یک مشاجره طولانی دیگر بین شما و شریک زندگیتان بر سر موضوعی که احتمالاً هفته آینده حتی به خاطر نمی آورید رخ داده است. چیزهای آزاردهنده ای گفته شده است، اشک ریخته شده است، ناخوشایند است که اکنون به رزرو شامی که رزرو کرده بودید بروید و شاید از خود بپرسید: "آیا مشکل در رابطه من من هستم؟"

لطفا جاوا اسکریپت را فعال کنید

به طور معمول پس از گذشتن موج سخت است که فرد متوجه می شود ممکن است اشتباه کرده باشد. معمولاً، وقتی احساسات شما تا این حد بر شما غلبه می کند، به سختی می توانید دیدگاه و اختیار بر احساسات خود به دست آورید، در حالی که تنها کاری که می خواهید انجام دهید این است که احساس کنید توسط شریک زندگی تان دیده و شنیده می شود. اما به آرامی متوجه می شوید که آنها می توانستند درست گفته باشند، و شاید این شما هستید که باید تغییراتی ایجاد کنید. در آن زمان است که سؤالاتی مانند "چگونه بفهمم مشکل ازدواج من با من است" یا "من در روابطم چه اشتباهی انجام می دهم" شما را آزار می دهد.

بنابراین قبل از اینکه خیلی دیر شود، مهم است که بفهمید چگونه این کار را انجام دهید. بگویید آیا مشکل یک رابطه شما هستید روانشناس مشاور کاویتا پانیام (کارشناس ارشد روانشناسی و وابسته بین‌المللی با انجمن روان‌شناسی آمریکا)، که بیش از دو دهه است به زوج‌ها کمک می‌کند تا مشکلات روابط خود را حل کنند، بینش‌هایی را در مورد علائمی که باید به آنها توجه کنند، ارائه می‌دهد.

چگونه باید به آنها توجه کرد. آیا می دانم که آیا مشکل در من است؟رابطه من؟»، آسان نیست. شناسایی نشانه هایی که نشان می دهد غریزه شما در تمام مدت درست بوده است، می تواند حتی خردکننده تر باشد. با این حال، فقط به این دلیل که متوجه شده اید که تعداد زیادی از مشکلات رابطه ای که شما و شریک زندگی تان با آن دست و پنجه نرم می کنید، از شما سرچشمه می گیرد، به این معنا نیست که همه امیدها از بین رفته یا شریک بدی هستید که ارزش عشق را ندارید.

وقتی در رابطه با مشکل مواجه هستید، باید راه هایی را برای شناسایی و کار بر روی جنبه هایی از شخصیت خود که ممکن است در بهشت ​​عاشقانه شما ایجاد دردسر کنند، جستجو کنید نه اینکه تسلیم احساس تسلیم شدن به خاطر این واقعیت شوید. ما اینجا هستیم تا به شما کمک کنیم در این سفر خودآگاهی و بهبود با این نکات در مورد اینکه اگر مشکل رابطه خود هستید چه کاری انجام دهید:

1. روی پرورش خودآگاهی بهتر کار کنید

شما با یک قوز شروع کردید "من احساس می کنم مشکل رابطه من هستم" که باعث شد به دنبال پاسخ بگردید، و شاید اکنون متوجه شده اید که شهود شما در تمام مدت درست بوده است و شما عامل اصلی مشکلات رابطه خود هستید. . اکنون زمان آن است که عمیق‌تر کاوش کنید و خودآگاهی بهتری در مورد احساسات خود و نحوه واکنش آنها به موقعیت‌های مختلف در رابطه خود ایجاد کنید.

به عنوان مثال، اگر احساس تحریک‌پذیری می‌کنید، سعی کنید بیشتر مراقب باشید. از اینکه چه احساسی دارید و این احساس تحریک پذیری از کجا می آید. از خود بپرسید: این احساس چیست؟چه حسی به من می دهد؟ چرا من آن را احساس می کنم؟ چگونه می خواهم به من واکنش نشان دهم؟ با افکاری که در پاسخ به این سؤالات به ذهنتان خطور می کند، بنشینید.

در عین حال، سعی کنید هر واکنشی را که یک احساس خاص شما را وادار به انجام آن می کند مهار کنید. هنگامی که به این عمل عادت کردید، با واکنش‌های احساسی خود هماهنگ‌تر خواهید بود و برای جلوگیری از فرافکنی درگیری‌های درونی‌تان به شریک زندگی‌تان، مجهزتر خواهید بود.

