فهرست مطالب
طعنه آمیز است که من به دلیل دوست پسر سابقم علائم بی اعتباری عاطفی را در رابطه خود مشاهده کردم. روری به من گفت که بودن با او سخت می شود. برای اینکه بفهمم میتوانم بر مشکلاتم غلبه کنم، فهرستی تصادفی از فیلمهای مربوط به سلامت روان را در گوگل جستجو کرد. او به من پیشنهاد کرد که در آخر هفته آنها را تماشا کنم. خدا را شکر که با Midsommar شروع کردم زیرا آن فیلم مانند آینه ای از رابطه ما بود. من تمام نمونه های بی اعتباری احساسی در آن فیلم را با روری زندگی کرده بودم.
"همه مشکلاتی دارند." اما شنیدن این حرف هر روز به عنوان تلاشی برای کوچک شمردن آنچه احساس میکنید میتواند آزاردهنده باشد. به خصوص زمانی که در حال گذراندن یک وصله سخت هستید. برای به دست آوردن دیدگاه بیشتر در مورد بی اعتباری عاطفی در ازدواج و سایر روابط، با روان درمانگر دکتر امان بهونسل (Ph.D., PGDTA)، که متخصص در مشاوره رابطه و رفتار درمانی منطقی عاطفی است، صحبت کردم. این به من کمک کرد تا درک بهتری از خودم و رابطه گذشته ام پیدا کنم.
بی اعتباری عاطفی چیست؟
اعتبار عاطفی زمانی است که ما عواطف احساس شده توسط دیگران را تصدیق می کنیم. لزوماً به معنای موافقت یا رضایت با چیزی نیست. این فقط در مورد اعتراف به آنچه آنها از سر می گذرانند است. بی اعتباری عاطفی دقیقا برعکس آن است. دکتر بهونسل آن را اینگونه توصیف می کند:
- بی اعتباری عاطفی عمل رد کردن است،برای جلوگیری از مسئولیت عاطفی در روابط وجود دارد:
- تمایل به تبرئه گناه - "تقصیر من نیست. من در تمام طول روز خیلی سخت کار کردهام»
- هر بار که چیزی را مطرح میکنید، خودتنظیمی کنید - «احساس خوبی ندارم. آیا میتوانیم بعداً صحبت کنیم؟»
- الگویی از نادیده گرفتن شما و گفتن چیزی که فکر میکنند مهمتر است - «آره، درست است. آیا این را شنیدی ...؟»
16. آنها انتقام می گیرند - "چطور طعم داروی خود را دوست دارید؟"
دکتر. بهونسل میگوید: «یک شریک انتقامجو میتواند دستکاریکننده باشد و میتواند رفتار منفعلانه-پرخاشگرانه را در روابط نشان دهد. این همچنین می تواند زمانی آشکار شود که آنها احساسات شما را رد کنند زیرا احساس می کنند باید شما را به خاطر کاری که انجام داده اید تنبیه کنند. این می تواند ناامید کننده باشد زیرا:
- آنها ممکن است به طور کامل موضوع را کنار بگذارند - "این فقط بخیه است. چرا جیغ میزنی؟ وقتی فرزندت را به دنیا آوردم آنقدر فریاد نزدم»
- آنها یک بحث حل شده قبلی را مطرح می کنند — «نمی دانم چگونه در مسائل مالی به شما کمک کنم، زیرا، همانطور که یک روز گفتید، من هستم فقط تمام روز را در خانه می نشینم» یا «تو هرگز چیزی نگفتی وقتی مجبور شدم از کار بیکار شوم. چرا از من انتظار داری که تو را دلداری بدهم؟»
- آنها از شما لطف می کنند - «شما برای گریه کردن به شانه من نیاز دارید. شما می دانید که من به چه چیزی نیاز دارم ... "
17. آنها به شما اعتماد ندارند - "چگونه پس از آن حادثه شما را باور کنم؟"
افرادی که با اعتیاد یا اعتیاد دست و پنجه نرم می کنندبیماری های روانی اغلب باید با این سناریو روبرو شوند. شریک زندگی آنها ممکن است ناباوری یا رد تجربیات خود را ابراز کند. این ناباوری پس از حوادث مکرر لغزش قوی تر می شود. متأسفانه، فاصله بین شرکا با گذشت زمان بیشتر می شود زیرا اعتماد هر یک به دیگری دشوار است. این اغلب به صورت زیر رخ می دهد:
- آنها قابلیت اطمینان شما را زیر سوال می برند - "آیا مشروب می خوردی؟"
- آنها آن را از طرف شخص دیگری که در مقابل شما قرار دارد تایید می کنند
- آنها آن را سربار می کنند - "فقط برای شما آرزو می کنم". از انجام این کار با من دست می کشم»
