امی و کوین (اسامی برای محافظت از هویت تغییر کرده اند) به مدت پنج سال با یکدیگر بودند. اما امی اغلب احساس می کرد که در یک جعبه است. رابطه‌اش او را خفه می‌کرد و نمی‌دانست در این مورد چه کند. او تعجب کرد که آیا این طبیعی بود؟ آیا همه این احساس را دارند؟ و دلایل اصلی برای احساس به دام افتادن در یک رابطه چیست؟

او عاشق کوین بود، آنها نیز از یکدیگر راضی بودند. امی که نمی‌توانست دلیل احساسات خود را مشخص کند، همچنان در سکوت و سردرگمی رنج می‌برد. این موضوع به تدریج بر روابط او تأثیر گذاشت. وقتی او و کوین برای شام نشستند، تنش در اتاق محسوس بود.

وقتی همه چیز غیرقابل تحمل شد، امی با یک مشاور روابط تماس گرفت. چند جلسه بعد، امی متوجه شد که دلایل او برای احساس گیر افتادن در یک رابطه دوگانه است. اولا، او باید روی ایجاد عزت نفس کار می کرد. و ثانیا، رابطه به نظر می رسید که به جایی نمی رسد. زمان استراحت (اگر نه جدایی) و انجام مجدد کالیبراسیون فرا رسیده بود. آیا داستان امی با شما همخوانی دارد؟ مانند او، بسیاری دیگر در مقطعی از رابطه یا ازدواج خود احساسات مشابهی را تجربه کرده اند. اما حتی بعد از اینکه متوجه شدید چه احساسی دارید، انجام اقدامات قاطع می‌تواند چالش‌برانگیز باشد.

برای کمک به شما در این راه، راهنمای 6 مرحله‌ای است که باید انجام دهید اگر شما هم در حال گذراندن شرایط مشابه هستید. در یک رابطه با مشورت گیر کرده استاصلاح آن اگر متوجه شدید که مشکل در شماست، عزت نفس خود را قدم به قدم ایجاد کنید. زندگی خود را با معاشرت با دوستان و خانواده، شروع به سرگرمی جدید، ورزش و تغذیه سالم و کار مجدانه غنی کنید. برنامه خواب خود را اصلاح کنید و زمان استفاده از صفحه نمایش را کاهش دهید. سبک زندگی خوبی داشته باشید و متوجه تفاوت آن خواهید شد.

در عوض، اگر رابطه با مشکل مواجه است، با شریک زندگی خود به عنوان یک تیم کار کنید. اولین قدم ارتباط مستقیم و صادقانه خواهد بود. چه به دلیل پول، امنیت، یا به دلیل فشارهای گازی مداوم توسط شریک زندگی خود در یک رابطه گیر کرده اید، در بیان آنچه می خواهید و احساستان واضح است.

نگرانی ها و انتظارات خود را بیان کنید. هرگز بر اساس فرضیات عمل نکنید زمان با کیفیتی را با شریک زندگی خود بگذرانید، به زندگی یکدیگر علاقه مند شوید و چیزهای اتاق خواب را ادویه کنید. اهداف واقع بینانه آینده را برای رابطه تعیین کنید و از آسیب هایی که ممکن است ناآگاهانه ایجاد کرده اید، درمان کنید.

توشه عاطفی یک یا هر دو شریک زندگی بر رابطه تاثیر می گذارد. اگر احساس می کنید نیاز دارید با یک متخصص سلامت روان تماس بگیرید، این کار را انجام دهید. می‌توانید به‌صورت فردی یا برای زوج‌درمانی به روان‌درمان‌گر یا مشاور رابطه مراجعه کنید. گاهی اوقات یک کمک حرفه ای کوچک می تواند به شما کمک کند. درمان آنلاین از مشاوران Bonobology به بسیاری از افراد کمک کرده است که پس از آمدن به کار خود ادامه دهنداز یک رابطه منفی ما اینجا برای شما هستیم و کمک فقط با یک کلیک فاصله دارد.

3. یک سوال چند گزینه ای در انتظار شماست

در این محل، باید گزینه هایی را که دارید در نظر بگیرید. سوال کلیدی وقتی احساس می کنید در یک رابطه گرفتار شده اید این است: "حالا می خواهم چه کار کنم؟" شاید بخواهید به طور موقت از رابطه فاصله بگیرید. شاید دوست دارید برای همیشه از هم جدا شوید. شاید بخواهید به دیدن شریک زندگی خود ادامه دهید اما با سرعت کمتر. گزینه های زیادی وجود دارد که می توانید به آنها نگاه کنید.

