فهرست مطالب
کسی به دوست من، روث، نگاه نمیکند و حدس نمیزند که او از داشتن یک رابطه میترسد. چون روت دختری است که زندگی هر گروهی است. او نه تنها زیباست، بلکه جاه طلب و در کاری که انجام می دهد نیز خوب است. او همان دختری است که هر وقت بخواهید برای یک رویداد عالی برنامه ریزی کنید به سراغ او می روید. او افراد زیادی را جذب میکند و دائماً در قرار ملاقات از او خواسته میشود.
بنابراین وقتی به من گفت که همسایه همسایهاش از او خواسته است بیرون برود، من او را مسخره کردم و پرسیدم که آیا با همسرش ملاقات کرده است یا خیر. با این حال، او با چهره ای جدی به من نگاه کرد و گفت: "من او را دوست دارم، اما از رابطه می ترسم." تنها در آن زمان بود که متوجه شدم روث دارای اضطراب رابطه است. برای اینکه بفهمم ترس از صمیمیت چگونه کار می کند، با روانشناس مشاور، آخانشا ورقسه (کارشناس ارشد روانشناسی)، که در اشکال مختلف مشاوره روابط، از آشنایی و مسائل قبل از ازدواج گرفته تا جدایی، بدرفتاری، جدایی و طلاق تخصص دارد، ارتباط برقرار کردم.
آیا ترس از بودن در یک رابطه طبیعی است؟
افراد اغلب تصور میکنند که گاموفوبیا یا ترس از تعهد، سردی پاها قبل از انحصارطلبی است. اما کمی پیچیده تر از آن است. ترس از تعهد می تواند ریشه در ترس از عشق یا ترس از آسیب پذیر بودن در یک رابطه داشته باشد. اغلب به عنوان یک اصطلاح چتر برای نشان دادن انواع مختلف فوبیای عشق استفاده می شود.
آخانشا می گوید: «ترس از بودن در یک رابطه نیست.رابطه مبتنی بر سیستم مبادله این در درازمدت نه سالم است و نه پایدار.
- شما شروع به جستجوی افرادی می کنید که شما را برای شخصیت شما می خواهند نه آنچه که می توانید به آنها بدهید
- از اشتباهات خود درس می گیرید و از یک راه پیش می روید. رابطه سمی برای شکستن الگوی یکبار برای همیشه
- شما ارزش خود را تشخیص می دهید و به دنبال شریکی می گردید که به شما کمک کند خود را بهبود ببخشید
5. به خود زمان می دهید برای غمگین شدن
وقتی از یک جدایی بد میگذرید، به زمان نیاز دارید تا از آن جدا شوید. آخانشا میگوید: «شما باید قبل از اینکه به رابطهی بعدیتان بروید، رابطهی قبلیتان را بسته باشید. وقتی می دانید که باید درد را پردازش کنید و روی آن کار کنید، می توانید بار عاطفی را رها کنید." با گذراندن زمان به تنهایی
نکات کلیدی
- اگر از بودن در یک رابطه می ترسید طبیعی است. این رایجتر از آن چیزی است که ما فکر میکنیم
- وقتی از داشتن یک رابطه میترسید، از نشان دادن احساسات واقعی خود اجتناب میکنید، مضطرب میشوید و مشکلات اعتماد ایجاد میکنید
- اگر میخواهید این چرخه را بشکنید، به دنبال کمک باشید
- برای اینکه واقعاً از ترس خلاص شوید، باید روی از بین بردن انتقاد منفی از خود کار کنید
در عروسی روت، من با مین، عروس او صحبت می کردم. او به من گفت: "منمی دانست که او از من خوشش می آید اما از رابطه می ترسید. او آنقدر ترسیده بود که نمی توانست این حرکت را انجام دهد. من هم همین کار را کردم." با عشق و حمایت مین، روت تصمیم گرفت جهش کند و به دنبال درمان باشد. اولش سخت بود چون از تغییری که مین در درونش ایجاد می کرد خیلی می ترسید. اما به تدریج، آنها شروع به دیدن اثرات. اگر قدم درستی بردارید، ترس شما از وارد شدن به یک رابطه می تواند ظرفیت عشق شما را برای یک عمر خفه کند. هر بار یک قدم امتحان کنید، خواهید دید که قبل از اینکه متوجه شوید یک مایل راه رفته اید.
