فهرست مطالب
پایان هر رابطهای دردناک است، اما جدا شدن از یک خودشیفته، بهویژه یک خودشیفته آزاردهنده عاطفی، میتواند به دلیل رفتار خودمحورانه و ناامنیهای عمیقشان، آزاردهندهتر باشد. بودن در چنین رابطه ای هرگز تجربه خوشایندی نیست. ماهیت دستکاری، فقدان همدلی و هم وابستگی آنها می تواند شما را هم از نظر جسمی و هم از نظر ذهنی خسته کند.
این امر باعث می شود که فرد خودشیفته را ترک کنید و خود را از آزار خودشیفتگی رها کنید. با این حال، کنار زدن چنین رابطهای بسیار پیچیدهتر است، و یک خودشیفته میتواند کنار آمدن با جدایی را بسیار سختتر کند.
برای کمک به شما در عبور از این ترن هوایی عاطفی، آنوشتا میشرا، روانشناس مشاوره آگاه از آسیب روانی (کارشناسی ارشد). روانشناسی مشاوره)، که در ارائه درمان برای نگرانی هایی مانند تروما، مسائل مربوط به رابطه، افسردگی، اضطراب، غم و تنهایی و سایر موارد تخصص دارد، در مورد رویکرد صحیح برای جدا شدن از یک خودشیفته، همراه با نکاتی درباره نحوه آماده سازی خود می نویسد. برای روابط آینده.
شخصیت خودشیفته چیست؟
ما معمولاً تمایل داریم که اغلب صحبت کردن در مورد خود یا ارسال عکس های سلفی زیاد در رسانه های اجتماعی را با خودشیفتگی مرتبط کنیم. با این حال، خودشیفتگی بسیار پیچیده تر است. برای درک آن، اجازه دهید ابتدا بین ویژگی های خودشیفته و اختلال شخصیت خودشیفته تمایز قائل شویم. همه ما چند ویژگی داریماول، این توصیه می تواند به شما کمک کند تا بفهمید چگونه از یک خودشیفته جدا شوید و با آن کنار بیایید.
برای خلاصه کردن همه، من از بری بونچای، نویسنده ای که کاملاً دقیق بیان می کند، نقل قول می کنم: "رابطه با یک خودشیفته به طور خلاصه: شما از عشق کامل زندگی آنها به هیچ کاری که انجام دهید خوب نیست تبدیل خواهید شد. کافی. شما همه چیز را می دهید و آنها همه را می گیرند و در ازای آن کمتر و کمتر به شما می دهند. شما در نهایت از نظر عاطفی، ذهنی، معنوی و احتمالاً مالی دچار فرسودگی خواهید شد و سپس به خاطر آن سرزنش خواهید شد.»
همچنین ببینید: همسر دیوانه؟ 5 نشانه و 9 راه برای مقابله با اوپرسش های متداول
1. یک خودشیفته در پایان یک رابطه چه می کند؟قطع کردن از یک خودشیفته؟ انتظار داشته باشید که آنها حالت تدافعی، منفعل-تهاجمی، حتی خشن و کنترل کننده تر داشته باشند. ممکن است شریک خودشیفته شما نتواند نیازها و ارزش های شما را درک کند. آنها آنقدر روی منیتهای خود متمرکز هستند که تأثیر اعمالشان بر دیگران، از جمله شما، را در نظر نمیگیرند. آنها آنقدر خودمحور هستند که ممکن است با عشق به بمباران و گاز دادن به شما شروع به دستکاری کنند، که عزت نفس شما را از بین می برد.
2. آیا خودشیفتهها احساس گناه میکنند؟خودشیفتگی ریشه در ناامنیهای عمیق دارد، اما مکانیسم دفاعی آنها مقابله با آن از طریق بیان خود بزرگشان به دیگران و نشان دادن خود به عنوان کامل است. آنها معمولاً تمایلی به احساس احساسات عمیق مانند درد و گناه ندارند زیرا در این صورت خود ناقص انسانی آنها خواهد بود.در معرض آنها می توانند از طریق درمان احساس گناه کنند، اما بدون آن، آنقدرها احساس گناه نمی کنند. حتی زمانی که یک خودشیفته از شما جدا میشود، معمولاً هیچ احساسی را احساس نمیکند زیرا خود را از تجربه کردن آنها محروم کردهاند.