مکث کردن برای مدتی در رابطه ممکن است برای هر دوی شما مفید باشد. فاصله زمانی می تواند شما را به هم نزدیکتر کند و فضای بسیار مورد نیاز را برای تنظیم مجدد برای مدتی بدست آورید. بدون تعهد یک رابطه، می توانید با خودتان راحت شوید و کارهایی را که دوست دارید انجام دهید. این مانند ضربه زدن به راه اندازی مجدد خواهد بود! پس از چند ماه، دوباره با شریک زندگی‌تان کنار بیایید و از نو شروع کنید.

روی همه این راه‌ها فکر کنید و عاقلانه یکی را انتخاب کنید. بلاتکلیف و عجول نباشید. یا حتی بدتر - یکی را انتخاب نکنید و سپس به دیگری بروید. اما خروج از رابطه ای که شما را محدود می کند می تواند گزینه خوبی برای بررسی جدی باشد. بسیار شبیه یک نفس تازه.

4. بدون عود، لطفا

چیزهایی وجود دارد که هرگز نباید بعد از جدایی یا در طول استراحت انجام دهید. آنها شامل ایجاد نمایش، لغزش در الگوهای رفتاری قدیمی، شروع دوباره هستندچرخه های خاموش و غیره. هنگامی که در یک مسیر عمل قرار گرفتید، با پشتکار به آن پایبند باشید. در برابر وسوسه تماس تلفنی با شریک سابق خود یا تعقیب آنها به صورت آنلاین مقاومت کنید. سعی نکنید "دوستی" را بلافاصله پس از جدایی حفظ کنید. مهمتر از همه، از ابتدا دلیل جدایی خود را از دست ندهید.

از طرف دیگر، اگر تصمیم دارید در رابطه یا ازدواج باقی بمانید و روی آن کار کنید، این کار را با خودتان انجام دهید. قلب و روح. در رفتارهای خود خرابکارانه یا بازی های سرزنش کننده افراط نکنید. تصمیمی که گرفته اید را رعایت کنید. زمانی که سعی می کنید احساس به دام افتادن در یک رابطه را متوقف کنید، ثبات کلیدی است.

5. به آرامی اما پیوسته پیش بروید

اقامت در گذشته هرگز به کسی کمک نکرده است و به شما کمکی نخواهد کرد. هنگامی که از رابطه ای خارج شدید که در آن احساس می کردید در قفس هستید، به عقب نگاه نکنید. به آینده نگاه کنید و به زندگی خود ادامه دهید. خودت را دوست داشته باش! پیشرفت شما ممکن است ناچیز باشد، اما تا زمانی که به جلو حرکت می کنید، اشکالی ندارد. با گذشت زمان آسان‌تر می‌شود و به جای خوشبختی و آرامش خواهید رسید.

از اشتباهات و تمایلات خود درس بگیرید و از این پس حتماً از آنها دوری کنید. خودآگاهی از تکرار تاریخ جلوگیری می کند. زمانی که وارد رابطه بعدی خود می شوید در فضای خوبی باشید و با افرادی که دارای ویژگی های توهین آمیز یا سمی هستند فاصله بگیرید. برای یافتن یک ارتباط سالم تلاش کنید. شریکی که می خواهید بیایدبازگشت به هر روز.

6. از عشق دست نکشید

شما هرگز نمی توانید اجازه دهید که یک تجربه بد کل دیدگاه شما را نسبت به چیزی تعیین کند. مطمئناً، این رابطه یک رابطه ناسالم بود، اما این بدان معنا نیست که همه آنها یکسان خواهند بود. فقط به این دلیل که در رابطه ای که برای شما مفید نبود گیر کرده اید، ایمان خود را به عشق، عشق، روابط خوب و احتمال قرار دوباره از دست ندهید. لازم نیست مدتی به بازی بازگردید، اما لطفاً به طور کامل از آن دوری نکنید.

کرانتی می‌گوید: «سعی کنید قبل از از بین رفتن واقعیت‌های زندگی و تلاش برای دستیابی به دستاوردهای انسانی آنچه را که آرزو می‌کردید به خاطر بیاورید. قلب تو. ایمان داشته باشید زیرا چیزهای زیادی در مورد روابط و عشق وجود دارد که زیبا هستند. و این پیامی است که باید در قلب خود نگه دارید. بدبین شدن نسبت به عشق فقط یک ضرر برای خودتان است.

