فهرست مطالب
"من رابطه ام را خراب کردم و پشیمان شدم." "چرا روابطم را خود خراب می کنم؟" این افکار اغلب در ذهن افرادی می گذرد که با روابط خود دست و پنجه نرم می کنند یا تمایل دارند افراد را از خود دور کنند. دلایل مختلفی می تواند وجود داشته باشد که چرا روابط خود را خراب می کنید، اما قبل از اینکه به آن برسیم، بیایید سعی کنیم بفهمیم که خود خرابکاری دقیقاً به چه معناست.
خود خرابکاری یک رفتار یا الگوی فکری است که باعث می شود احساس کنید در دام افتاده اید. یا شما را از انجام کاری که می خواهید انجام دهید باز می دارد، خواه تعهد به یک رابطه یا رسیدن به اهدافتان باشد. شما تمایل دارید به توانایی های خود شک کنید یا شاید از انتقاد می ترسید یا خودتان رابطه را خراب می کنید، به همین دلیل است که ترجیح می دهید قبل از بدتر شدن اوضاع کنار بروید یا مطابق با شرایط خود پیش نروید.
ما با آنها صحبت کردیم. روانشناس ناندیتا رامبیا (کارشناس ارشد روانشناسی)، که در CBT، REBT و مشاوره زوجین متخصص است، تا به شما کمک کند تا معضل خود را درک کنید و با آن مقابله کنید "چرا روابط خود را خراب می کنم". او در مورد اینکه چرا افراد به طور ناخودآگاه الگوی خرابکاری در یک رابطه را ایجاد می کنند، ارتباط بین اضطراب و روابط خود خرابکارانه، و راه هایی برای پایان دادن به این چرخه با ما صحبت کرد.
پاسخ های متخصص – چرا در روابط خود خرابکاری می کنید.
«خود خرابکاری رفتاری است که در آن شخص کاری انجام می دهد یا عملی را انجام می دهد که برای او مناسب نیست. اگر هر یک از طرفین در حال خود خرابکاری باشد، این کار را انجام می دهدشریک زندگی.
ناندیتا میگوید: «اولین قدم این است که آگاه باشید که رابطهتان را خراب میکنید. اکثر مردم از درک آن ناتوان هستند. اگر از آن آگاه هستید، قدم بعدی این است که بفهمید چرا این کار را می کنید. نیاز به مشاوره فشرده برای درک اینکه چه بخشی از شخصیت آنها باعث این امر می شود و دلایل پشت این ویژگی چیست. این ایده خوبی است که به خود فکر کنید تا بفهمید چرا این رفتار در آنها ظاهر میشود."
تشخیص رفتارهای خود خرابکارانه سخت است زیرا عمیقاً در سیستم یک فرد ریشه دوانده است. اما شناخت این الگوها اولین قدم برای تغییر آنهاست. سعی کنید تشخیص دهید چه چیزی باعث چنین رفتاری در شما می شود. از خود بپرسید که آیا به طور ناخودآگاه یا آگاهانه یک رابطه را خراب می کنید. عاداتی را که باعث می شود در رابطه خود خرابکاری کنید، بشناسید و به رسمیت بشناسید.
2. در مورد آن با شریک زندگی خود صحبت کنید
بر اهمیت ارتباط در یک رابطه نمی توان به اندازه کافی تاکید کرد. ارتباط کلید حل تعارض در یک رابطه است. هنگامی که محرک های خود را درک کردید و عادات خود خرابکاری خود را بررسی کردید، با شریک زندگی خود در مورد آنها صحبت کنید. در مورد ترسها و مبارزات خود و گامهایی که برای کار بر روی آنها برمیدارید صادق باشید.
شما و شریک زندگیتان باید بهعنوان یک تیم کار کنید تا به این چرخه معیوب رفتار خرابکارانه خود پایان دهید. با یکدیگر در مورد استراتژی هایی که می خواهید برای حرکت به سمت سالم تر اجرا کنید، صحبت کنیدالگوی رفتاری اگر شریکی دارید که تمایل به خود خرابکاری دارد، کمی درک و محبت به او نشان دهید تا بداند در این سفر دشوار با او هستید. اگر علائمی از رفتار خرابکارانه خود را مشاهده کردید، آن را به آنها گوشزد کنید و با هم راهی برای تغییر الگو بیابید.