انواع مختلف شخصیت، از جمله خودشیفتگی، که نشان دهنده الگوهای تفکر ما هستند، اما زمانی که آنها سفت و سخت و ناسازگار می شوند، زمانی است که می توان آنها را به عنوان یک اختلال شخصیت نامید.خودشیفتگی مجموعه ای از ویژگی های شخصیتی است که شامل تفکر بسیار زیاد است. خود، نیاز به تحسین، باور داشتن دیگران حقیر و عدم همدلی با دیگران. اختلال شخصیت خودشیفته یک وضعیت سلامت روانی است که با احساس متورم خود اهمیتی مشخص می شود.
افراد مبتلا به این اختلال به قدری خودمحور هستند که معمولاً تمایل دارند دیدگاه ها، نیازها و مشکلات دیگران را نادیده بگیرند یا در شناخت آنها ناکام باشند. . برخی از نشانههای یک شریک خودشیفته در یک رابطه عبارتند از:
- آنها در ابتدا بسیار جذاب بودند – تقریباً برای واقعی بودن بسیار خوب بودند (تاکتیکهای دستکاری)
- آنها مکالمات را ربوده میکنند تا نحوه تکرار آن را تکرار کنند. آنها عالی هستند
- آنها شما را دستکاری می کنند، به خصوص با گاز دادن
- آنها با تعریف و تمجید شما زندگی می کنند
- هیچ همدلی نسبت به شما یا هیچکس ندارند
- آنها هیچ دوست طولانی مدت ندارند
- آنها هرگز عذرخواهی کنید زیرا معتقدند در مورد همه چیز حق با شماست
- وقتی به اشتباهی اشاره می کنید شما را مورد انتقاد قرار می دهند یا از شما سرزنش می کنند
7 نکته برای جدا شدن از یک خودشیفته
برای ماریا (نام تغییر کرد)، که به مدت 3 سال با یک شریک خودشیفته رابطه داشت، همه چیز در ابتدا خیلی خوب بود که واقعیت نداشت. .او آن را به عنوان "شاهزاده جذاب" یا "مرد رویاهای من" توصیف کرد. او احساس می کرد که یک پیوند عاطفی بسیار قوی با شریک زندگی خود دارد. با این حال، میتوانید اتفاق بعدی را پیشبینی کنید.
شریک او به راحتی آسیب میبیند و عصبانی میشود، که عزت نفس او را از بین میبرد. او شروع به احساس تنهایی، سردرگمی و قطع ارتباط کرد. او شروع به فکر کردن کرد که آیا همه مشکلات رابطه آنها به نوعی تقصیر اوست که در یک چرخه دائمی سرزنش خود گرفتار شده است. وقتی او مشکل خود را مطرح کرد، شریک زندگیاش مستقیماً آن را به اتفاقی که برای او افتاده بود مرتبط کرد. داستان او در پسزمینه محو میشد که او روایت را به دست گرفت. او ویژگی های کلاسیک خودشیفتگی بیمارگونه را به نمایش گذاشت.
پس او می دانست که به خاطر سلامت روانی خود باید از این سوء استفاده خودشیفته فرار کند و به فضای درمانی دست یافت تا راه های انجام آن را کشف کند. در زیر چند نکته وجود دارد که به او کمک کرد و به هر کسی که قصد جدایی از یک خودشیفته را دارد پیشنهاد میدهم:
1. دلایلی را بنویسید که چرا ترک میکنید
قطع کردن از یک خودشیفته؟ تجارب خود را در این رابطه سوء استفاده آمیز به عنوان یک نقطه مرجع برای خود در نظر بگیرید. افراد مبتلا به اختلالات شخصیتی معمولاً به شیوه ای بسیار ناکارآمد با دنیا کنار می آیند و همچنین تمایل به تحریف واقعیت خود دارند. این معمولاً می تواند باعث شود که واقعیت خود را زیر سوال ببرید. به واقعیت خود باور داشته باشید نه آنچه را که آنها می سازند. اینطوری میشهبا یک خودشیفته جدا شوید.