18. آنها محرک های شما را کم اهمیت جلوه می دهند - "دلقک ها ترسناک نیستند، آنها خنده دار هستند"
یک کاری که همسران یا شوهران برای از بین بردن ازدواج خود انجام می دهند، کم اهمیت جلوه دادن محرک های همسرشان است. شرکا می توانند ظالمانه رفتار کنند، زمانی که محرک های شما را مورد تمسخر قرار می دهند یا آنها را زیر سوال می برند، چه عمدی یا ناخواسته انجام شده باشند. این اغلب زمانی اتفاق می افتد که درک درستی از نحوه عملکرد فوبیا/تروما وجود نداشته باشد. ممکن است ببینید:
- الگویی از تمسخر شما به خاطر چیزی که آنها عادی می دانند - "همسر من از رنگ زرد می ترسد. شاید من باید بلوند شوم»
- ناراحتی از آنچه آنها در نظر می گیرند - «تریپوفوبیا، ها؟ آیا سرآشپز شخصی شما نان بدون سوراخ پخته است؟"
- تمایل به نادیده گرفتن آن در صورت تحریک - "یاد بگیرید که شوخی کنید"
19. آنها شما را مجبور به موقعیت های ناخوشایند می کنند — "بدون درد، بدون سود"
بدترین کاری که شریک زندگی شما می تواند با شما انجام دهد این است که شما را مجبور به موقعیت های ناخوشایند و ناخوشایند کند.موقعیت های ناخوشایند به نام "همخوانی" شما. در حالی که تحقیقات نشان میدهد که وقتی با یک موقعیت خاص ناخوشایند مواجه میشوید، میتوان رفتار را اصلاح کرد، مواجهه با شرایط خود و تحت فشار قرار دادن آن دو چیز متفاوت هستند. مجبور شدن به چیزی می تواند آسیب را تشدید کند و اوضاع را بدتر کند. چگونه می دانید که آیا احساسات شما بی اعتبار شده است؟
- آنها عمدا شما را به موقعیت های شدید سوق می دهند - "اگر بیرون نروید چگونه بر آگورافوبیا غلبه خواهید کرد؟"
- آنها شما را مسخره می کنند - ببینید، حتی بچه های کوچک هم از آسانسور استفاده می کنند. فقط 20 ثانیه طول می کشد"
- اگر نتوانید با استرس کنار بیایید آسیب می بینند - "من سعی می کنم به شما کمک کنم، آیا به من اعتماد ندارید؟"
20. آنها به شما پیشنهاد می کنند آن را جعل کنید — "البته، شما اکنون سردرد دارید"
روری، سابقم، این روش کاملاً وحشتناک را برای تلفظ میگرن من به عنوان چیزی که من برای مجازات "اختراع" کرده بودم، داشت. به او. او باور نمی کرد که میگرن بیش از چند روز طول بکشد. او متقاعد شده بود که من عصبانی هستم زیرا می خواستم از "کمک" او امتناع کنم. او نمیدانست چگونه با کسی که مضطرب است کنار بیاید. به طور خلاصه، شنیدن این جمله غیرعادی نبود:
- "چگونه حتی بدون ایجاد سردرد با شما صحبت کنم؟"
- "پس، شما می توانید با سردرد کار کنید، اما رابطه جنسی ندارید"
- «به من نگو چه کار کنم. من خودم را سردرد می کنم"
21. آنها کلمات درست را با لحن اشتباه می گویند.
شما ممکن است مشاهده کنید که شریک زندگی شما از کلمات مناسب استفاده می کند، اما لحن او خاموش است. لحن آنها ممکن است چیزهای زیادی را نشان دهد، اما همدلی یا حمایت به ندرت یکی از آنهاست. ممکن است متوجه شوید:
- لحن تمسخر آمیز یا طعنه آمیز
- برخی از نظرات به صورت دراماتیک بیان می شوند
- فقدان رنگ در صدای آنها. تقریباً انگار کلماتی را که در جایی خواندهاند تکرار میکنند و از صمیم قلب به زبان نمیآورند
22. نشانههای غیرکلامی بیاعتباری عاطفی
بسیاری بارها، مهم این نیست که آنها چه می گویند، بلکه کاری است که انجام می دهند. شرکای بی توجه اغلب از طریق نشانه های زبان بدن بی تفاوتی را پیشنهاد می کنند. این فهرست شامل موارد زیر است، اما به این موارد محدود نمی شود:
- نشانه های صورت: چروکیدن چشم ها، آه کشیدن، نیشگون گرفتن لب ها، بالا بردن ابروها
- نشانه های زبان بدن: دور شدن از شما، نگاه کردن به تلفن آنها در حین صحبت کردن، تکان دادن سر به شما اما نگاه کردن به چیز دیگری، حواس پرت شدن با چیزی روی لباس، بی قراری و غیره.