3. به دنبال درمان باشید
ناندیتا توصیه می کند که جستجوی درمان بهترین رویکرد برای حل است. رمز و راز "چرا در روابطم خود خرابکاری می کنم؟". یک درمانگر می تواند به پردازش احساسات شما کمک کند. درمانگران از تکنیکها و تمرینهای درمانی مختلفی استفاده میکنند که به شما کمک میکند نقاط بین رفتارهای گذشته و حال خود را به هم متصل کنید و راهنماییهایی در مورد اینکه چگونه میتوانید محرکهای خود را مدیریت کنید و به چرخه خود خرابکاری پایان دهید، ارائه میدهند.
شما همچنین میتوانید زوج درمانی را امتحان کنید. زیرا در پایان روز، این مسئولیت هر دو طرف است که روی رابطه کار کنند. اگر در وضعیت مشابهی گیر کرده اید و به دنبال کمک هستید، همیشه می توانید با پانل درمانگران دارای مجوز و با تجربه Bonobology در اینجا تماس بگیرید.
4. سبک دلبستگی خود را درک کنید
برای اینکه بفهمید چرا خود را به خود می گیرید. رابطه خود را خراب کنید، باید سبک دلبستگی خود را درونی کنید و درک کنید. افراد در کودکی سبک دلبستگی را شکل می دهند و این سبک است که زمینه را برای نحوه رفتار و برخورد آنها با روابط آینده خود فراهم می کند. رفتار یا واکنش والدین یا مراقبین نقش اصلی را ایفا می کندنقشی در رشد و تکامل کودک، به ویژه در نوع نگاه آنها به خود و دیگران.
اگر از خود میپرسید، "چرا من یک رابطه خوب را خراب میکنم؟" یا "آیا من از ترس یک رابطه را خراب می کنم؟"، این نشانه این است که شما باید به سبک دلبستگی خود نگاه کنید. کسانی که با ترک، بی تفاوتی، طرد شدن، ضربه روحی یا کودک آزاری توسط والدین یا مراقبان خود مواجه شده اند، تمایل دارند سبک دلبستگی ناایمن یا اجتنابی ایجاد کنند. آنها در اعتماد کردن به افراد یا آسیب پذیر بودن در مقابل آنها مشکل دارند.
ناندیتا توضیح می دهد: «آسیب های دوران کودکی و روابط تیره بین والدین نقش اصلی را ایفا می کند. این بستگی به شخصیت کودک دارد و اینکه آن ضربه خاص چگونه بر او تأثیر گذاشته است. اگر آنها با دیدن رابطه تیره بین والدین خود بزرگ شده اند، تمایل دارند از وارد شدن به یک رابطه متعهدانه اجتناب کنند زیرا منفی بیش از حد در اطراف خود دیده اند. آنها باور نمی کنند که روابط عاشقانه می تواند نتیجه مثبتی داشته باشد.
سبک های دلبستگی تأثیر عمده ای بر تمام روابطی که در زندگی ایجاد می کنید دارد. این می تواند بدترین چیزها را در شما به شکل حسادت، عصبانیت، اطمینان مداوم، مسائل مربوط به تعهد، پارانویا، سنگ اندازی و موارد دیگر نشان دهد - که همه اینها باعث می شود که رابطه خود را خراب کنید. اما بدانید که این رفتارها دائمی نیستند. شما می توانید روی سبک دلبستگی خود کار کنید و یک رابطه سالم با آن ایجاد کنیدشریک زندگی تان.
5. مراقبت از خود را تمرین کنید
زمانی که پاسخ معضل خود را "چرا روابط خود را خراب می کنم" پیدا کردید، سعی کنید خود را به خاطر آن مورد ضرب و شتم قرار ندهید. با خودت مهربان باش. شفقت و مراقبت از خود را تمرین کنید. اگر عشق به خود را تمرین نکنید، نمیتوانید الگوی رفتار سمی خود را تغییر دهید یا رابطه سالمی با شریک زندگی خود ایجاد کنید. صدمه زدن به شریک زندگی خود این درک ممکن است باعث شود شما احساس گناه کنید، اما بدانید که از محلی از ترس ریشهدار میآید. بدیهی است که میخواستید از خود محافظت کنید، اما این واقعیت که میدانید روش شما برای انجام آن سالم نیست، گامی رو به جلو در مسیر درست است.