شاید احساس کنید که آماده رفتن هستید، اما در لحظه بعد، شریک زندگی تان ممکن است عزم شما را با احساس گناه و ادعای خود از بین ببرد. این زمانی است که نوشتن دلایل از قبل می تواند مفید باشد. وقتی این کار را میکنید، برای خودتان مثالهایی بیاورید تا بتوانید انگیزههای باطنی آنها را ببینید و در طول فرآیند جدایی، خود را در واقعیت خود مستقر کنید. به خواندن آن فهرست دلایل برای خود ادامه دهید تا به عنوان منبعی به خود یادآوری کنید که باید آن را ترک کنید و شاید برای آنچه در هنگام جدا شدن از یک خودشیفته باید بگویید، آماده شوید.
2. به محض اینکه دلایل خود را آماده کردید آنجا را ترک کنید
اشتباهی را که ماریا مرتکب شد با به تعویق انداختن جدایی و ماندن در رابطه تا زمانی که انجام داد، مرتکب نشوید. دلایل متعددی برای ترک نکردن او وجود داشت. او آماده رها شدن نبود و با شریک زندگی خود پیوند آسیبی ایجاد کرده بود. احساس هموابستگی این حس تردید را ایجاد کرد که او نمیتواند بدون شریک زندگیاش دوام بیاورد.
در این مورد مهم است که بی سر و صدا و بدون درگیری ترک کنید. از قبل برنامه ریزی کنید که چگونه ترک می کنید، از دوستان همدل خود حمایت بخواهید، پول پس انداز کنید و در اسرع وقت کنار بروید. پنهان کردن این واقعیت که ممکن است آنها را ترک کنید بهترین ایده است زیرا رویارویی با آنها می تواند از کنترل خارج شود.
3. آنها و همه ارتباطات متقابل را از رسانه های اجتماعی خود حذف کنید
اکنون که شماتصمیم گرفتهاید و برنامهریزی کردهاید که شریک خودشیفته خود را ترک کنید، او را حذف و مسدود کنید و هر تماس متقابلی را که از طریق آن میتواند حداقل برای چند ماه، اگر نه برای همیشه، با شما ارتباط برقرار کند، مسدود کنید. بدون پیامک، بدون تماس تلفنی، یا تعقیب آنها در رسانه های اجتماعی.
این می تواند سخت ترین بخش جدایی باشد، اما یک گام بسیار ضروری برای اطمینان از خوشبختی و امنیت شما و رها کردن احساس گناه احتمالی است. . وقتی دور میشوید، یک شریک خودشیفته تمام تلاشش را میکند تا شما را دوباره به دست آورد. آنها ممکن است شما را وسوسه کنند که با آنها تماس بگیرید، یا انتقام جو شوند و در مورد شما شایعاتی پخش کنند. آنها حتی ممکن است به محل شما بیایند، بارها و بارها با شما تماس بگیرند یا حتی از شما طلب بخشش کنند. اما مهم است که شما مرزهای محکمی تعیین کنید و به آنها فرصتی برای دستکاری شما نخواهید داد. اینگونه می توان رابطه با یک خودشیفته را پایان داد و از عشق یک طرفه عبور کرد.
4. برای شریک خودشیفته خود بهانه نیاورید
می فهمم، هر کدام از ما اشتباه می کنیم. و هیچ کس کامل نیست اما این تصور در رابطه با یک خودشیفته مضر است. بهانههایی که برای آنها میسازید به آنها قدرت بیشتری میدهد تا از رفتار غیرقابل توجیه خود خلاص شوند.