2. بدانید که این شما را دوست داشتنی نمی کند

وقتی در رابطه مشکل دارید و آن را می دانید، می تواند ضربه شدیدی به عزت نفس و احساس ارزشمندی شما وارد کند. به عنوان مثال، اگر متوجه شوید که مشکلات رابطه شما تا حد زیادی به این واقعیت ختم می شود که به راحتی عصبانی می شوید و تمایل دارید شریک زندگی خود را سرزنش کنید، ممکن است تعجب کنید که چرا طرف مقابل شما را تحمل می کند.

"من به وضوح دارم در رابطه ام کار اشتباهی انجام می دهم. فقط مسئله زمان است که طرف مقابلم از من خسته شود و بیرون برود." افکاری مانند این یک پاسخ طبیعی زمانی است که متوجه می شوید مشکل در رابطه خود شما هستید. با این حال، اجازه دادن به چنین افکاری می تواند ناامنی رابطه را تحریک کند و وضعیت بد را بدتر کند.

هنگامی که احساس تنفر از خود و شرمندگی از نحوه رفتار خود در رابطه شما ایجاد می شود، تلاش آگاهانه ای برای یادآوری انجام دهید. خودتان که چندویژگی های شخصیتی نه شخصیت شما را مشخص می کند و نه ارزش خود را. هر کس در نوع خود ناقص است. و با وجود رابطه شما، ممکن است چیزهای زیادی برای ارائه به رابطه خود داشته باشید که به دلیل آن شریک زندگی شما انتخاب کرده است که با شما همراه باشد.

3. ارتباط صادقانه و شفاف را در رابطه خود تمرین کنید

اکنون که می دانید در پاسخ به "چگونه بفهمم مشکل در ازدواج/رابطه خود من هستم"، وقت آن است که تمرکز خود را به یک سوال حیاتی دیگر هدایت کنید: "وقتی مشکل در رابطه من است، چه کنم؟" مانند بسیاری از مسائل دیگر، این نیز می تواند با یادگیری نحوه برقراری ارتباط بهتر با شریک زندگی خود حل شود.

اول و مهمتر از همه، به او فرصت دهید تا بیان کند که چگونه جنبه های خاصی از شخصیت شما یا واکنش های عاطفی شما به برخی موارد خاص را نشان دهد. شرایط ممکن است بر آنها تأثیر گذاشته باشد. هنگامی که آنها صحبت می کنند، با ذهنی باز گوش دهید و ببینید که چه تغییراتی می توانید ایجاد کنید تا آسیب را جبران کنید.

به عنوان مثال، اگر مسائل مربوط به اعتماد اصلی ترین عامل اختلاف در رابطه شما بوده است و شریک زندگی شما به شما می گوید که آنها هر بار که پشت سر آنها می روید و آنچه را که به شما گفته اند، تحقیر و بی احترامی می کنید، سعی کنید این غریزه را مهار کنید. هنگامی که میل به بررسی شریک زندگی خود دارید، در عوض به مرحله چک کردن با خودتان برگردید. وسعت کامل احساساتی را که به این عدم اعتماد در رابطه شما دامن می زند، بدون اینکه لزوماً به آن عمل کنید، احساس کنید.آنها را.

4. مرزهای رابطه خود را دوباره تعریف کنید

"من در روابطم چه اشتباهی انجام می دهم؟" این کاوش احتمالاً شما را به موضوع مرزهای ضعیف یا ناموجود در رابطه تان سوق می دهد. این احتمال وجود دارد که شما سهواً مرزهای شریک زندگی خود را زیر پا بگذارید یا در حفظ مرزهای خود ناکام باشید. این ممکن است به نوبه خود منجر به یک رابطه همبستگی شده باشد.

اکنون که تلاش می‌کنید مشکلات موجود در روابط خود را برطرف کنید، توصیه می‌شود مرزهای رابطه خود را دوباره بررسی کنید و در صورت لزوم دوباره آنها را تعریف کنید. به عنوان مثال، اگر شما فردی با سبک دلبستگی مضطرب دوسوگرا هستید، این احتمال وجود دارد که نه تنها به شریک زندگی خود اجازه دهید همه جای شما راه برود، بلکه از ترس اینکه ممکن است شما را ترک کند، فضای خود را در رابطه از او سلب کنید. .