نکات کلیدی

• در مورد مسائل و ناامنی های خود فکر کنید
• به خوبی از خود مراقبت کنید و برای توقف به برقراری ارتباط سالم متوسل شوید. احساس گیر کردن در رابطه
• اگر هیچ چیز درست نشد، درباره سرنوشت رابطه خود تصمیم بگیرید
• اگر می خواهید یک بار برای همیشه از خانه خارج شوید و به آرامی به زندگی خود ادامه دهید به تصمیم خود پایبند باشید
• تسلیم نشوید به خاطر یک رابطه شکست خورده به عشق علاقه مند شدید

شما به اینجا آمدید و با افکاری مانند "من در رابطه ای گیر کرده ام که نمی خواهم اما جلوی آن تاریکی کامل استچشمانم و نمی‌دانم چگونه خود را از این وضعیت درهم‌تنیده نجات دهم.» خوب، امیدوارم موفق شده باشیم کمی به شما جهت بدهیم. در حالی که انتخاب ها کاملاً با شماست، راهنمایی ما ممکن است سفر را آسان تر کند. برای ما بنویسید و به ما اطلاع دهید که چگونه بودید. ممکن است دیگر هرگز احساس نکنید که در یک رابطه به دام افتاده اید.

سوالات متداول

احساس گرفتاری در یک رابطه کاملاً طبیعی است. حتی اگر هیچ چیز کشنده ای نباشد (چیزی به بدی سوء استفاده یا دستکاری)، هر رابطه ای هر چند وقت یک بار دچار مشکل می شود. شما باید بفهمید که آیا این احساس حبس به دلیل یک مشکل موقتی است یا عمدتاً پایانی و فراتر از رفع آن است. 2. چگونه از رابطه ای که احساس می کنید در آن گرفتار شده اید خارج شوید ؟

ابتدا، می توانید با ماندن در رابطه سعی کنید مشکل را حل کنید. خود اندیشی و ارتباط واضح با شریک زندگی تان می تواند به حل مسائلی که باعث می شود احساس کنید در دام افتاده اید، کمک می کند. اگر هیچ چیز درست نشد، در نهایت یک برنامه خروج کاملاً اثبات شده ایجاد کنید و سعی کنید به زندگی خود ادامه دهید. در صورت لزوم در هر نقطه ای به دنبال راهنمایی حرفه ای باشید.

کارهایی که نباید بعد از جدایی انجام داد: بدترین کارهایی که برای مقابله با جدایی انجام می دهید

احساس گرفتار شدن در یک رابطه به چه معناست؟

به من بگویید آیا بودن در این رابطه با شریک زندگی تان تجربه مشابهی را برای شما به ارمغان می آورد - این احساس دائمی به شما دست می دهد که زنجیر شده اید یا به یک میله چسبانده شده اید و نمی توانید فرار کنید یا یک وضعیت سنگین وجود دارد. سنگ روی سینه ات گذاشته می شود و برای نفس می جنگی. چنین احساسات خفقان‌آوری از جمله نشانه‌های مطمئنی هستند که نشان می‌دهد شما در یک رابطه گیر کرده‌اید.

حالا اجازه دهید از همان ابتدا کاملاً روشن کنیم که احساس گیر کردن در یک رابطه سمی لزوماً به ترس شما از تعهد اشاره نمی‌کند ( اگرچه می تواند یکی از دلایل آن باشد). همچنین به این معنا نیست که پایان اجتناب ناپذیر نزدیک است. حتی اگر اشکالات عمده یا جزئی در رابطه شما وجود داشته باشد، اگر هر دو طرف متعهد به انجام کارهای لازم برای احیای پیوند خود و بازگرداندن آن به سلامت اولیه باشند، می توان آنها را برطرف کرد.

