آیا عشق بدون تحریف فقط در افسانه ها و فیلم ها دیده می شود؟ آیا عشق خالص، بدون تقلب و بی قید و شرط در زندگی واقعی وجود دارد؟ به امید دستیابی به آن، برخی از روابط ممکن است از انتظارات غیر واقعی رنج ببرند. وعده های توخالی داده می شود که نمی توان به آنها عمل کرد. با این حال، غیرقابل انکار است که در مواجهه با ناملایمات، می توان اجمالی امیدوارکننده از عشق بی تقلب وجود داشت، به همین دلیل است که بسیاری از ما به آن اعتقاد داریم.

پایان افسانه ای که همه ما آرزوی آن را داریم - و آنها تا آخر عمر با خوشحالی زندگی کردید - باید محبتی از عشق بی آلایش را به همراه داشته باشد، درست است؟ اما چنین فداکاری و عشق تزلزل ناپذیری در زندگی واقعی چگونه به نظر می رسد؟

بیایید تلاش کنیم و بفهمیم عشق بدون تحریف به چه معناست و در دنیای واقعی چگونه به نظر می رسد.

عشق بی تقلب به چه معناست؟

معنای لغت بی آلایش چیزی است که با مواد دیگر مخلوط یا اضافه نشده و آن را خالص و کامل و مطلق می کند. در زبان عشق، عشق بدون تحریف به معنای عدم وجود نفس در رابطه شماست. فقدان هر انگیزه پنهانی، فقدان چیزی جز عشق خالص، محتاطانه و متفکرانه.

وقتی دو نفر عشق بدون تحریف را تجربه می کنند، به این معنی که عشقی جامع و کامل را نسبت به یکدیگر تجربه می کنند، این نوع عشق است. که باعث می شود رابطه خالص به نظر برسد. با نگاه کردن به آنها، به نظر می رسد که دستیابی به آن همیشه به همین راحتی بوده است. حتی ممکن است یکی تماس بگیرداین نوع عشق «پراگما» است - عشقی که با وجود موانع زیادی که زندگی در نهایت سر راه شما قرار می‌دهد ادامه دارد.

عشق بدون تحریف خشم را تجربه نمی‌کند که باعث شکاف‌ها و تغییر سطوح محبت می‌شود، که ممکن است در گذشته تجربه کرده باشید. این نوعی از عشق است که اجازه نمی دهد مسائل جزئی مانع چیزی بسیار زیبا و رضایت بخش شوند، همزاد روحی که می توانید بقیه عمر خود را با او بگذرانید.

آیا عشق خالص و بدون تقلب وجود دارد. در زندگی واقعی؟ اگرچه معنای "عشق بدون تقلب" می تواند از زوجی به زوج دیگر متفاوت باشد، شکی نیست که واقعا وجود دارد. از طریق داستان زیر، زمانی را به شما می گویم که شاهد عشق خالص و بدون تقلب بودم، اما برای درک اهمیت آن بسیار جوان بودم. در ادامه بخوانید تا ببینید که چگونه در زمان ناامیدی، عشق چیره می‌شد.

عشق بی‌نقص چگونه به نظر می‌رسد

موهای کم‌پشت - بقایای ناچیز شیمی‌درمانی ویرانگر - به طور مرتب از پیشانی او بریده شدند. خطوط درد روی صورتش با پودر صورت یاسی رنگ یاردلی صاف شد. چشم‌های کدر در برابر خطوط سرمه که از گوشه‌ها به سمت بیرون کشیده شده بودند، روشن‌تر نشان داده می‌شدند، تقریباً مشابه آرایش چشم «ماهی‌شکل» که سال‌ها پیش بسیار محبوب بود.

طلای غلیظ mangalsutra افراد ضعیف را سنگین می‌کرد. گردن. روسری قرمزی دور صورتش پیچیده بود و پوست کاغذی کشیده شده روی گونه های فرو رفته را استتار می کرد. عطرهای عطر رسیده را پوشانده بودبوی بیماری از پوستش می پیچید.

bindi روی پیشانی او یک نقطه قرمز مایل به قرمز بین ابروهای نازک بود. راج به آرامی با یک خط تیره سفید کوچک از « udi » - خاکستر مقدس - زیر آن خط کشید> سپس برای یک دقیقه طولانی به او خیره شد. او به آرامی گفت: «تو زیبا هستی، می‌دانی». و چهره کالا به لبخند رضایت بخشی تبدیل شد.

این بیش از بیست سال پیش اتفاق افتاد. کالا چند روز بعد درگذشت و به دلیل متاستاز سرطان به کما رفت. راج چهار سال بعد درگذشت، به دلیل آنچه که احتمال می‌رفت یک حمله قلبی باشد، اما در واقعیت، احتمالاً یک قلب شکسته بود. و این صحنه مدت‌هاست که فراموش شده است، مگر توسط یک پسر پانزده ساله که اتفاقاً شاهد آن بود.

در آن زمان خیلی مرا تحت تأثیر قرار نمی‌داد - عاشقانه‌های قدیمی‌تر هرگز، وقتی از چشمان جوان‌تر دیده می‌شوند، این کار را نمی‌کنند. در آن زمان، به نظر خجالت‌آور و خجالت‌آور می‌رسید.

اما اکنون، می‌توانم زیبایی و ترحم را در پس این بازی کوچک ببینم. پدربزرگم به این دلیل که برای مادربزرگم متاسف بود، یا به این دلیل که می‌خواست حال مادربزرگم را بهتر کند، این کلمات را نگفت... او واقعاً احساس می‌کرد که او زیباست. اکنون متوجه می شوم که هیچ اثری از اندوه، ترحم یا دلسوزی در اظهارات او وجود نداشت - این عشق ساده ای بود.

اکنون، آنقدر بزرگ شده ام که بفهمم عشقی که می تواند زیبایی را در چهره ببیند.لاغر شده از بیماری... عشقی که در گذر زمان، بیماری و مرگ تغییری نمی‌یابد، باید نادرترین و قوی‌ترین نوع عشق بوده باشد. آن روز بود که من واقعاً فهمیدم که معنای عشق بدون تحریف چیست.