ممکن است بهانههایی برای توجیه رفتارهای آنها تا حدی به دلیل پیوند آسیبدیدگی خود داشته باشید یا ممکن است فقط از مواجهه با آنها بترسید. واقعیت سوء استفاده از خودشیفتگی، که بسیار طبیعی است. تلاش آگاهانه ای برای هدایت کردن انجام دهیداز این گرایش پاک است. خودتان را به خاطر چیزهایی که شریک زندگی تان که فردی سمی است، گفته است اشتباه کرده اید سرزنش نکنید. خودتان را ارزیابی کنید، اما به یاد داشته باشید که این یک رابطه توهین آمیز و با یک شریک خودشیفته است.
5. مدام به خود یادآوری کنید که چرا ترک کردید
یک خودشیفته همیشه می خواهد احساس خاص بودن کند یا این تصور را ایجاد کند که شما خاص هستید که شما را نسبت به آنها جذب می کنید. این تمایل می تواند به خاطر آوردن دلایل ترک شما برای شما دشوار باشد و می تواند بر درد روزگار تاریک سایه افکند.
برای اینکه بتوانید رهایی پیدا کنید، یادآوری های رابطه را از زندگی خود حذف کنید و شاید دلایلی را که چرا آنها را ترک کرده اید فهرست کنید. ممکن است بخواهید هر بار که احساس میکنید میتوانید به آنها برگردید، به عقب برگردید و آن فهرست را بخوانید، زیرا در حال حاضر نمیتوانید آسیب را به خاطر بیاورید. حواستان باشد که به این فکر نکنید که همه چیز آنقدر که شما احساس می کنید «بد نبودند». روند درمان جدایی خود را شروع کنید.
6. عاشق بمباران عشقی نشوید
بمب عشق مرحله اولیه روابط خودشیفتگی است که در آن همه چیز عاشقانه و عاشقانه به نظر می رسد. بیشتر خودشیفتهها سعی میکنند با چاپلوسی محض شما را از پا درآورند و سعی میکنند شما را نسبت به پرچمهای قرمز در شخصیت خود کور کنند. این مرحله از بمباران عشقی هر زمان که تهدید به ترک میکنید بازمیگردد.
این یک تمایل بسیار طبیعی است که خاطرات خوب رابطه را رمانتیک کنید، اما اگر بخواهید ادامه دهید میتواند مضر باشد.روی نحوه راه رفتن روی پوسته تخم مرغ در اطراف همسرتان تمرکز کنید. این حوادث به شما یادآوری می کند که چقدر بد بوده است و شما را از دستکاری توسط سابق خودشیفته خود باز می دارد.
همچنین ببینید: چه زمانی از انتظار برای خواستگاری او خودداری کنیم؟ 9 نکته برای تصمیم گیری7. از یک متخصص بهداشت روان حمایت دریافت کنید
یک متخصص بهداشت روان می تواند به شما کمک کند تا مسائل را، حتی زمانی که ناخوشایند است، به روشی حمایتی شناسایی کنید. آنها می توانند به انکار کمک کنند و به شما کمک کنند تا با تجربیات مورد انتقاد، نادیده گرفته شدن، استثمار و بدرفتاری مواجه شوید.
صحبت کردن با یک درمانگر قابل اعتماد، واجد شرایط و دارای مجوز به شما کمک می کند واقعیت خود را بازسازی کنید و همچنین کشف کنید که چه چیزی چیست. شما را در برابر گرفتار شدن به یک خودشیفته آسیب پذیر می کند، بنابراین می توانید مراقب باشید که در آینده از آن اجتناب کنید. در Bonobology، ما از طریق پانل مشاوران دارای مجوز که میتوانند به شما کمک کنند تا در مسیر بهبودی قدم بردارید، کمک حرفهای ارائه میکنیم.
3. منتظر غم باشید و آن را در آغوش بگیرید
سوگ تجربه مهمی برای شما خواهد بود. هنگام جدا شدن از یک خودشیفته، باید از آن عبور کنم. در آغوش گرفتن آن هنگام آمدن بسیار مهم است. شما چیزهای زیادی برای غمگین شدن خواهید داشت، پایان رابطه و ایده شخصی که فکر می کردید شریک زندگی تان است. آنها شما را بمباران کردند و این احساسات حتماً وجود دارند زیرا شدید و قوی هستند. با این حال، با این حال، خوشحال باشید که وقتی کارها را تمام کردید. به فهرست دلایل برگردید و به خود یادآوری کنید که این درد موقتی است. حرکت از یک رابطه سمیکار آسانی نیست.