- اجتناب از حضور فیزیکی: همسرتان روزها شما را نادیده می گیرد یا در اتاق دیگری می ماند. آنها فاصله بین شما دو نفر را حفظ می کنند
23. تغییرات منفی در رفتار شما
به تدریج، اگر این وضعیت ادامه یابد، شما یا اطرافیانتان مشاهده می کنید. تغییرات مشخص در رفتار شما نکته قابل توجه این است که نه شما و نه اطرافیانتان با این تغییرات راحت نیستند. یکی از نتایج اصلی شریک زندگی شما این است که شما را بی اعتبار می کندعزت نفس به شدت تحت تأثیر قرار می گیرد و شما شروع به نشان دادن علائم رفتار با عزت نفس پایین می کنید. تغییرات زیر ممکن است در شخصیت شما قابل مشاهده باشد:
- شما شروع به احساس اضطراب در مورد به اشتراک گذاشتن هر چیزی با کسی می کنید
- شما شروع به کم اهمیت جلوه دادن مسائل خود می کنید تا جایی که به یک هنجار تبدیل می شود. این ایده که شما صدمه می زنید به قدری غریبه می شود که وقتی دیگران احساسات شما را تصدیق می کنند شگفت زده می شوید
- شما شروع به ایجاد رفتار افراطی می کنید و با مردم سرد و گرم می شوید. گاهی اوقات احساس ناراحتی و ضعف می کنید، در حالی که در دیگران پرانرژی و با انگیزه هستید
- در مورد روایت خود دچار تردید می شوید. شما شروع به جمعآوری «شواهد» میکنید، مانند عکسهای صفحه، در صورتی که کسی به شما شک کند. مخصوصاً وقتی گاز گرفتید. یکی دیگر از علائم مشاهده شده از این رفتار این است که شما شروع به توضیح بیش از حد خود می کنید تا اطمینان خود را تضمین کنید
- از ملاقات با افراد جدید می ترسید و دائما می ترسید که آنها شما را قضاوت کنند
اثرات بی اعتباری عاطفی در روابط چیست؟
بی اعتباری عاطفی می تواند برای سلامت روان فردی که اغلب در رابطه بی اعتبار می شود مضر باشد. دکتر Bhonsle می گوید: «بیان احساسات راهی است که در آن ناخودآگاه ما با خودآگاه ما ارتباط برقرار می کند. وقتی شریک زندگیتان احساسات شما را نادیده میگیرد یا پیشنهاد میکند که آنها اهمیتی ندارند، باعث سردرگمی میشود و در صورت عدم توجه کافی ممکن است آسیب بیشتری به شما وارد کند.»بی اعتباری عاطفی مزمن ممکن است به اثرات زیر منجر شود:
1. می تواند باعث آسیب روانی شود
طبق یک مطالعه، بی اعتباری عاطفی مداوم می تواند شروع افسردگی را پیش بینی کند. بی اعتباری علاوه بر ایجاد احساس تنهایی، بی ارزشی، سردرگمی و حقارت در فرد مبتلا، اغلب باعث دوری عاطفی، تعارض و فروپاشی بین فردی می شود.
- ممکن است توانایی فرد برای کنترل احساسات و رفتارهای خود را تحت تأثیر قرار دهد و باعث شود در یک محیط اجتماعی احساس ناراحتی کند
- احساس خود و ارزش فرد را به خطر میاندازد و در نتیجه احساسات خشم، پشیمانی، شرم، و بی ارزشی
- می تواند شما را به این سوال وادار کند که وقتی همسرتان از نظر جنسی شما را نادیده می گیرد چه کاری انجام دهید. اگر همسر یا همسرتان از نظر جنسی شما را نادیده بگیرد، می تواند بر سلامت روان و عزت نفس شما تأثیر بگذارد
- طبق یک مطالعه، زمانی که شریک زندگی شما را برای روزها نادیده بگیرد، می تواند عملکرد روزانه فرد را نیز مختل کند و خطر ابتلا را افزایش دهد. ایجاد اختلالات روانپزشکی مانند اضطراب، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و اختلال شخصیت مرزی (BPD)
وقتی کسی توسط شریک زندگی خود بی اعتبار می شود، این تصور را ایجاد می کند که احساسات عاطفی ذهنی او غیرمنطقی، نامناسب یا بی اهمیت هستند. این می تواند باعث قطع ارتباط با خود واقعی آنها شود. این داردکشف شده است که بی اعتباری اغلب با جلوگیری از ابراز احساسات اولیه مانند مالیخولیا باعث افزایش احساسات ثانویه مانند خشم و شرم می شود. طبق تحقیقات، افرادی که در حال حاضر با تنظیم هیجان دست و پنجه نرم می کنند، اغلب زمانی که غم و اندوه آنها از نظر عاطفی به رسمیت شناخته نمی شود، با خشونت بیشتری پاسخ می دهند.
- افراد حساس عاطفی بیشتر تحت تاثیر بی اعتباری هیجانی قرار می گیرند
- بی نظمی عاطفی ممکن است ناشی از آموزش به فرد باشد. واکنشهای احساسی اشتباه و غیرضروری هستند
- این میتواند منجر به از دست دادن ارزش خود شود و افراد را از حقیقتی که اهمیت دارند و به دنیای اطرافشان تعلق دارند جدا میکند
- میتواند آنها را دائماً نسبت به آنچه میدانند و آنچه که میدانند شک کنند. توانایی درک چیزهای اطراف خود
3. می تواند منجر به ترومای طولانی مدت در کودکان شود
همه می توانند تحت تأثیر عواقب آن قرار گیرند. بی اعتباری، صرف نظر از سن، جنسیت یا فرهنگ، اما کودکان آسیب پذیرترین آنها هستند. از آنجایی که آگاهی و درک آنها از جهان هنوز در حال توسعه است، بی اعتباری منجر به احساس ناامنی فراگیر می شود. این می تواند بر نحوه ابراز احساسات آنها تأثیر بگذارد.