<1همیشه ترس از رابطه این می تواند ناشی از ترس از آسیب پذیر بودن با شخص دیگری باشد. این یک پدیده بسیار رایج است.»تحقیقات نشان میدهد که نسلهای مدرن در مقایسه با نسلهای قدیمیتر احتمال بیشتری از عاشق شدن دارند. آخانشا دلایل زیر را در پشت این تغییر پیشنهاد می کند:
- ترومای دوران کودکی : اگر فرد در دوران رشد، عدم صمیمیت با والدین خود را تجربه کرده باشد، می تواند منجر به ترس از عشق شود. سپس تجربه روابط افلاطونی یا عاشقانه می تواند به یک چالش تبدیل شود. این باور در فرد ایجاد می شود که شایسته عشق نیست. به همین دلیل است که بیشتر روابط آنها سطحی است و آنها فقط بر دریافت تأییدیه ای تمرکز می کنند که در کودکی دریافت نکرده اند
- سابقه خیانت : قربانی خیانت می تواند منجر به به شریک فعلی خود، به دلیل ترس از خیانت مجدد، بی اعتماد هستند
- تفاوت های فرهنگی : همچنین ممکن است فرد به فرهنگی تعلق داشته باشد که در مورد نقش های جنسیتی، به ویژه در مورد ازدواج، بسیار سختگیرانه است. در این مورد، گاموفوبیا ممکن است ناشی از ترس از گرفتار شدن در یک محیط سخت و ناخواسته باشد
- سرمایه گذاری بیش از حد : یک رابطه یک سرمایه گذاری است. شما باید زمان، انرژی و احساسات خود را روی آن سرمایه گذاری کنید. در مورد ازدواج، قوانین حقوقی در کشورهای مختلف نیز فرد را ملزم به مراقبت از شریک زندگی خود می کنداتفاق طلاق این میتواند باعث شود افراد از ازدواج اجتناب کنند، حتی زمانی که سالهاست با هم زندگی میکنند
- مشکلات متعدد : همچنین میتواند ترکیبی از ارزش خود پایین، سبک دلبستگی ناایمن، و ترومای گذشته تروما همیشه نباید از طریق والدین باشد، بلکه می تواند ناشی از شکست در روابط عاشقانه در سال های نوجوانی آنها باشد
5. مشکلات اعتماد دارید.
مشکلات اعتماد زمانی ایجاد می شود که فردی در گذشته رفتار ناسازگاری را تجربه کرده باشد. به دلیل عدم پیش بینی پذیری در واکنش والدین یا شریک سابق، شما یاد می گیرید که آن الگو را با افراد دیگر نیز مرتبط کنید. این می تواند شکاف ارتباطی ایجاد کند و باعث سوء تفاهم در رابطه شود. آخانشا میگوید: «افراد ممکن است شروع به بازیهای فکری کنند یا کارهایی مانند اجتناب از شریک زندگی خود را انجام دهند، یا برای اینکه ناامید به نظر نرسند، آنها را شبح کنند.»
همچنین ببینید: 15 نقطه عطف رابطه که فراخوان یک جشن است- مشکلات ارتباطی در رابطه وجود دارد. شما پیام های آن ها را در حالت خوانده شدن رها می کنید و از پاسخ دادن فوری به آن ها اجتناب می کنید تا مشغول به نظر برسید
- نمی خواهید مشتاق ظاهر شوید، بنابراین هرگز به آنها نمی گویید که چقدر آنها را دوست دارید
- دوست ندارید به آنها اعتماد کنید. انجام هر کاری از طرف شما یا ایجاد تغییرات در فضای شما
آخانشا می گوید: «انسان ها حیوانات اجتماعی هستند. ما در ارتباطات اجتماعی پیشرفت می کنیم. فردی که نمی تواند به طور سالم به کسی وابسته باشد، می تواند منجر به استقلال بیش از حد شود. اینیک پاسخ تروما است و افراد مبتلا نمی توانند به هیچ کس دیگری تکیه کنند، زیرا آنها معتقدند که این می تواند منجر به آسیب پذیری آنها شود.»
6. شما به همان اشتباهات ادامه می دهید
آلبرت انیشتین زمانی گفت: دیوانگی این است که یک کار را بارها و بارها انجام دهید و انتظار نتایج متفاوت داشته باشید. حالا، من گاموفوبیا را جنون نمیدانم. اما اگر در هر رابطه ای همان اشتباه را تکرار کنید و سپس شکست آن رابطه را به بی کفایتی خود مرتبط کنید، در حال برنامه ریزی برای شکست مجدد هستید.
- شما به بیرون رفتن با همان نوع افراد سمی ادامه می دهید
- شما به انجام همان بازی های ذهنی ادامه می دهید تا آنها را در حد خود نگه دارید، بدون اینکه متوجه شوید که آنها را از خود دور می کنید
- شما به آنها فرصتی برای ایجاد یک رابطه معنادار با شما نمی دهید. این اتفاق برای روت ادامه داشت. او به قرار ملاقات می رفت، اما هرگز برای بار دوم یا سوم، حتی اگر از آن شخص خوشش می آمد
7. شما بیش از حد به گفتار و اعمال او فکر می کنید
به جای اینکه فقط از لحظه لذت ببرید، شروع به فکر کردن بیش از حد به آنچه انجام می دهند و می گویند. این منجر به تجزیه و تحلیل بیش از حد رفتار آنها می شود و در نتیجه یک وسواس ناسالم ایجاد می کند. تفکر بیش از حد با ایجاد فضایی که در آن هرگز در آرامش نباشید، روابط را خراب می کند.