اما ابتدا، مهم است که به فیل سفید در اتاق توجه کنید. وقتی احساس می کنید در یک رابطه گرفتار شده اید به چه معناست و چه چیزی باعث می شود این احساس را داشته باشیدمسیر؟ وقتی می‌دانید که چیزی درست نیست، اما چاره‌ای جز تحمل کردن شرایطتان ندارید، در نهایت در یک رابطه گیر می‌کنید. حالا اگر بپرسید چرا یک نفر در رابطه ای که او را بدبخت می کند باقی بماند؟

لطفا جاوا اسکریپت را فعال کنید

خب، دلایل زیادی می تواند وجود داشته باشد که چرا فرد انتخاب می کند که در یک رابطه ناکامل باقی بماند، حتی در خطر احساس به دام افتادن، از فقدان استقلال مالی گرفته تا تمایلات وابسته و سبک دلبستگی ناایمن. در نتیجه، ممکن است فکر کنید، "من در رابطه ای گیر کرده ام که نمی خواهم در آن باشم. اما تمام دنیای من حول محور شریک زندگی ام می چرخد. چگونه بدون او زنده می مانم؟

گاهی اوقات، اگر شریک زندگی از هم جدا شوند، ممکن است یک رابطه راکد شود. در چنین شرایطی، آنها ممکن است آرامش و شادی را در شخصی یا چیز جدیدی بیابند و دورنمای ندیدن آینده ای در کنار یکدیگر ممکن است باعث شود آنها در یک رابطه گیر کرده باشند. فقط به یاد داشته باشید، در نهایت این شما هستید که تصمیم می گیرید چه زمانی برای یک رابطه بجنگید و چه زمانی تسلیم شوید، صرف نظر از دلیلی که شما را در یک رابطه بن بست باز می دارد.

چگونه می دانید که در یک رابطه گرفتار شده اید. ?

انواع مختلفی از علائم وجود دارد - علائم بیماری، علائمی از جهان، علائمی در جاده - و همه آنها این علائم را برآورده می کنند.همان هدف؛ به ما هشدار می دهد این شاخص های ذکر شده در زیر نشانه هایی از احساس گرفتار شدن در یک رابطه هستند. آیا می‌توانید آن‌ها را در زندگی‌تان ببینید؟

من و کرانتی می‌خواهیم به شما ایده‌ای واضح از احساس به دام افتادن بدهیم. شاید برای اینکه از A تا Z آن چیزی که در حال رخ دادن است مطلع نیستید، در انگشت گذاشتن روی اتفاقات مشکل دارید. (یا شاید شما در حال انکار هستید.) دیگر نگران نباشید - ما همه چیز را برای شما در این مطلب تأمل برانگیز قرار داده ایم. در اینجا نشانه هایی وجود دارد که احساس می کنید در یک رابطه مسموم گیر کرده اید:

1. احساس به دام افتادن در یک رابطه واقعاً به چه معناست؟ معمای خوشبختی

یک رابطه سالم منبع ثابتی از آسایش، شادی و امنیت در زندگی ماست. شرکای ما با حضور و عملکرد خود ما را به وجد می آورند. در حالی که در برخی مواقع احساس کسالت در رابطه اجتناب ناپذیر است، احساس ناراحتی یا ناامیدی دلیلی برای نگرانی است. شما باید به دو سوال اصلی بپردازید:

اول - "آیا وقتی از شریک زندگیم دور هستم خوشحالم؟" وقتی برای کار یا با دوستانتان دور هستید، آیا نفس راحتی می کشید؟ یا فعالانه به دنبال فرار هستید؟ حالا هیچ ایرادی ندارد که کمی فضا بخواهی... هک، من حتی آن را سالم می نامم. اما دلایل خواهان آن فضا مهم است. اگر فرار از شریک زندگی‌تان شما را خوشحال کند، احساس می‌کنید در یک رابطه گرفتار شده‌اید.

دوم – «آیا از شریک زندگی‌ام ناراضی هستم؟»این سوال به رضایت کلی در رابطه شما مربوط می شود. اگر تفاوت های آشتی ناپذیری را بین هر دو احساس می کنید، این ناسازگاری ظاهری ممکن است شما را خفه کند. ممکن است به دلایل مختلفی از شریک زندگی خود ناراضی باشید: آنها مانع رشد شما می شوند، ارزش های متفاوتی دارند، دیدگاه آنها نسبت به رابطه با شما متفاوت است و غیره.

پاسخ به این دو سوال باید به شما منصفانه باشد. تصور کنید که آیا واقعاً احساس می‌کنید در یک رابطه گرفتار شده‌اید یا فقط یک وصله سخت و گذرا است که در حال انجام آن هستید. کرانتی توضیح می‌دهد: «اگر از بودن با شریک زندگی‌تان لذت نمی‌برید، در رابطه اشتباهی هستید. اگر تنها چیزی که می توانید به آن فکر کنید این است که بدون آنها زندگی شادتری داشته باشید، پس به وضوح ناراضی هستید و باید ترک کنید.»