- طبق یک مطالعه، بی اعتباری توسط همسالان و اعضای خانواده باعث افزایش خطر رویدادهای خودکشی یا وقوع خودزنی در نوجوانان می شود
- یک مطالعه دیگر نشان داد که چگونه بی اعتباری عاطفی در دوران کودکی ونوجوانی می تواند منجر به سرکوب عاطفی شود. اغلب در سالهای بعد منجر به مسائل روانشناختی می شود، به ویژه به شکل علائم افسردگی و اضطراب
چگونه به بی اعتباری عاطفی پاسخ می دهید؟
من با از دست دادن پدرم دست و پنجه نرم می کردم و شنیدن خرخر یا آه روری کمکی نکرد. از هر موقعیتی که می تواند مرا تحریک کند اجتناب می کنم. بعداً شروع کردم به پیش بینی واکنش او و شروع به انجام کارهایی کردم که او را خوشحال می کرد. بی اعتباری عاطفی مزمن می تواند باعث آسیب در افراد شود و واکنش مبارزه، پرواز، یخ زدن، حنایی را فعال کند. شما می توانید یک حالت بقای دائمی را وارد کنید. اگر نشانه هایی از بی اعتباری عاطفی را در رابطه خود مشاهده کردید، کاری که می توانید انجام دهید این است:
1. باید محدودیت ها و محدودیت ها را اعمال کنید
در کتاب او، خط نامرئی ، بنجامین فرای، روانشناس، نقش حبس و مرزها را برای تضمین و ارتقای رفاه ما مورد بحث قرار می دهد. به گفته فرای، مهار به چگونگی کنترل واکنشهایمان به هر موقعیتی اشاره دارد، در حالی که مرزها برای کاهش تأثیر آن محرکها بر بهزیستی عاطفی و روانی ما کار میکنند. هنگامی که محدودیت و مرزها به طور موثر استفاده می شود، می تواند به فرد کمک کند تا با بی اعتباری عاطفی مقابله کند.
- برای تمرین مهار، تکنیک های پایه گذاری را امتحان کنید. روی محیط اطرافتان تمرکز کنید، روی جزئیات آن تمرکز کنید، بر نحوه تغذیه آن جزئیات تمرکز کنیدشما از طریق حواس مختلف
- نه گفتن را برای ایجاد مرزهای سالم در روابط یاد بگیرید. اگر فکر می کنید موقعیتی ممکن است شما را تحریک کند، از آن کناره گیری کنید تا زمانی که به اندازه کافی راحت با آن روبرو شوید
2. شما باید تأیید خود را تمرین کنید
باید درک کنیم که ما نمی توانیم به اعتبار دیگران وابسته باشیم. نه تنها ما را به محرک های بیرونی برای فعال کردن محرک های شادی وابسته می کند، بلکه می تواند منجر به کاهش عزت نفس نیز شود. تأیید خود می تواند شامل تصدیق خود و نیازهایتان، صبور بودن با خودتان و یادگیری زندگی با عیب هایتان باشد.
- یک مجله داشته باشید. اهداف شخصی خود را بنویسید و هر وقت کاری برای حرکت به سمت این اهداف انجام دادید بنویسید
- مشکلات خود را شناسایی کنید. می توانید سعی کنید روی این مسائل کار کنید، اما اگر نمی توانید، یاد بگیرید که با آنها صلح کنید
- هر وقت احساس منفی کردید، به یاد داشته باشید که بگویید: "اشکالی ندارد." به خودتان صحبت های لازم را بدهید
- بر تلاش برای تغییر دیگران برای تایید اعتبار خود تمرکز نکنید. ما نمی توانیم رفتار دیگران را متناسب با خودمان تنظیم کنیم. اگر در آزار دائمی زندگی میکنید، وقت آن است که به راه بروید
3. شما باید آن را به زبان بیاورید
اگر شریک زندگی شما مکرراً باطل میکند شما، چه عمدی یا ناخواسته، آن را صدا کنید. آنها در ابتدا غافلگیر، ناامید یا حتی عصبانی خواهند شد، اما شما باید به آنها بگویید که برای شما آزاردهنده است.
