن این است که برای شریک زندگی خود و برای جهان جذاب به نظر می رسید. وقتی تنها تمرکز شما می شود، وقتی با وسواس شروع به تماشای هر لقمه ای می کنید که می خورید و گریه می کنید زیرا"فریب خورده" و مقداری نان خورد، شریک زندگی شما ممکن است به همراه شما احساس درماندگی و خستگی کند.
4. ناامنی مالی
ما دوست داریم به شما بگوییم که همه آن رام -com با بازی زوجهای پولدار-دختر-فقیر-پسر درست بود. متأسفانه، ناامنی مالی واقعیتی است که میتواند عاشقانه را سریعتر از فراموش کردن پین ATM خود خراب کند. قدرت مالی نامتعادل می تواند دلیلی برای ناامن بودن در یک رابطه زمانی باشد که دو شریک مخارج خود را به اشتراک می گذارند.
خواه به این دلیل باشد که یکی از طرفین از یک پس زمینه مالی محدود می آید و بنابراین وسواس زیادی برای پس انداز دارد، یا به این دلیل که یکی از شرکا نمی تواند تحمل کند. که دیگری درآمد بیشتری کسب می کند، عشق و پول می تواند برای یاران عجیب و غریب و ناآرام ایجاد کند. ناامنی مالی می تواند به این معنی باشد که شما همیشه نگران پول هستید، صرف نظر از سطح درآمدتان. این می تواند شما را تا حد زیادی وسواس کند، لذت های کوچک را از خود دریغ کند و در نهایت شما را بدبخت کند.
همچنین ببینید: انتظارات در روابط: راه درست برای مدیریت آنهایکی دیگر از جنبه های ناامنی مالی در یک رابطه زمانی است که شریک زندگی تان و شما در سطح درآمد یکسانی نباشید. این می تواند منجر به حسادت، احساس بی کفایتی و ترس از اینکه به اندازه کافی در رابطه مشارکت نمی کنید، شود. هر بار که بیرون میروید، شیکترین رستورانها را انتخاب میکنند و بدون اینکه حتی به ستون سمت راست منو نگاه کنند، غذا سفارش میدهند. شاید آنها از پرداخت هزینه هر دوی شما خوشحال باشند اما باعث می شوددر درون خود بسیار کوچک احساس می کنید.
شاید آنها مدام شما را با هدایا و گل باران می کنند و شما همیشه نمی توانید آن را متقابل کنید. شاید از اینکه همیشه چک را برای شام می گیرند و تمام صورت حساب ها را می پردازند ناراحت شده اید. یا، شاید از اینکه همیشه اقتصادی باشید و برنامهریزی مالی انجام دهید، خسته شدهاید، در حالی که عادات خرج کردن همسرتان درخشانتر است. به هر حال، ناامنی مالی شادی و رابطه شما را از بین میبرد و باعث میشود ارزش خود و نقش گستردهای که پول در رابطه عاشقانه شما بازی میکند زیر سوال ببرید.
منجری میگوید: «برای اینکه یک رابطه رو به جلو حرکت کند و رشد کند، باید از نظر مالی مطمئن باشد. اکنون، داشتن امنیت مالی لزوماً به این معنا نیست که هر دو طرف باید یکسان درآمد داشته باشند و از وضعیت درآمد خانواده حمایت کنند. امنیت مالی سالم برای یک رابطه سالم به این اشاره دارد که هر یک از شریکها سهم خود را در مدیریت مالی انجام میدهند و مسئولیتها به صورت متقابل مورد بحث و تقسیم قرار میگیرند."
"این به میزان پول نیست، بلکه به نحوه مدیریت آن مربوط میشود. اگر در مورد مبلغی بود که وارد می شد، هر فرد ثروتمندی در یک رابطه خوشحال بود، اما این درست نیست. اساساً، هر دو طرف در یک رابطه باید به ایده مدیریت مالی متعهد باشند و از آن حمایت کنند."