2. "اینجا گرم می شود" - دلایل اصلی برای احساس به دام افتادن در یک رابطه

یک دلیل اصلی پشت احساس محدودیت در یک رابطه این است که شما واقعاً محدود شده اید. داشتن یک شریک یا همسر کنترل کننده می تواند همه تفاوت (وحشتناک) را در جهان ایجاد کند. سانسور شدن/انتقاد شدن به خاطر گفتار، لباس، عادات و غیره می تواند برای عزت نفس فرد بسیار مخرب باشد. احساسات شما ممکن است ناشی از این باشد که به شما گفته می شود کافی نیستید.

کرانتی توجه ما را به اهمیت قدردانی معطوف می کند، "یکی از عوامل کلیدی کمک کننده در احساس محدود بودن در یک رابطه می تواندعدم قدردانی اگر احساس ارزشمندی نمی‌کنید یا شریک زندگی‌تان شما را بدیهی می‌پذیرد، این نشانه‌ای است که رابطه‌تان فاقد احترام است. البته، شما انتظار ندارید که شریک زندگی‌تان همیشه ستایش شما را بخواند، اما احترام و قدردانی لازم است.»

احتمال دیگر این است که مرزهای شما در حال شکستن است. می توانید احساس کنید که رابطه شما به فضای شخصی یا فردیت شما تجاوز می کند. در این شرایط، طبیعی است که بخواهید خود را تقویت کنید. با ایجاد موقعیت ها یا حوادث بر روی یکدیگر، شدت آن در طول زمان احساس می شود. بنابراین از خود بپرسید: «آیا من در رابطه ام عقب مانده ام؟»

مهم این سوال این است که بفهمید آیا فکر می کنید چیز بهتری می خواهید. اگر متقاعد شده اید که لایق یک محیط بهتر هستید و می خواهید به سمت چیزهای بهتر بروید، پس اینها نشانه های قطعی از احساس گرفتار شدن در یک رابطه هستند. اما شما نمی توانید و نباید اجازه دهید ترس از احساس به دام افتادن در یک رابطه در مسیر شما قرار گیرد تا آینده ای رهایی بخش و شاد داشته باشید، چه با شریک دیگر یا خودتان.

3. پرچم های قرمز قرمز هستند. ، از جستجوی سرنخ دست بردارید

رابطه شما سمی است و شریک زندگی شما نیز سمی است. روابط توهین آمیز یا سمی دلیل بزرگی برای احساس خفگی توسط شریک زندگی شماست. انواع مختلفی از تنظیمات و رفتارهای سمی وجود دارد. آزار جسمی شامل کتک زدن، هل دادن، تهدید و حتی خشونت جنسی است. عاطفیسوء استفاده در یک رابطه شامل حملات کلامی، گاز دادن، دستکاری، بی احترامی و غیره است.

کرانتی اشکال دیگر سوء استفاده را مطرح می کند: «علاوه بر آزار جسمی و عاطفی، شما آزار روانی، جنسی، معنوی و اقتصادی نیز دارید. یکی (یا همه) از این موارد می‌تواند باعث شود که در قفس احساس کنید. این الگوهای رفتاری توسط یک شریک برای حفظ قدرت و کنترل بر شریک دیگر استفاده می‌شود.»

شما ممکن است فکر کنید راهی برای خروج از این موقعیت وجود ندارد و حتی ممکن است عاشق شریک خشونت‌آمیز خود باشید. زنان مدام به شرکای آزارگر مراجعه می‌کنند و قربانیان اغلب می‌گویند: «احساس می‌کنم در رابطه‌ام به دام افتاده‌ام اما او را دوست دارم». اگر قربانی آزار خانگی هستید، لطفا کمک بگیرید. ما فهرست کرده‌ایم که اگر می‌خواهید در یک رابطه به دام افتادید چه کاری می‌توانید انجام دهید، اما اگر در یک محیط ناامن هستید، لطفاً فوراً خودتان را بیرون بکشید.