همچنین ببینید: 17 نشانه کمتر شناخته شده که نشان می دهد یک رابطه عاطفی در محل کار دارید- رفتاری را که پیدا می کنید شناسایی کنید.باطل کننده فوراً به آنها بگویید
- شما باید در موضع خود بایستید. شرکای دستکاری در قربانی کردن خود بسیار خوب هستند. بنابراین یاد بگیرید که درک درستی از موضوع داشته باشید
- اگر بدتر شد، استراحتی را پیشنهاد دهید. شریک زندگی شما ممکن است به این موضوع اعتراض کند، اما باید به آنها بگویید که چگونه با وقفه در یک رابطه کنار بیایند
4. چگونه به بی اعتباری پاسخ دهید - خود تغییر دهنده باشید
بی اعتباری عاطفی در ازدواج بیشتر از آن چیزی است که فکر می کنیم. اغلب خوش خیم در نظر گرفته می شود یا به عنوان یک شوخی با آن رفتار می شود. بی اعتباری عاطفی مزمن هیچ کدام نیست. این امکان وجود دارد که در برخی مواقع احساسات شریک زندگی خود را باطل کرده باشید. یاد بگیرید که همدردی کنید و حرف های آنها را جدی بگیرید.
- از زبان تاییدی با یکدیگر استفاده کنید. از کلماتی مانند "به نظر ناامید کننده به نظر می رسد" به جای "غر زدن را متوقف کنید" استفاده کنید
- به شریک زندگی خود توجه کنید. فردی که دائماً از نظر عاطفی بی اعتبار می شود، همیشه در حال حوصله است
- با آنها به طور جدی صحبت کنید. با آنها ارتباط برقرار کنید و از آنها بپرسید که آیا چیزی در رفتار شما وجود دارد که آنها را آزار می دهد
- در Midsommar ، دنی دائماً از رها شدن توسط دوست پسرش می ترسید. این یک ترس رایج در بین همه کسانی است که بی اعتباری عاطفی را بدون شکایت از آن تحمل می کنند. به شریک زندگی خود بگویید که برای بهتر و بدتر شدن آنها کنار او هستید
5. از کمک متخصص دوری نکنید
وقتی متوجه شدم که هستمتمسخر، نادیده گرفتن یا نادیده گرفتن احساسات یک نفر
چرا اعتبارسنجی عاطفی مهم است؟
اعتبار عاطفی مهم است زیرا احساسات مهم هستند.
- علیرغم این عقیده عمومی مبنی بر اینکه ابراز احساسات ناپخته، غیرحرفه ای و توجه طلبانه است، ما در واقع از طریق آنها چیزهای زیادی در مورد خود و دیگران می آموزیم
- احساسات به عنوان یک سیستم با ارزش از محافظت درونی و راهنمایی که در تصمیم گیری روزانه بسیار مهم است
- توانایی برقراری ارتباط با احساسات و به رسمیت شناختن آنها ما را از ترس سوء تفاهم رها می کند
- اعتبار عاطفی به ایجاد دیدگاه مثبت نسبت به خود و اطرافمان کمک می کند <> 8>
دکتر بهونسل میگوید: «حتی وقتی وجود داردباطل شد، به روری گفتم که می خواهم استراحت کنم. جای تعجب نیست که او شروع به خواندن این کار کرد تا از او جدا شود، اما من محکم ایستادم. به پیشنهاد یکی از دوستان، تصمیم گرفتم درمان را انجام دهم. این یکی از بهترین تصمیمات زندگی من بود.
- وقت خود را صرف تماس با احساسات خود کنید. اگر میخواهید درمان مؤثر باشد، ذهن آگاهی مهم است
- درمانگر مناسب برای نیازهای خود را پیدا کنید. در Bonobology، ما یک پانل عالی از درمانگران و مشاوران برای تمام نیازهای سلامت روان شما داریم
نکات کلیدی
- بی اعتباری احساسی زمانی است که شریک زندگی شما احساسات شما را نادیده می گیرد. و نیازهای عاطفی شما را مسخره یا رد می کند
- شریک شما ممکن است خواسته یا ناخواسته نیازهای شما را نادیده بگیرد. آنها ممکن است از کلماتی استفاده کنند که بیانگر بی تفاوتی یا طرد شدن است، یا از کلمات خوب اما لحن طعنه آمیز یا بی تفاوت استفاده کنند
- شما همچنین ممکن است متوجه زبان بدن یا نشانه های صورت مانند دور کردن بدن خود از شما یا چشم چرخاندن شوید
- بی اعتباری مزمن عاطفی ممکن است منجر به تروما شود که منجر به پریشانی روانی شود
- برای پاسخ به بی اعتباری، باید احساسات خود را تأیید کنید و مرزهای سالم را تمرین کنید
این یک باور رایج است که افراد در روابط از یکدیگر حمایت می کنند و بی اعتباری فقط به عمد اتفاق می افتد. متأسفانه، افراد اغلب متوجه نمی شوند که می توانند شرکای خود را بی اعتبار کنندسهوا. آنها یا آن را به عنوان تلاشی برای "کمک به" شریک زندگی خود برای پشت سر گذاشتن یک تجربه دشوار می دانند، یا در همدردی شکست می خورند.
افراد همچنین به دلیل ناراحتی آنها از داشتن احساسات پردازش نشده خودشان که توسط نمایش عاطفی شریک زندگیشان ایجاد می شود، احساسات را باطل می کنند. در همه این موارد، موضوع مشترکی که باقی میماند این است که بیاعتباری میتواند به پریشانی روانی شدید منجر شود. اگر علائمی از بی اعتباری عاطفی را در رابطه خود مشاهده کردید، اکنون قدمی بردارید و به ایجاد رابطه بهتر برای خود کمک کنید.
