فهرست مطالب
«مجرد؟ نه، من فقط با آزادی رابطه دارم!» من این تک لاین شوخآمیز را در فروشگاهی خواندم که قیمتهای دکور را میفروشد و نمیتوانستم از کنکاش نه چندان ظریف در مورد از دست دادن آزادی در روابط لذت ببرم. در حالی که مجردها اغلب با سؤالات شرم آور جامعه در مورد (عدم) زندگی عشقی خود مواجه می شوند، دوستان و آشنایان متاهل آنها را می توان شنید که از احساس محدودیت در یک رابطه یا ازدواج شکایت می کنند.
تقریباً به نظر می رسد که متاهل هستند. یا متعهد شبیه به بخشیدن شادی های زندگی خود به دیگری است. فرد آزادی خواه و خودجوش که حاضر نیست به خاطر ترس از احساس محدودیت در یک رابطه خود را ببندد، تقریباً به یک کلیشه فرهنگ عمومی تبدیل شده است (فکر کنید خانم های دوست داشتنی Sex and the City و نوع جسور ، بریجت جونز ، و موارد مشابه).
به طور مشابه، تصویر زوج های متاهل ناراضی و متخاصم که مشتاق به دست آوردن آزادی در یک رابطه هستند. همچنین در چند دهه اخیر مورد توجه زیادی قرار گرفته است. اما این تصورات و فرضیات چقدر درست است؟ آیا متاهل بودن همیشه به معنای فدا کردن استقلال و خوشبختی شماست؟ بیایید نگاهی به آزادی در روابط بیندازیم، به چه معناست، و چه چیزی شبیه نیست.
آزادی در یک رابطه چیست؟
آیا یک رابطه شاد همیشه مستلزم سازش و تنظیمات غیر ضروری است؟ آیا شما مجبور هستیدو داشتن معاملات مالی مستقل از شریک زندگی خود جنبه های مهم آزادی در یک رابطه هستند.
10. آزادی خروج
شاید این مهم ترین آزادی باشد. شما و شریک زندگیتان باید این انتخاب را داشته باشید که در صورت عدم موفقیت رابطه یا ازدواج را پایان دهید. البته، این هرگز آسان نخواهد بود و جدایی با چالشهای خود همراه است.
با این حال، هیچ چیز نمیتواند بدتر از احساس گرفتار شدن در یک رابطه ناخوشایند و بیمعنی باشد. لازم نیست پیوند بین دو فرد برای همیشه باشد، حتی اگر شما بخواهید. زندگی راه خود را دارد که امیدهای شما را از بین ببرد، اما به این معنی نیست که شما باید به خاطر آن رنج بکشید.
روابط، که در آن احساس می کنید قادر به ترک کردن نیستید، اغلب می توانند توهین آمیز باشند، زیرا شما را مجبور می کنند. برخلاف میل شما برای ماندن در آنها احتمالاً تا به حال به اهمیت آزادی در یک رابطه پی برده اید و این که چگونه به سلامت پیوند شما دلالت می کند.
اکنون که می دانید آزادی در روابط چگونه به نظر می رسد، احتمالاً می توانید به خوبی در مورد آزادی خود نیز قضاوت کنید. ممکن است یاد بگیرید که چیزهای زیادی برای قدردانی دارید یا اینکه شما و شریک زندگیتان باید روی چند چیز کار کنید. هر چه که باشد، درک این نکته مهم است که نداشتن آزادی در یک رابطه اساسا تضمین کننده یک ازدواج ناخوشایند است. در این یادداشت، بیایید نگاهی بیندازیم که آزادی در پیوند شما چگونه به نظر نمی رسد.
اینها انجام می دهند.به معنای آزادی در روابط نیست
متأسفانه "آزادی" کلمه ای است که نسبتاً به صورت آزاد استفاده می شود. ما اغلب راه های بیهوده ای برای فرار از مسئولیت پیدا می کنیم و سپس آن را به تلاش خود برای آزادی نسبت می دهیم. همه آرزوی داشتن یک رابطه زیبا، گلگون و سالم با فرد رویاهای خود را دارند، اما برای موفقیت آن به درک و ایمان زیادی نیاز است.