بنابراین، بسیار مهم است که در مورد مرزهای رابطه با شریک زندگی خود بحث کنید و تلاشی صادقانه برای اعمال مرزهای خود و حفظ آنها انجام دهید. احترام به مرزهای شخصی می تواند کیفیت یک رابطه را تا حد زیادی بالا ببرد - این ممکن است همان چیزی باشد که شما در تلاش برای رفع آسیبی که به رابطه خود وارد کرده اید به آن نیاز دارید.

5. برای از بین بردن مسائل اساسی به دنبال کمک حرفه ای باشید.

کنار آمدن با درک "من احساس می کنم مشکل رابطه من هستم" یک چیز است و فهمیدن دلیل این امر کاملاً چیز دیگری است. حتی اگرشما می توانید علائمی را که نشان می دهد در رابطه خود کار اشتباهی انجام می دهید و احساساتی که باعث ایجاد الگوهای رفتاری مشکل زا می شوند، شناسایی کنید، کشف علت زمینه ای در پشت محرک های خود می تواند چالش برانگیز باشد.

در اینجاست که یک درمانگر ماهر می تواند به شما کمک کند. شما. آنها می توانند ثابت کنند که بزرگترین متحد و راهنمای شما در سفر درونی شما برای کشف مسائل عاطفی پنهانی هستند که بر نحوه رفتار شما در روابط بزرگسالان حاکم است. هنگامی که مشکل در رابطه با شماست، روند رفع آن نیز از شما آغاز می شود. اگر برای حل مشکلات خود به دنبال کمک حرفه ای هستید، مشاوران ماهر و با تجربه در پانل Bonobology اینجا برای شما هستند.

سفر از "من در روابطم چه کار اشتباهی انجام می دهم" تا "چگونه دیگر مشکل ساز نباشم" در روابط من" اغلب طولانی است و می تواند از نظر احساسی تخلیه شود. با این حال، با تلاش آگاهانه، ثبات و خودآگاهی بیشتر، می‌توانید به بهترین نسخه از خود تبدیل شوید و در نتیجه هر گونه مشکلی را که در رابطه از خود نشات می‌گیرید حذف کنید. این کار آسانی نخواهد بود، اما اگر شریک زندگی خود را دوست داشته باشید و برای رابطه خود ارزش قائل باشید، مطمئناً ارزش زمان شما را خواهد داشت.

بیش از حد نیازمند بودن، سرزنش کردن با سر انداختن کلاه یا حتی چیزی به سادگی نادیده گرفتن تمام کارهای خانه در یک رابطه زنده می تواند یکی از دلایل پاسخ شما به "آیا من هستم" باشد. مشکل در رابطه من است؟» بله است کاویتا به ما می‌گوید: «مسلک بودن، چسبیده بودن، حسود بودن یا بیش از حد مجادله‌گر بودن آشکارا برخی از نشانه‌ها هستند. اما حتی وابسته بودن به هم و تلاش برای اینکه یک فرد کامل و یگانه آنها باشید، می‌تواند باعث شود اوضاع در رابطه شما به هم بریزد." خوب، در کمال صداقت، شما می توانید باشید. اما این چیزی است که ما اینجا هستیم. نه اینکه شما را مسخره کنم یا با هیچ انگشت نشانی نزنم. اما به شما کمک می کند تا برخی از رفتارهای دردسرساز را تشخیص دهید که ممکن است متوجه آنها نشده باشید اما می توانند رابطه شما را از بین ببرند.

1. این راه من است یا بزرگراه

در هر رابطه ای – معمولاً یک نفر وجود دارد که بیشتر عکس ها را به خاطر راحتی و هماهنگی صدا می کند. غالباً مرد است، اما در یک رابطه تحت رهبری زن، نقش ها برعکس می شوند. هر کسی که ممکن است این کار را انجام می دهد تا هر دو در کنترل باشند اما در عین حال خوشحال باشند. با این حال، اگر شروع به سوء استفاده از این حق کنید، ممکن است مشکل بزرگی در رابطه خود باشید.

تیفانی بون، یک وکیل، این مشکل را با دوست پسرش، جرمی داشت. تیفانی با داشتن فرمان این رابطه به او اعتماد می کردجرمی با همه چیز اما در نهایت، همه چیز شروع به سمی شدن کرد زیرا جرمی شروع به قدم زدن در سراسر آنچه تیفانی می‌خواست کرد. حتی تعهداتی مانند ملاقات با مادر تیفانی برای شام انجام نشد فقط به این دلیل که جرمی این کار را نکرد. تیفانی از انتخاب کاغذ دیواری آپارتمانشان گرفته تا تعداد بچه‌هایی که قصد داشتند صاحب شوند، احساس می‌کرد که دیگر هیچ حرفی برای گفتن ندارد.