سوالات متداول
1. آیا بی اعتباری نوعی سوء استفاده عاطفی است؟بله، اعتبار سنجی عاطفی مزمن نوعی سوء استفاده عاطفی است. بی اعتباری می تواند باعث شود که شخص واقعیت خود را زیر سوال ببرد و به خود شک کند. اگر شریک زندگی شما مرتباً نیازهای شما را نادیده می گیرد، می تواند حالت بقا را ایجاد کند، که منجر به یک حالت دائمی برانگیختگی می شود و بر سلامت جسمی و روانی تأثیر می گذارد. 2. با افرادی که شما را بی اعتبار می کنند چگونه رفتار می کنید؟
اگر نشانه هایی از اعتبار عاطفی را در رابطه خود شناسایی کردید، در اسرع وقت آن را اعلام کنید. اعتبار خود و مرزهای سالم را تمرین کنید. اگر به کمک نیاز دارید از گفتن «دوست پسرم احساسات من را نادیده می گیرد» یا «دوست دخترم نیازهای عاطفی من را مسخره می کند» خجالت نکشید. اگر نمی توانید با بی اعتباری عاطفی آنها مقابله کنید، کمی استراحت کنیدآنها.
> >اختلاف نظر، گفتوگوی باز و تأیید، نشاندهنده احترام به منحصربهفرد بودن فرد و حق تصمیمگیری است.» اعتبار عاطفی در روابط، تعادل قدرت را در شراکت حفظ می کند و احساس رضایت، شادی و ارتباط را تقویت می کند.23 نشانه بی اعتباری عاطفی در یک رابطه
با بحث در مورد اهمیت عاطفی اعتبار، نمیتوان انکار کرد که در جامعهای زندگی میکنیم که نشانههای بی اعتباری عاطفی را میتوان به راحتی و در همه جا مشاهده کرد.
- بیان عواطف به عنوان یک ناتوانی در جامعه فلج عاطفی دیده می شود
- جای تعجب نیست که بسیاری از افراد از انکار اعتبار عاطفی لذت می برند، زیرا آنها مشروط شده اند که بیان احساسات را ناراحت کننده یا ناراحت کننده بدانند. حتی شرم آور است
- در برخی موارد، بی اعتباری ناشی از دست و پنجه نرم کردن شخص با مسائل خود و خسته شدن او به حدی است که قادر به ارائه حمایت عاطفی نیست
- یا افراد بیش از حد خود شیفته هستند که نمی توانند احساسات دیگری را در مقابل خود قرار دهند و مرکز
بنابراین، چگونه می دانید که آیا احساسات شما در یک رابطه باطل می شود؟ در هر یک از موارد فوق، نمونه های بی اعتباری عاطفی زیر رایج است:
همچنین ببینید: 21 نقل قول کارما برای اثبات آنچه در اطراف می رود، به اطراف می آید1. شریک زندگی شما درد شما را تضعیف می کند - "این بدترین نیست"
در حالی که این کار عمدتاً ناخواسته انجام می شود، اما وقتی مردم مبارزه شما را تضعیف می کنند، هنوز احساس ناراحتی می کند.مسخره کردن یا شانه انداختن آن این یکی از رایجترین نمونههای بیاعتباری عاطفی غیرعمدی است و اغلب در شریکهایی مشاهده میشود که از پسزمینههای کاملاً متفاوتی میآیند. دلیل اصلی این امر شرطی شدن است که یک موضوع معتبر مانند آزار و اذیت شدن در مدرسه را برای شخص دیگری خنده دار می کند. آنها ممکن است این کار را انجام دهند:
- وقتی میخواهند به شما پیشنهاد دهند که مشکل شما مهم نیست - «از قبل از آن عبور کنید. این موضوع مهمی نیست"
- وقتی آنها مسائل شما را خنده دار می دانند زیرا این یک مفهوم بیگانه برای آنها است - "و شما شروع به گریه کردن برای آن کردید؟ ههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه"
- وقتی احساساتت رو به خاطر تمایلات جنسیت نادیده میگیرن.— "شما خیلی شلوار/پهلو/پانسی هستید"
2. آنها احساسات شما را نادیده می گیرند - "شما بیش از حد به همه چیز فکر می کنید"