رفتارهای خودخرابکننده میتواند تلفات زیادی بر سلامت روان شما وارد کند. اگر در زمان مناسب درمان نشود می تواند بر زندگی روزمره و اهداف شما تأثیر منفی بگذارد. برخی از رایج ترین اثرات عبارتند از اهمال کاری، سوء مصرف مواد، اعتیاد به الکل و آسیب رساندن به خود. ممکن است ندانید که در حال خرابکاری خود و رابطهتان هستید، اما رفتار درمانی میتواند به درک و رهایی از الگوهای فکری ریشهدار کمک کند.
رفتارهایی مانند خیانت، دروغگویی، پارانویا، گاز گرفتن، حسادت و عصبانیت میتواند به شما آسیب برساند. و همچنین شریک زندگی شما، به همین دلیل مهم است که محرک های خود را شناسایی کنیدو سبک دلبستگی و در صورت نیاز به دنبال کمک باشید. تمرین مراقبت از خود و شفقت، فهمیدن اینکه چگونه خود را دوست داشته باشید و رفتارهای سمی را بهبود بخشید، می تواند به پایان چرخه کمک کند. موفق باشید!
سوالات متداول
1. علت اصلی خود خرابکاری چیست؟خود خرابکاری معمولاً از آسیب های دوران کودکی و رابطه ای که با مراقبان اصلی خود به اشتراک می گذارید نشات می گیرد. دلایل دیگر عبارتند از: عزت نفس پایین، صحبت های تحقیر آمیز خود و تصور منفی کلی از خود. 2. آیا خود خرابکاری یک بیماری روانی است؟
رفتارهای خود خرابکارانه با اختلال شخصیت مرزی در افرادی که تمایل به ایجاد چنین الگوهای سمی دارند مرتبط است. در نظر گرفته می شود که این یک پاسخ ضربه ای است و می تواند تأثیر زیادی بر سلامت روان شما داشته باشد. 3. آیا می توانم به چرخه خود خرابکاری در روابطم پایان دهم؟
رفتارهای خود خرابکارانه را می توان با کمک برخی درون نگری و درمان برطرف کرد. شما واقعا باید نگاهی به خود و الگوهای رفتاری خود بیندازید، محرک ها را درک کنید و آگاهانه برای تغییر آنها تلاش کنید. برای راهنمایی بهتر از یک متخصص کمک بگیرید. 1>
نشان می دهد که آنها در مورد رابطه مثبت نیستند. بنابراین، آنها چیزهایی می گویند یا انجام می دهند که تأثیر منفی بر رابطه می گذارد. ناندیتا توضیح میدهد که آنها تمایل دارند به گونهای رفتار کنند که مبنایی اساسی برای آن ندارد، مانند اجتناب یا انتقاد از شریک زندگی خود یا انکار رابطه جنسی. اگر مدام این سوال را از خود میپرسید، بدانید که تنها نیستید دوست من. بسیاری با رفتارهای خرابکارانه دست و پنجه نرم می کنند و دلایل مختلفی می تواند پشت چنین الگویی باشد. مطالعه ای که در مجله Couple & رابطه درمانی پنج دلیل را بیان کرد که چرا افراد روابط عاشقانه خود را خراب می کنند - عزت نفس پایین، ترس، مسائل مربوط به اعتماد، انتظارات غیرواقعی و عدم مهارت های ارتباطی ناشی از بی تجربگی و عدم بلوغ.این را تصور کنید. مدتی است که با کسی قرار می گذارید و همه چیز عالی پیش می رود. اما درست زمانی که رابطه شروع به جدی شدن می کند، همه شادی ها ناگهان از بین می روند. پاسخ دادن به پیامهای شریک زندگیتان را متوقف میکنید، ایراداتی را در آنها پیدا میکنید، از رابطه جنسی اجتناب میکنید، قرارها را لغو میکنید، تماسها را پاسخ نمیدهید، و دعواهای غیرضروری را با او انجام میدهید. در نهایت، از هم جدا میشوید و رابطه به پایان میرسد.
اگر میبینید که میتوانید با این موضوع ارتباط برقرار کنید، بدانید که ناخودآگاه در حال خرابکاری در یک رابطه هستید. از طرف دیگر، اگر متوجه چنین الگوهای رفتاری در شریک زندگی خود شدید، بدانید که اینها هستندنشانه هایی است که او در حال خرابکاری در رابطه است یا او با تمایلات خود خرابکاری دست و پنجه نرم می کند. نکات زیر را بخوانید تا بفهمید که چرا تمایل دارید رابطه خود را خراب کنید (یا شریک زندگیتان این کار را انجام می دهد).