اگر در حال خواندن این مطلب هستید و در رابطه خود احساس جرمی می کنید، ممکن است در مورد "آیا مشکل رابطه من من هستم؟" حق با شماست. قوز کردن آن را از تیفانی بگیرید، این می تواند یک تجربه ناراحت کننده برای شریک زندگی شما باشد. این نشانه شماست که زمان آن فرا رسیده است که افسار را کمی رها کنید.

2. ناتوانی در پاسخگویی به خود

"چرا همیشه مشکل رابطه من با من است؟" پرسیدن این سوال خود می تواند شروع مشکلات شما باشد. واضح است که شما طفره می‌روید و نمی‌خواهید در مورد کارهای اشتباهی که ممکن است انجام دهید پاسخگو باشید. همین فرآیند فکری می تواند یک رابطه را به سراشیبی بکشاند.

شریک شما باید بداند که شما برای ارتباطتان بسیار بیشتر از اینکه همیشه بخواهید درست باشید ارزش قائل هستید. با این حال، هنگامی که شما در رابطه مشکل دارید، شریک زندگی شما اغلب احساس بی اعتباری، نادیده و شنیده نمی کند. ممکن است به این دلیل باشد که برای اعتراف به اشتباه خود مشکل دارید. اگر چنین است، کاویتا پیشنهاد می‌کند، «راه‌های زیادی برای حل یک مشکل بدون عذرخواهی وجود دارد. وجود داردراه های مناسب دیگر برای عذرخواهی و اطمینان دادن به شریک زندگی خود که اشتباهات خود را تکرار نخواهید کرد.

"اما بدانید که رسیدن به راه حلی بدون لجن گویی یا غیبت ضروری است، که تنها زمانی می تواند اتفاق بیفتد که خود را مسئول اشتباهات خود بدانید و در نهایت به بخشش در یک رابطه برسید. همچنین این چیزی است که باعث می شود شریک زندگی شما در رابطه احساس امنیت کند.»

3. آیا مشکل در رابطه من من هستم؟ بله، اگر مشکلات خلق و خوی دارید

چگونه بفهمم که مشکل در ازدواج/رابطه ام با من است؟ اگر این سوال ذهن شما را تحت فشار قرار داده است، ممکن است ایده خوبی باشد که به نحوه واکنش خود در زمانی که همه چیز مطابق میل شما پیش نمی رود توجه بیشتری داشته باشید. احساس شدید در مورد بدرفتاری یک چیز است. اما استفاده از آن به‌عنوان بهانه‌ای برای ایجاد عصبانیت یا حتی یک گلدان برای آن موضوع، به چیز جدی‌تری اشاره می‌کند.

اگر احساس می‌کنید که با شریک زندگی‌تان بدرفتاری می‌کنید و بیش از حد بر سر او فریاد می‌زنید، فحش می‌دهید، یا متوسل شدن به خشونت یا نام بردن در رابطه، پس پاسخ به این که چگونه تشخیص دهید آیا در رابطه خود مشکل دارید یا خیر، در همین جا نهفته است. این یک شاخص واضح و قوی است که نشان می دهد شما در مهار پاسخ های عاطفی خود مشکل دارید و این در بدرفتاری شما با شریک زندگی تان منعکس می شود.

کاویتا می گوید: «کمی خشم در روابط سالم است، زیرا به شما کمک می کند بفهمید واقعاً چه چیزی در حال انجام است. اشتباه. اما وقتی خشم با پشتوانه باشدپرخاشگری از نظر حمله لفظی یا پرتاب فیزیکی اشیاء به سمت کسی، این یک مشکل است. ممکن است یک خشم درونی در شما وجود داشته باشد که به خاطر دوران کودکی تان است و از خانواده ای ناکارآمد آمده اید. این می تواند منجر به مسائل مربوط به اعتماد و مسائل صمیمیت شود و عزت نفس و حتی ترس شما را در اطرافیانتان کاهش دهد.»

4. شما یک کارت امتیازی از اشتباهات در رابطه نگه می دارید

دیلان کواپیل، مهندس نرم افزار، حدود چهار سال است که با گریس ازدواج کرده است. دیلن در حالی که تلاش می‌کرد تا به ناآرامی عمومی که امروزه در روابط خود احساس می‌کنند برسند، به چیزی پی برد: آنها در هر بحثی شروع به سرزنش یکدیگر برای اشتباهات گذشته می‌کنند.