یکی از بدترین نشانه های بی اعتباری عاطفی زمانی است که احساسات شما صرفا به این دلیل نادیده گرفته می شود که شما با افکار و احساسات خود هماهنگ هستید و همسرتان اینطور نیست. این نابرابری در نحوه پردازش احساسات شرکا در روابط یکی از رایج ترین مشکلات رابطه است. شریک زندگی شما ممکن است:
- همدلی خود را به عنوان یک نقص اعلام کند - "بگویید "دوست پسرم احساسات من را نادیده می گیرد!" زنان/مردم GenZ/مردم روستایی”
6. آنها به شما پیشنهاد می کنند که این کار را برای توجه انجام دهید - "آیا حتی می خواهید به دست آوریدبهتر است؟»
زمانی که شریک زندگی شما از همان محدوده عاطفی شما برخوردار نیست یا نسبت به پاسخ های عاطفی بدبین است، اغلب نمایش احساسات شما را به عنوان درخواست توجه تفسیر می کنند. وقتی این اتفاق می افتد، ممکن است اغلب برای شما مشکل باشد که احساسات خود را با آنها در میان بگذارید. آنها شما را با این موارد بی اعتبار می کنند:
- پیشنهاد می کنند که دوست دارید عواطف خود را تماشا کنید - «اینجا صحنه نسازید»، «شما خیلی دراماتیک هستید» یا «چرا باید آن را بیاورید». الان بالا؟»
- هدف قرار دادن نیاز خود برای افرادی که از شما حمایت می کنند - "اشک های خود را حفظ کنید. هیچ کس اینجا نیست تا شما را ببیند"
- پیشنهاد می کند که می توانید احساسات خود را در یک رابطه به راحتی کنترل کنید - "متأسفم که چنین احساسی را انتخاب کرده اید" یا "از فکر کردن بیش از حد / مضطرب بودن / نگران بودن دست بردارید"
- پیشنهاد می کند که این یک درخواست برای توجه آنها است - "من هر روز سخت کار می کنم. متاسفم که برای شما وقت ندارم»
7. آنها شما را تشویق می کنند که به جای بهبودی، تجربه خود را فراموش کنید - «فقط ولش کن»
هر نوع تجربه آسیب زا، واکنش های پرواز، جنگیدن، یخ زدن یا حنایی کردن را در فرد فعال می کند. هیچ پاسخی برای «فراموش کردن» وجود ندارد. مغز انسان ممکن است جداشدگی را فعال کند که بخشی از واکنش انجماد است. اما حتی در آن سناریو، فرد نیاز دارد تا احساسات خود را به طور سالم پردازش کند تا از تروما بهبود یابد. همانطور که توسط یک مطالعه پیشنهاد شده است، فراموش کردن یا تلاش برای دفن احساسات می تواند منجر به تقویت آنها شود. ممکن است مشاهده کنیددر شریک زندگی خود:
- بیتفاوتی نسبت به پردازش سالم احساسات - "آن را بمکید"
- تمایل به پنهان کردن همه چیز - "بیایید در مورد این صحبت نکنیم"
- تلاش برای بستن موضوع - "چه چیزی انجام شده است. ما نمی توانیم کاری در مورد آن انجام دهیم. فراموشش کنیم"
8. آنها همه چیز را از طریق یک قطبنمای اخلاقی سفت و سخت توجیه میکنند - «اراده خدا»
انسانها همیشه از یک خدا، دین یا اخلاق برای توجیه سختیهای خود استفاده کردهاند. اعتقاد به خدا یا عضوی از یک جامعه می تواند برای بسیاری یک سیستم حمایتی باشد، اما توجیه ناملایمات یک نفر ممکن است ایده خوبی نباشد.
دکتر بهونسل میگوید: «باورهای مذهبی هرگز نباید بهانهای برای بیاعتبار کردن احساسات همسرتان باشد. ممکن است همه باورهای یکسانی نداشته باشند و همه پس از شنیدن چنین جملاتی احساس آرامش نکنند.» ممکن است علائم بی اعتباری عاطفی را مشاهده کنید که افراد:
- کارما را به تصویر بیاورید — "همه چیز به دلیلی اتفاق می افتد"
- پیشنهاد کنید که تجربه فعلی شما مهم نیست -- "خدا این کار را نمی کند." بیش از آنچه می توانید به شما بدهم.»