4. یک خودشیفته پنهانی هرازگاهی شما را به هم می زند
جدا شدن از یک خودشیفته پنهانی می تواند مشکل باشد زیرا آنها در سایه زندگی می کنند اما در شریک زندگی خود افراط می کنند تا خود را مهم بدانند. آنها احتمالاً از اینکه شما آنها را احساس کم ارزشی کرده اید عصبانی می شوند و ممکن است درمانده شوند و تکرار کنند که همه چیز را به شما داده اند. آنها شما را به عنوان فرد پستی که خودخواهانه آنها را رها کرده است، به زبان می آورند. آنها حتی ممکن است تهدید به خودآزاری یا خودکشی کنند یا در صورت احساس رها شدن، کارهای دیگری برای تضعیف خود انجام دهند.
5. آنها می توانند به صورت کلامی به شما توهین کنند
انجمن روانشناسی آمریکا بیان می کند که احساس برتری و استحقاق می تواند افراد خودشیفته را به حمله تهاجمی به دیگران سوق دهد. افرادی که از خودشیفتگی بالایی برخوردارند، به خصوص زمانی که مورد تحریک، توهین، تحقیر، شرمساری، انتقاد یا تهدید دیگران قرار می گیرند و جدایی آنها یک تحریک بزرگ تلقی می شود، احتمالاً پرخاشگرانه عمل می کنند. اگر سابق خودشیفته شما خشن شد، با خط کمک محلی خود تماس بگیرید یا با 911 تماس بگیرید. در یک فضای امن بمانید.
چند نکته برای کنار آمدن با جدایی
هر جدایی سخت است اما جدایی از یک خودشیفته می تواند دو برابر دشوارتر باشد. این به این دلیل است که کل تصور شما از رابطه و شریک سابقتان از بین رفته است. با این حال، هنگامی که متوجه شدید که چگونه شکستنبا یک مرد یا زن خودشیفته، شفا ممکن است. این بهترین توصیه ای است که می توانم به شما در مورد چگونگی کنار آمدن با ترک یک خودشیفته برای کمک به روند بهبودی به شما بدهم:
- اشک های خود را نگه ندارید و اجازه ندهید احساس خود را بیان کنید
- به خود ایمان داشته باشید. و کارهایی انجام دهید که احساس بهتری داشته باشید. شما تنها کسی هستید که در اینجا مهم است
- به طور مداوم به خود یادآوری کنید که لایق بهتری هستید
- سعی کنید در مورد آنها وسواس نداشته باشید - جدایی به بهترین شکل اتفاق افتاد
- حتی وقتی وسوسه انگیز است، هیچ کانال ارتباطی را با آنها باز نکنید
- مراقبت از خود را در اولویت قرار دهید و به نیازهای عاطفی خود رسیدگی کنید
- به سیستم حمایتی خود تکیه کنید و در صورتی که بسیار زیاد شد با یک درمانگر مجاز تماس بگیرید
نکات کلیدی
- خودشیفتگی یک ویژگی شخصیتی است که شامل تفکر بسیار عالی نسبت به خود، نیاز به تحسین، اعتقاد به پستتر بودن دیگران و عدم همدلی با دیگران است
- برخی نکاتی در مورد چگونگی پیشبرد جدایی از یک خودشیفته این است که دلایل خود را بنویسید، در اسرع وقت آنها را ترک کنید، آنها را مسدود کنید، دچار دستکاری نشوید و به سیستم پشتیبانی خود تکیه کنید
- آماده باشید که جدایی می تواند منجر به رفتار خشونت آمیز شریک خودشیفته شما شود
- راه هایی برای بهبودی پس از جدایی وجود دارد و بدانید که این موقتی است و خواهد گذشت
امیدوارم این روشن می کند که چه کسی یک فرد خودشیفته است، و اینکه آیا خودتان را دوست دارید یا خیر