«من فقط نمی فهمم چرا همیشه مشکل رابطه من با من است؟ آیا در رابطه ام کار اشتباهی انجام می دهم؟ هر بار که من کاری را مطرح می کنم که گریس اشتباه انجام می دهد، او به من می پردازد و لیستی از اشتباهات من را در طول رابطه مان روایت می کند. من دیگر نمی توانم این سرزنش مداوم را تحمل کنم، ناراحت کننده است. من از عذرخواهی خسته شده ام، ای کاش او هم اشتباهات خودش را می دید.»

در حین دعوا بر سر یک مشکل، ممکن است شخص به سرعت از موضوع مورد نظر منحرف شود و به جای آن همه مواقعی را که احساس می‌کند آسیب دیده است، مطرح کند. همانطور که برای شما مهم است که احساسات خود را به شریک زندگی خود بیان کنید، لیستی از کاستی های او تهیه نکنید و هر بار که شما را متهم می کنند آن را به سمت او بیاندازید.انجام کاری اشتباه.

5. نداشتن هیچ حد و مرزی یا نداشتن دیوارهای خیلی بلند

"آیا مشکل رابطه من من هستم؟" پاسخ به این سوال را می توان در نوع مرزهایی که در رابطه خود ایجاد کرده اید یا فقدان آن پیدا کرد. اگر به شریک زندگی خود اجازه دهید تا سرتاسر شما راه برود یا با محروم کردن او از فضای شخصی او را خفه کنید، این اشتباه نیست که بگوییم مشکلات رابطه شما ناشی از مسائل عاطفی شماست.

کاویتا می‌گوید: "فقدان مرزهای احساسی یا موانع بسیار بالا می تواند یک مشکل بزرگ در هر رابطه ای باشد. شاید شما همه چیز را بیش از حد ریخته اید یا دیگران برای رسیدن به شما مشکل دارند. هر یک از این موقعیت ها می تواند زندگی شخصی شما را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. این حتی می تواند منجر به ایجاد شخصیت اجتنابی یا دلبستگی اجتنابی شود.»

یک رابطه با جریان سالم ارتباطات، احساسات و محبت رشد می کند. اگر مدیریت آن‌ها برایتان سخت است، دلیل کافی برای داشتن آن دردهای «فکر می‌کنم من مشکل رابطه من هستم» است. وقت آن است که کارها را حل کنید و به یک رسانه شاد تبدیل شوید که به شما امکان می دهد خود را به درستی بیان کنید.

6. سلامت روانی شما را وادار می کند که بپرسید: "آیا مشکل رابطه من من هستم؟" اگر فکر می کنید به کمک نیاز دارید، می توانید باشید. زمانی که سلامت روانی خود شما با یکریسمان شل، سخت است که انتظارات دیگران را برآورده کنید و شریک خوبی برای آنها باشید. برای قرار گرفتن در فضای اصلی برای یک رابطه، چیزی بیش از پروانه هایی در شکم شما لازم است.

وقتی افسرده هستید، احساس بی تحرکی می کنید و این می تواند باعث شود که شریک زندگی کمتری باشید. به همین ترتیب، هنگامی که اضطراب دارید، فکر کردن بیش از حد و کشمکش‌های اضطرابی شما می‌تواند شما را تا جایی از بین ببرد که نتوانید با آن کنار بیایید. همیشه این مسائل بهداشت روانی عمده یا قابل تشخیص نیستند که مانع توانایی شما برای ایجاد پیوندهای سالم و سالم می شوند.

اگر فردی با سبک دلبستگی ناایمن هستید، این نیز بر کیفیت روابط صمیمی شما تأثیر می گذارد. اتصالات اگر چنین است، خودتان را مجبور نکنید که در موقعیتی قرار بگیرید که «فرد مناسب زمان اشتباه است». خودتان را در اولویت قرار دهید و به خودتان اجازه دهید قبل از اینکه بیش از حد با دیگران درگیر شوید، بهبود پیدا کنید.

7. شما از تلاش واقعی خودداری کرده‌اید

روابط کار زیادی است. هر روز یک بالون سواری عاشقانه نیست، اما بیشتر روزها باید به اندازه یک روز احساس خوبی داشته باشند. با گذشت زمان، ممکن است کمی کسالت در رابطه شما رخنه کند و چیزهایی پیش پا افتاده به نظر برسند. با این حال، رابطه تنها زمانی مختل می شود که کار روی آن را متوقف کنید. بنابراین اگر از خود می‌پرسید، "اگر مشکل رابطه من با من باشد؟"، به این فکر کنید که هر روز چقدر برای رابطه خود تلاش می‌کنید.