یک شریک سمی به ندرت تغییر می‌کند و مشکلات خشم آنها/ ناامنی ها صدمات زیادی به شما وارد می کند. اگر از نظر روحی یا جسمی آسیب دیده اید، احساس نمی کنید در یک رابطه گرفتار شده اید، بلکه در یک رابطه گرفتار شده اید. این نشانه‌های احساس به دام افتادن در یک رابطه، امیدواریم سردرگمی شما را در مورد جایگاهی که قرار دارید برطرف کرده باشد. از آنجایی که موقعیت شما را مشخص کرده‌ایم، آیا باید تلاش کنیم و بفهمیم که در مورد آن چه کنیم؟ در اینجا قسمت دشوار فرا می رسد – گام هایی که در صورت احساس محدودیت در رابطه باید بردارید.

احساس گرفتار شدن در یک رابطه -6 قدمی که می توانید بردارید

کتابی برای کودکان توسط رنه راسل درس بسیار ارزشمندی را در دوران راهنمایی به من آموخت. شما همیشه دو گزینه در زندگی دارید - یک جوجه باشید یا یک قهرمان. و هیچکدام دائمی نیستند زیرا اکثر مردم هر دو در مقطعی از زمان بوده اند یا در دیگری. آن طور که من می بینم، تا زمانی که حس خودت به خطر نیفتد، مرغ بودن هیچ ایرادی ندارد. اگر در هر نقطه‌ای دیدید که احترام به خود در خطر است، وقت آن است که تیم خود را تغییر دهید، قهرمان.

به بخش قهرمان این قطعه خوش آمدید، جایی که ما در مورد مراحلی صحبت می‌کنیم که در صورت احساس محدودیت می‌توانید انجام دهید. ارتباط. بدون شک دیدن آنها تا پایان کار سختی خواهد بود. اما زمانی که به پایان رسید، می‌توانید مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرید و تصمیم بگیرید که چه زمانی برای یک رابطه بجنگید و چه زمانی تسلیم شوید. اکنون زمان آن است که در مورد وضعیت خود کاری انجام دهید. این همان چیزی است که استیو هاروی گفت: «اگر از جهنم می‌گذری، ادامه بده. چرا در جهنم می ایستید؟»

1. در یک رابطه گیر کرده اید؟ با خودتان «صحبت کنید»

مکالمات با خودتان مهم ترین مواردی است که خواهید داشت. وقتی احساس می کنید در یک رابطه گرفتار شده اید، اولین کاری که باید انجام دهید این است که بنشینید و فکر کنید. دو نقشه ذهنی وجود دارد که باید دنبال کنید. اولی درونی است; با بررسی رفتار، نیازها، خواسته ها و احساسات خود. دومی ظاهری است; با فکر کردن بهرابطه.

این احتمال وجود دارد که به دلیل عزت نفس پایین احساس محدودیت کنید. نارضایتی از خودتان می‌تواند باعث شود از رابطه احساس نارضایتی کنید. کارلا از نیوآرک نوشت: «وقتی در فضای بدی از زندگی‌ام قرار گرفتم، احساس کردم در رابطه‌ام گرفتار شده‌ام. من به تازگی شغلم را از دست داده بودم و احساس می کردم که یک آدم بی فایده هستم. اما مدتی طول کشید تا متوجه شدم منبع نارضایتی من خودم بودم. و خود آخرین جایی است که به آن نگاه می‌کنید، بنابراین من آن را به رابطه‌ام می‌چسبانم.»

هنگامی که تأمل در خود را تمام کردید، به بررسی عینی رابطه ادامه دهید. آیا نشانه هایی از سمیت یا سوء استفاده از آن را نشان می دهد؟ آیا شریک زندگی شما برای شما مناسب نیست؟ یا این یک موقعیت درست شخص-زمان اشتباه است؟ سعی کنید دلایل اصلی احساس گرفتار شدن در یک رابطه و اینکه از کجا سرچشمه می‌گیرد را مشخص کنید. فقط شما می‌توانید مشکل را تشخیص دهید.

کرانتی می‌گوید: «اگر احساس می‌کنید در یک رابطه گرفتار شده‌اید، باید این احتمال را در نظر بگیرید که از هم جدا شده‌اید. نه تنها یک رابطه با گذشت زمان تغییر می کند، بلکه شما نیز تغییر می کنید. علاوه بر این، دیدگاه شما نسبت به رابطه و زندگی تغییر می کند. ممکن است شریک زندگی شما از شخصی که شما تبدیل شده اید راضی نباشد یا برعکس.

2. اگر می‌خواهید در یک رابطه به دام افتادید، کار سختی را انجام دهید

بعد از اینکه منشأ احساسات خود را فهمیدید، برای رسیدن به آن تلاش کنید.