- دگماتیک شوید — «دعا کنید همه چیز درست می شود»
9. آنها به شما پیشنهاد میکنند که دارید جعل میکنید - «مطمئن هستم که نمیتوانست آنقدر بد باشد»
بطلان عاطفی در ازدواج ممکن است بهطور ناخواسته رخ دهد، زمانی که یکی از شرکا در باور طرف مقابل مشکل داشته باشد. این اغلب زمانی اتفاق می افتد که یکی از شرکا عزت نفس بسیار پایینی داشته باشد. این ممکن است به شکلوقتی به عمد انجام می شود در روابط با گاز روشن می شود. شریک زندگی شما ممکن است:
- به روایت های شما شک کند - "مطمئنید که این چیزی است که او گفته است؟" یا "اما چرا این را می گوید؟"
- یک حادثه قبلی را ارائه دهید تا شما را بی اعتبار کند - "این را هفته پیش هم گفتید. چگونه باید شما را باور کنم؟»
10. آنها به شما فشار می آورند - "اینطور نشد"
وقتی مردم می خواهند عمداً شما را باطل کنند، این کار را انجام می دهند تا شما را وادار کنند رفتاری را که آنها مناسب می دانند تقلید کنید. یکی از گام های مهم بمباران عشق خودشیفته این است که آنها اغلب روایت ها را می پیچند تا به نظر برسد که اتفاق دیگری افتاده است. آنها این کار را به این صورت انجام می دهند:
- به شما پیشنهاد می دهند که شما توانایی کافی برای قضاوت در مورد واقعیت را ندارید - "شما اخیرا تحت استرس زیادی بوده اید" یا "شما کاملاً اشتباه متوجه شده اید"
- شما را مسئول آنها می دانند. رفتار باطل کننده - «به نظر می رسید که می خواهید جلوی همه گریه کنید. چه گزینه دیگری داشتم جز اینکه مهمانی را ترک کنم؟»
- منزوی کردن شما از دیگران — «دوستانتان به شما می خندند»
11. آنها ممکن است شما را گناهکار کنند - "چرا نمی توانی برای یک بار هم که شده خوشحال باشی؟"
من توسط مادری که از نظر عاطفی در دسترس نیست بزرگ شدم. من هرگز راحت نبودم که با او تلفنی صحبت کنم، جایی که او مرا سرزنش کرد که به اندازه کافی به او سر نزدم. روری اغلب نگرانی من از ملاقات با او را رد می کرد. این بودظالمانه، نه فقط به این دلیل که من قبلاً در حال مبارزه با احساساتم نسبت به او بودم، بلکه به این دلیل که عدم همدلی روری، صحبت کردن با او را در مورد آن دشوار می کرد. شرکای کوته بین اغلب:
- گناهی که روری با من کرد - "حداقل مادرت زنده است. مال من مرده است»
- باعث می شود در یک گروه احساس انزوا کنید — «لذت ببرید! همه برای شما آمده اند» (به طعنه)
- در همدلی مشکل دارید — «افسردگی پس از زایمان؟ به خاطر این بچه های زیبا احساس افسردگی می کنی؟»
12. آنها سعی می کنند شما را شرمنده کنند - "چی پوشیده بودی؟"
بی تفاوتی یکی از رایج ترین نشانه های بی اعتباری عاطفی است. اغلب، زمانی که یک زوج برای برقراری ارتباط عاطفی مشکل دارند، ممکن است یکی از زوجین نسبت به دیگری بی تفاوت شود. اگر همسر یا شوهرتان از نظر جنسی شما را نادیده می گیرد، اگر بخواهید نیازهای خود را با استفاده از وسایل دیگری مانند اسباب بازی های جنسی برآورده کنید، ممکن است سعی کنند شما را شرمنده کنند. این می تواند یک علامت هشدار دهنده از کنترل زن یا شوهر باشد. یا در موقعیتی بسیار بدتر، اگر کسی از شما سوء استفاده جنسی کند، ممکن است شریک زندگی شما همدستی شما را قبول کند. آنها ممکن است:
- موقعیت عدالت اخلاقی را اشغال کنند - "من مانند یک برده کار می کنم، اما تو نمی توانی شهوتت را کنترل کنی"
- پیشنهاد کنند که با سوء استفاده موافقت کنی - "آیا به آنها علامتی دادی؟ یا "به نظر می رسد همه چیزهایی برای شما دارند"
13. آنها وانمود میکنند که از شما حمایت میکنند - "اینطوری بهتر است"
یکی دیگر از راههایی که شرکای شما را از نظر احساسی بیاعتبار میکنند این است کهتظاهر به حمایت از شما توانایی تشخیص پشتیبانی و راه حل یک ویژگی ارزشمند است.
- آنها می گویند که در کنار شما هستند، اما به ندرت به آنچه می گویید گوش می دهند. درعوض، وقتی می گویید به آنها نیاز ندارید راه حل می دهند
- گاهی چیزهایی را از شما پنهان می کنند - "من سعی می کنم از شما محافظت کنم"
- گاهی اوقات، حمایت آنها می تواند فلج کننده باشد زیرا شروع به شک می کنید خودت - "مطمئنی که آماده ای؟" (این را به طور مکرر پرسیدم)
14. آنها از طرف شما اقدامی انجام می دهند - "بعداً از من تشکر می کنید"
اقدام از طرف کسی، به خصوص زمانی که آنها آن را درخواست نمی کنند، نه تنها بی احترامی است، بلکه عاملیت آنها را فلج می کند. اگر همسرتان اقدامات خاصی را از طرف شما انجام دهد، متوجه خواهید شد:
- الگویی از نادیده گرفتن خواسته های شما. این اغلب با لحنی که ناامیدکننده یا مشکوک به نظر می رسد همراه است، و به نظر می رسد که شما به حرف خود باز می گردید - "فکر کردم تو این را می خواستی"
- پیشنهاد این که آنها به شما لطف می کنند - "من" سعی میکنم به شما کمک کنم» یا «به نفع خودتان است» یا «شما هرگز بدون من این کار را انجام نمیدهید»
15. آنها از مسئولیت اجتناب می کنند - "من برای این کار خیلی خسته هستم"
این الگو معمولاً زمانی مشاهده می شود که یکی از شرکا سعی می کند خود را در خود ببندد، زیرا برای آنها دشوار است که با نیازهای عاطفی شریک زندگی خود کنار بیایند. اگرچه غیرعمدی است، اما ممکن است به عنوان یک مکانیسم دفاعی استفاده شود