همچنین ببینید: 23 نکته در مورد نحوه پاسخ دادن وقتی که او در نهایت به شما پیامک می دهد- وقتی متوجه می شوید که آنها با دیگران صحبت کرده اند نگران می شوید
- از آنجایی که نمی خواهید به آنچه آنها علاقه مند به نظر برسید انجام دهید، خودتان شروع به بررسی می کنید تا هدف اقدامات آنها را مشخص کنید.این تعقیب مرزی است
- شما به طور غیرمنطقی حسادت می کنید و در مورد آنها وسواس دارید
وقتی می ترسید در یک رابطه باشید چه باید کرد؟
اگر می خواهید فراتر از "من او را دوست دارم، اما از رابطه می ترسم"، باید روی آن کار درونی داشته باشید. احساس ترس از بودن در یک رابطه بیشتر ریشه در هسته شما دارد تا عوامل خارجی.
1. سعی کنید دلیل ترس خود را بیابید
هر وقت در مورد کسی که دوست دارید عصبانی شدید، از خود بپرسید: «چرا میترسم با آنها رابطه داشته باشم؟» به این فکر کنید که نگران چه چیزی هستید. آیا فکر می کنید رفتار آنها پس از وارد شدن به یک رابطه تغییر می کند؟ آیا نگران این هستید که در رابطه احساس گم شدن کنید؟ آیا نگران این هستید که ممکن است بعد از مدتی شما را ترک کنند؟
- به این فکر کنید که از چه چیزی در رابطه می ترسید - آیا آنها هستند یا رها شدن یا چیز دیگری؟ نظر شریک در مورد شما؟
- اگر از آنها یا رفتار آنها می ترسید و فکر می کنید که شدیدتر از آن چیزی است که می توانید با آن کنار بیایید، وقت خود را صرف کرده و سرعت خود را تنظیم کنید
- اما اگر پاسخ مثبت و صبورانه ای از آنها دریافت می کنید، ممکن است با گام های کوچک شروع کنید
2. از سخت گیری خود دست بردارید
باید از سرزنش خود برای این ترس دست بردارید. آخانشا می گوید: «مردم اغلب می آیند و از من می پرسند: چرا می ترسم باشم؟دوباره در یک رابطه؟ من اغلب درونیسازی رابطه را میبینم، جایی که کسی جداییاش را خیلی شخصی میگیرد. بنابراین می شود "آنها رابطه را ترک نکردند، آنها من را ترک کردند". در اینجا باید یک تمایز سالم قائل شد. قرار است در طول جدایی تحت تأثیر قرار بگیرید، اما باید به این فکر کنید که آنها رابطه را ترک می کنند، نه شما. چرا آن را رها کردن بنامیم؟"
- دیدگاه را تغییر دهید. شما رابطه شما نیستید، رابطه بخشی از زندگی شما بود
- برای کنار آمدن با مسائل رها شدن، به جای اینکه کسی شما را ترک کند، به آن به عنوان جدایی فکر کنید
- الگوی خودسوزی را با فهرست کردن بشکنید ببینید چه چیزی در رابطه اشتباه است همه اینها را در یک دفتر یادداشت کنید: چرا برای شما بد بود، چه کاری می توانستید برای بهبود آن انجام دهید، و چه چیزی در یک رابطه می خواستید اما نتوانستید به دست آورید. این به شما کمک می کند تا کمی وضوح داشته باشید
3. با گام های کوچک شروع کنید
اگر تعهد طولانی مدت برای شما ترسناک به نظر می رسد، اما همچنین می خواهید برای اینکه در یک رابطه نترسید، پس سعی کنید اهداف کوتاه مدت برای رابطه تعیین کنید. وقتی به هدفی رسیدید، هدف دیگری را که بزرگتر از هدف قبلی است برنامه ریزی کنید. این برنامهها میتوانند هر چیزی باشند و میتوانند پس از بحث درباره آنچه برای همه راحت است، انجام شوند.