آیا درگیر رابطه خود هستید.زندگی شریک زندگی؟ آیا با آنها برنامه ریزی می کنید؟ آیا اغلب با آنها صحبت می کنید؟ و آیا رابطه جنسی هنوز خوب است؟ چند دست انداز در طول جاده خوب است. اما اگر می‌بینید که این رابطه از دستتان خارج می‌شود و نسبت به آن بی‌تفاوت شده‌اید، ممکن است مشکل از این باشد که به اندازه کافی تلاش نکرده‌اید تا همه چیز را به نتیجه برسانید. حفظ یک رابطه مستلزم مداومت هر روز است و از خود راضی بودن در یک رابطه می تواند چیز ترسناکی باشد.

8. مقایسه مداوم روابط خود با دیگران

«اما ریکاردو هفته گذشته گوئن را به میامی برد! چرا ما هرگز نمی توانیم چنین تفریحی داشته باشیم؟» واندا و اولگ با هم قرقره های شایان ستایش اینستاگرام می سازند. تو هرگز حتی با من عکس های زیبا نمی گیری. یا ترسناک ترین،  «حلقه نامزدی اولیویا خیلی بزرگتر از حلقه من است. تو هرگز برای من تلاش نمی کنی.»

اگر اغلب به هر یک از این مثال‌ها نزدیک می‌شوید، خوب پس حق دارید که سؤال «آیا مشکل رابطه‌ام من هستم» را بپرسید. عشق یعنی جشن گرفتن از یکدیگر و درک جنبه های مختلف شخصیت یکدیگر در هر مرحله. بله، زیبایی‌شناسی اینستاگرام، رسانه‌های اجتماعی و آنچه در مورد خودتان به دنیا می‌گویید اهمیت دارد، اما به اندازه‌ای نیست که به طرف مقابل احساس بی‌کفایتی بدهد.

ما شرط می‌بندیم که اولویت‌های شما در این رابطه کمی کاهش یافته است. اگر شما هم از خود پرسیده اید که "من در روابطم چه غلطی می کنم؟"، پاسخ این است که شما هم همینطور هستید.متکی به یک منبع خارجی اعتبار است و این بر سلامت رابطه شما تأثیر می گذارد. شما نیمی از زندگی عاشقانه اولیویا را نمی دانید، بنابراین فایده ای ندارد که او را مطرح کنید و زندگی خود را به هم بزنید. اگر احساس می کنید بی اعتبار هستید با شریک زندگی خود صحبت کنید اما این کار را نکنید زیرا سنگ شما براق نیست.

9. ناامنی ها منجر به ذهنیت «فکر می کنم من مشکل رابطه ام هستم» می شود

کاویتا می گوید: «ناامنی بزرگ ترین دلیلی است که اوضاع در بهشت ​​شما خوب پیش نمی رود. اگر عزت نفس شما پایین باشد، هرگز نمی توانید به اندازه کافی برای برقراری ارتباط انجام دهید. حتی اگر یک ارتباط قدیمی باشد، معادلات مدام تغییر می‌کنند و توسط هر دو نفر ایجاد می‌شوند. احساس ناامنی می تواند آن را مختل کند و حس تعلق شما به شخص دیگر را از بین ببرد. احتمال زیادی وجود دارد که این مشکل ریشه در دوران کودکی شما و سبک دلبستگی و الگوهای پاسخ شما داشته باشد.

این نه تنها مارپیچ نزولی شما را تشدید می‌کند و سؤالات «آیا من مشکل رابطه‌ام هستم؟» را تشدید می‌کند، بلکه منجر به مشکلات صمیمیت با شریک زندگی‌تان نیز می‌شود. شما اغلب نسبت به شریک زندگی خود مشکوک هستید، دلایل احمقانه ای برای شک به آنها پیدا می کنید و همیشه در لبه صندلی خود در این رابطه هستید. به عنوان یک دستور العمل برای یک عاشقانه شکست خورده، وقت آن است که به این فکر کنید که چقدر این رفتارهای ناامن را نشان می دهید.

اگر مشکل در رابطه خود هستید چه باید کرد؟

کشتن با این سوال، "آیا مشکل در من است؟