1. چرا من رابطه خود را خراب می کنم؟ ترومای دوران کودکی
افراد اولین روابط را در دوران کودکی با والدین و مراقبان خود تشکیل می دهند. این روابط تمایل دارند بر تمام روابط دیگری که در طول زندگی شکل میدهند تأثیر بگذارند. اگر این روابط اولیه و تکوینی سالم و پرورش دهنده نباشند، ممکن است فرد برای مقابله با نیازهای عاطفی برآورده نشده خود الگوهای رفتاری سمی ایجاد کند و شکستن این الگوها دشوار است. چنین افرادی سبک دلبستگی ناایمنی را ایجاد می کنند که در آن احساس می کنند مجبور به تکرار رفتارهای منفی می شوند زیرا قلمرو آشنا است.
همچنین ببینید: 10 نشانه که او هنوز از همسر سابق خود گذشته استبرای مثال، اگر والدینی داشتید که هر زمان که میخواهید با او صحبت کنید یا نظرتان را بیان میکنید عصبانی میشود یا از شما سوء استفاده میکند، احتمالاً هرگز فرصتی برای صحبت از طرف خودتان از ترس واکنش آنها پیدا نکردهاید. . در نهایت، شما شروع به سکوت می کنید تا از خود در برابر آن عصبانیت و سوء استفاده دفاع کنید. این امر در یک الگوی رفتاری بعداً در زندگی ظاهر می شود، جایی که ممکن است برای شما سخت یا غیرممکن باشد که از خود دفاع کنید، زیرا می ترسید طرف مقابل چگونه واکنش نشان دهد.
ناندیتا می گوید: «رفتارهای خود خرابکارانه از شخصیت های فردی کهدر سال های اولیه شکل می گیرند. یک فرد ممکن است از دوران کودکی خود آسیب های عاطفی زیادی را تحمل کند که باعث می شود روابط آینده خود را خراب کنند. آسیب های دوران کودکی یا سبک دلبستگی ناایمن یا مضطرب اغلب منجر به ترس از طرد شدن و صمیمیت می شود که در نهایت باعث می شود رابطه خود را خراب کنید.
همچنین ببینید: چرا جدایی ها بعداً به پسرها برخورد می کنند؟همچنین ممکن است از تعهد بترسید زیرا احساس می کنید آزادی و استقلال شما را از بین می برد. ممکن است ترس از صمیمیت داشته باشید زیرا احساس می کنید افرادی که نزدیکشان هستید ممکن است روزی به شما صدمه بزنند. به طور خلاصه، سبک دلبستگی ای که در دوران کودکی خود ایجاد می کنید، نحوه برخورد با روابط خود را در زندگی دیکته می کند.
2. آسیب از تجربیات روابط گذشته
"چرا من یک رابطه خوب را خراب می کنم؟" "من رابطه ام را خراب کردم و پشیمان شدم." اگر ذهن شما درگیر چنین افکاری است، این امکان وجود دارد که از ترس صدمه دیدن دوباره در حال خرابکاری در رابطه باشید. به گفته ناندیتا، تجربیات منفی شما با روابط عاشقانه در گذشته ممکن است یکی از دلایلی باشد که در حال خرابکاری در روابط فعلی خود هستید.
اگر شرکای قبلی به شما خیانت کرده اند، به شما دروغ گفته اند یا مورد سوء استفاده قرار گرفته اید، ممکن است مشکل داشته باشید. اعتماد کردن، صمیمی شدن یا برقراری ارتباط موثر در رابطه فعلی. اگر شریک قبلی شما به احساسات یا نظرات شما اهمیت نمی داد، سعی می کرد شما را دستکاری کند یا از شما سوء استفاده عاطفی یا عاطفی کرد.از نظر جسمی، ممکن است نتوانید از نیازهای خود قبل از شریک فعلی خود دفاع کنید، که منجر به خرابکاری ناخودآگاه در یک رابطه می شود.
3. ترس از شکست یا رها شدن
«چرا من خودمختار می شوم. رابطه من خراب شود؟» خوب، شما همچنین ممکن است به دلیل ترس از شکست یا رها شدن، یک رابطه را خراب کنید. گاهی اوقات، تمایل به اجتناب از شکست یا ترس از شکست در یک کار خاص، میتواند باعث شود از تلاش دست بردارید یا تلاشهای خود را خراب کنید. یا شاید شما خیلی می ترسید که شادی دوام نیاورد، به همین دلیل است که شروع به کنار زدن عشق می کنید تا آسیب نبینید یا با عواقب آن مواجه نشوید.