- برنامه ریزی کنید مانند بیرون رفتن در تعطیلات، معرفی یکدیگر به دوستانتان یا با هم ماندن برای مدتیآخر هفته
- زمانی که برای شما سخت می شود با شریک زندگی خود ارتباط برقرار کنید
4. سعی کنید با شریک زندگی خود ارتباط برقرار کنید
مت، یک حقوقدان از نیویورک، به من گفت در مورد دختری که دو سال با او قرار داشت و وقتی از او خواستگاری کرد از او جدا شد. "من فکر کردم او آماده است. ما خیلی با هم بودیم حدس می زنم او از من خوشش می آمد اما از رابطه می ترسید. من با او تماس گرفتم، سعی کردم از او بپرسم که آیا او زمان بیشتری میخواهد یا میخواهد استراحت کند، اما او فقط مرا مجسم کرد." ممکن است به نظر برسد که دارید به آنها سلاح می دهید، اما باید به آنها اعتماد کنید
5. کمک بخواهید
آخانشا می گوید: "کلمه رها کردن اغلب در زمینه کودکان کوچک که به مراقب احساس رها شدن در بزرگسالی به این معنی است که به فرزند درونی خود رسیده اید. روان درمانی می تواند در چنین مواردی کمک کند.»
- با دوستان و خانواده در مورد تأثیر این موضوع بر زندگی خود صحبت کنید. بسیاری از این ترس ها ریشه در آسیب های دوران کودکی دارند، بنابراین صحبت در مورد آن می تواند کمک کند
- با یک درمانگر مجاز صحبت کنید. در Bonobology، ما یک پانل گسترده از درمانگران و مشاوران داریمبه شما کمک می کند تا از مشکلات خود عبور کنید
چگونه بفهمم که برای یک رابطه آماده هستم؟
این مهم است که بدانید آیا برای یک رابطه آماده هستید یا خیر؟ چیزی قبل از اینکه وارد آن شوید این در رابطه نیز صادق است. اگر ذهنیت لازم برای یک رابطه معنادار را ندارید، صرفا وقت و انرژی را که شما و شریک زندگیتان روی یکدیگر سرمایه گذاری کرده اید هدر می دهید. این تنها منجر به شکست قلبی می شود که به راحتی می توانستید از آن اجتناب کنید. این چیزی است که باید به دنبال آن باشید:
1. شما رابطه را "می خواهید" نه "نیاز" آن را
آخانشا می گوید: "وقتی وارد یک رابطه می شوید چون "نیاز" است، وابستگی ایجاد می شود. اما وقتی یک رابطه یک «خواست» است، میدانید که این فقط یک افزوده به زندگی شماست. سپس، فرد به طور آگاهانه از نقش رابطه در زندگی خود آگاه می شود.
- شما به جای مصالحه کردن برای کسی که شکافی در زندگی شما را پر کند به دنبال کسی می گردید که واقعاً دوستش دارید
- می خواهید با او در سطح عاطفی ارتباط برقرار کنید
- شما احساس شرم نمی کنید یا از رابطه خود خجالت می کشم
2. شما آماده هستید که روی آن کار کنید
وقتی تصمیم گرفتید که "من دیگر در یک رابطه نمی ترسم، این همان چیزی است که من می خواهم.» شما قبلاً نیمی از کار را انجام داده اید. اولین گام در حل یک مشکل، شناخت آن است.
- شما با افراد اطراف خود ارتباط برقرار می کنید و از آنها برای مسائل مربوط به ترک خود کمک می خواهید
- با آنها صحبت می کنیدشریک زندگی خود را به او بگویید که چه احساسی دارید و تصمیم بگیرید که چه چیزی از یکدیگر نیاز دارید تا آن را به یک رابطه معنادار تبدیل کنید
- شما مرزهای رابطه سالم را تعیین می کنید و آماده انجام برخی تنظیمات هستید <9
- شما متوجه می شوید که کارهایی که برای جلوگیری از ناامید به نظر رسیدن انجام می دهید ممکن است بر شریک زندگی شما تأثیر منفی بگذارد
- یک ویژگی مشترک افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند این است که شریک زندگی خود را به خاطر رفتاری که به آنها بی احترامی می کند تنبیه می کنند. شبح کردن آنها یا اجتناب از تماس آنها. اکنون، شما سعی می کنید با استفاده از چنین ابزارهای ناعادلانه ای باعث درد آنها نشوید. 10> 4. دیگر توقعات خود را پایین نمی آورید
وقتی افراد از رها شدن در یک رابطه می ترسند، به طور خودکار شروع به جستجوی شخصی می کنند که شانس کمتری برای طرد شدن با او داشته باشند. این ممکن است آنها را به سمت افرادی سوق دهد که به دنبال حمایت عاطفی یا مالی هستند. وقتی به دنبال کسی میگردید که شرکت شما را بخواهد، زیرا از حمایت شما بیشتر از شما قدردانی میکند، اساساً وارد یک کار میشوید
3. شما نمی خواهید آنها را از خود دور کنید
شما به دنبال همراهی با آنها هستید، حتی اگر این به معنای نشان دادن احساسات درونی شما باشد. شما دوست دارید تجربیات و افکار خود را به اشتراک بگذارید. وقتی احساسات خود را به آنها ابراز می کنید هنوز کمی استرس دارید، اما دیگر از آنها فرار نمی کنید.