شاید ناخودآگاه در حال خرابکاری یک رابطه باشید زیرا فشار ناشی از آن تمایل به شکست آنقدر عالی است که باعث میشود به جای اینکه بفهمید اوضاع چگونه پیش میرود، بخواهید ترک کنید - منطق این است که اگر تلاش نکنید نمیتوانید شکست بخورید. بنابراین، ذهن شما به طور خودکار بهانههایی برای خود خرابکاری در رابطهتان پیدا میکند. دلیل دیگر می تواند این باشد که نمی خواهید جنبه آسیب پذیر خود را به شریکتان نشان دهید زیرا می ترسید در بدترین حالت شما را ترک کند.
به عنوان مثال این را در نظر بگیرید. رابطه فعلی شما کاملاً خوب پیش می رود. شریک زندگی شما شگفت انگیز است و شما شادتر از همیشه هستید. ناگهان این ترس از "این خیلی خوب است که واقعیت داشته باشد" یا "فقط زمان زیادی است که اتفاق بدی بیفتد" شما را فرا می گیرد و شروع به فاصله گرفتن از خود می کنید.شریک زندگی شما منجر به مشاجره و در نهایت جدایی می شود. شما نمیخواهید با عواقب آن روبرو شوید، بنابراین از نظر احساسی خود را ببندید.
ناندیتا توضیح میدهد: «گاهی اوقات، یک فرد از این میترسد که این رابطه در آینده چگونه یا چه خواهد شد. این نگرانی در مورد آینده منجر به اضطراب رابطه می شود که در نهایت باعث می شود آنها به شیوه های خود خرابکارانه رفتار کنند. از این می ترسید که افرادی که بیشتر دوستشان دارید، زمانی که شما آسیب پذیرتر هستید، شما را ترک کنند. از رها شدن می ترسی همچنین ممکن است از از دست دادن هویت یا توانایی تصمیم گیری در مورد بهترین حالت در صورت درگیر شدن بیش از حد احساسی بترسید. بنابراین، شما رابطه خود را خراب می کنید.
4. مسائل مربوط به عزت نفس
یک پاسخ دیگر به ابهام شما "چرا روابط خود خرابکارانه را حفظ می کنم" یا "من رابطه خود را خراب کردم و از آن پشیمان هستم" می تواند به گفته ناندیتا، اعتماد به نفس، عزت نفس و اعتماد به نفس پایینی داشته باشید. «شما احتمالاً خودتان را خیلی دست کم می گیرید یا معتقدید که لایق عشق و محبت کسی نیستید. احتمالاً احساس می کنید که شریک زندگی تان از روی ترحم با شما رابطه دارد. او میگوید که این میتواند به دلیل روابط شکست خورده گذشته، مسائل مربوط به اعتماد، آسیبهای عاطفی یا روانی گذشته یا خیانت توسط شرکای قبلی باشد.
جملاتی مانند «چرا مرا دوست داری؟ من حتی مثل تو خوش قیافه نیستم، "چرا با من هستی؟ من به اندازه شما باهوش یا موفق نیستم» یا «شما هستیددر رابطه با من از روی ترحم» نشان دهنده عزت نفس پایین است. اگر متوجه شدید که دوست دختر یا دوست پسر شما چنین اظهاراتی دارد، بدانید که اینها نشانه هایی است که او به دلیل مسائل مربوط به ارزش خود در رابطه با او خرابکاری می کند یا تمایلات خود خرابکاری نشان می دهد که او مردی با عزت نفس پایین است.
هیچ شریکی دوست ندارد بشنود که با کسی قرار می گیرد که خود را بی ارزش یا به اندازه کافی خوب نمی داند. آنها دائماً به شما اطمینان می دهند که شما را همانگونه که هستید دوست دارند، برای آنها کافی هستید و نیازی به تغییر خود ندارید. اما، اگر اطمینان دائمی آنها نیز مؤثر واقع نشد و شما همچنان در مورد خود با جملات تحقیرآمیز صحبت کنید، ممکن است تسلیم شوند و در نهایت به رابطه پایان دهند.
5. "چرا در رابطه ام خود خرابکاری می کنم؟" انتظارات غیر واقعی
"چرا یک رابطه خوب را خراب می کنم؟" ممکن است بپرسید خوب، انتظار بیش از حد از شریک زندگی خود می تواند دلیلی باشد. در حالی که داشتن مجموعه خاصی از انتظارات از شریک زندگی خود طبیعی است، بالا بردن سطح غیرواقعی یا انتظار حرکات عاشقانه بزرگ در هر مرحله، تأثیر منفی بر رابطه خواهد داشت.
اگر دائما از این موضوع ناراحت هستید. شریک زندگی شما برای برآورده نکردن انتظارات شما، پس مشکلی وجود دارد. اگر مسائل خود را با آنها در میان نمی گذارید، این نشانه بدتر شدن مشکل است. یادگیری مدیریتانتظارات در یک رابطه مهم است. اگر با شریک زندگی خود در مورد مشکلات خود و رابطه خود صحبت نمی کنید، نشانه آن است که او را به اندازه کافی لایق نمی دانید که با او باشید.
خود خرابکاری معمولاً ریشه در آسیب های دوران کودکی و منفی دارد. تجربیات. این نتیجه تربیت شدن توسط مراقبانی است که بدرفتار، سهل انگاری، بی تفاوت یا بی پاسخ بوده اند. بنابراین، کودک با درک منفی از خود بزرگ میشود و در نتیجه باعث ایجاد حس ریشهدار عدم لیاقتش میشود.
ناندیتا میگوید: «گاهی اوقات، ممکن است دلیل خاصی پشت رفتارهای خودخرابکننده وجود نداشته باشد. یک فرد ممکن است نوعی رضایت را با خراب کردن رابطه به دست آورد، فقط به این دلیل که تعهد هراسی دارد. دلیل دیگر میتواند این باشد که میخواهند رابطه را پایان دهند، اما نمیتوانند مستقیماً با شریک زندگی خود روبرو شوند و به او بگویند که کار نمیکند." خود و شرکایشان آنها تمایل دارند که ناراحت باشند یا از آسیب پذیری و صمیمیت می ترسند. آنها همچنین ممکن است با هر نوع قدردانی یا تمجیدی که از طرف شریک یا همکار خود دریافت می کنند راحت نباشند یا آن را رد کنند. با این حال، بدانید که می توان با رفتارهای خود خرابکارانه کنار آمد یا آن را تغییر داد.
در دوران کودکی است که مردم یک معین را تشکیل می دهندسبک دلبستگی بسته به نحوه رفتار و تربیت والدین یا مراقبان با آنها. اگر اعتماد در این مرحله شکسته شود، ترس خاصی از صمیمیت در جایی ایجاد می شود که فرد با این باور بزرگ می شود که افرادی که او را دوست دارند، در نهایت یا به ناچار بیشترین آسیب را به او خواهند رساند. اگر احساسات شما در گذشته جریحه دار شده باشد، تاثیری بر نحوه نگرش و برخورد شما با روابط فعلی خواهد داشت.
در چنین شرایطی، خرابکاری در رابطه به طور طبیعی برای آنها اتفاق می افتد، زیرا همان چیزی است که می دانند همانطور که با آن همسو می شود. سیستم اعتقادی آنها مهم نیست که چنین رفتارهایی چقدر سمی هستند، این تنها راهی است که آنها می دانند برای عمل کردن. اما خبر خوب این است که چنین الگوهایی را می توان شکست. امکان پایان دادن به چرخه وجود دارد. در اینجا 5 راه برای مقابله با تمایل شما به خود خرابکاری در رابطه آورده شده است:
1. درون نگری را تمرین کنید و محرک های خود را شناسایی کنید
آگاهی اولین قدم برای حرکت به سمت رفتارها و روابط سالم است. سعی کنید مشاهده کنید که وقتی رابطه شما مشکل یا مشکل می شود، چه افکاری از ذهن شما عبور می کند. آیا آگاهانه موانعی برای جلوگیری از تعهد، شکست یا آسیب پذیر بودن در مقابل شریک زندگی خود ایجاد می کنید؟ درک کنید که آیا این افکار با تجربیات گذشته یا آسیب های دوران کودکی مرتبط هستند یا خیر. اغلب ارتباط نزدیکی بین اضطراب و روابط خود خرابکارانه وجود دارد. از خود بپرسید که آیا از آسیب پذیری یا طرد شدن خود می ترسید؟