وجود "آزادی" در ازدواج شما اینطور نیست. به شما این حق را می دهد که هر طور که می خواهید انجام دهید. اگر اعمال شما به شریک زندگی تان آسیب می رساند، دفاع از او با این ادعا که شما در تصمیم گیری خود آزاد هستید، یک عمل خودخواهی فاحش است. همانطور که اشاره کردیم، هر رابطه با انتظاراتی همراه است و نادیده گرفتن آنها به طور کامل نشان دهنده عدم احترام است.
وقتی صحبت از آزادی شخصی در روابط به میان می آید، باید تعادل درستی بین حفظ ارزش های پیوند و همچنین احساس ایجاد شود. در این فرآیند آزاد شد. این تعادل ظریف تنها با گفتگو در مورد موضوع ایجاد می شود. در ضمن، در اینجا فهرستی از عناصری وجود دارد که اغلب با آزادی، فضا، پذیرش و غیره اشتباه گرفته میشوند (بله، همه آنچه که گفتیم برای یک رابطه سالم ضروری است) اما در عمل به معنای مخالف آزادی است:
1 وابستگی بیش از حد عاطفی
خط باریکی بین وابستگی عاطفی به کسی و کنترل کامل انتخاب ها به او وجود دارد. "در یکی از مننیشا میگوید، حتی نمیدانستم که شریک زندگیم چقدر مرا کنترل میکند. «این فقط زمانی برایم جالب بود که از آن خارج شدم. در طول مدتی که با او بودم، احساس بدی به نظر میرسید.»
این فوقالعاده است که با فردی در ارتباط باشید که از نظر عاطفی در دسترس شماست، اما این بدان معنا نیست که برای هر تصمیم یا تصمیمی به او مراجعه کنید. انتخاب تمایل به چسبیدن به شریک زندگی، اختیار شما را از شما سلب می کند. از طرف دیگر، شریک زندگی شما ممکن است از نظر عاطفی احساس فشار کند که قطعاً نشانه سالمی نیست. اگر وابستگی عاطفی بیش از حد از طرف یک نفر وجود داشته باشد، هیچ یک از شما آزادی را در رابطه تجربه نخواهید کرد. در چنین مواردی، ممکن است رابطه شما شبیه یک رابطه وابسته به هم به نظر برسد، جایی که به ندرت احساس می شود که هر دو در پویایی برابر هستید.
2. خیانت در یک رابطه
وقتی به کسی متعهد می شوید، آنجا برخی غیرقابل مذاکره هستند که یکی از آنها وفاداری است. مگر اینکه یک زوج در یک رابطه باز باشند - که انتخابی است که هر دو طرف از آنها برای غیر انحصاری بودن جنسی برای یکدیگر استفاده می کنند - وفاداری جنسی مورد انتظار است.
آزاد بودن در رابطه به شما اجازه آزمایش با دیگران را نمی دهد. افراد یا شریک زندگی خود را که ممکن است انتظارات متفاوتی داشته باشد، آزار دهید. یک رابطه با مرزها و خطوط خاصی همراه است و آزادی به این معنا نیست که بتوانید بی پروا از آنها عبور کنید. خیانت یکی از این خطوط است که نباید باشدنقض شده است.
اگرچه اهمیت آزادی در یک رابطه را نمی توان نادیده گرفت، اما به شما این آزادی را نمی دهد که به شریک زندگی خود صدمه بزنید. ایجاد مرزهای واضح و اطلاع دادن به یکدیگر از آنچه انتظار می رود می تواند به اطمینان حاصل شود که چنین موقعیتی هرگز رخ نخواهد داد.
3. بی احترامی
بیان آزادانه خود نشانه آزادی در یک رابطه است اما به این معنی نیست. شخص حق دارد ساینده یا استدلال کند. بار دیگر، به همین دلیل است که ارتباط سالم مهم است. وقتی همسرتان به شما میگوید که لحن بیاحترامی شما را نمیپذیرد، به این معنی نیست که شما در رابطه آزادی ندارید، به این معنی است که او در تلاش است تا در مکانی با احترام متقابل باشد.
یادگیری مخالفت با احترام، مخالفت با احساس مسئولیت، و ابراز وجود بدون گستاخی، همه از ویژگی های شخصیت سالم هستند. و یک فرد سالم روابط سالمی دارد.
4. شریک زندگی خود را بدیهی فرض کنید
یک رابطه را تنها در صورتی می توان تقویت کرد که به آن توجه کنید و برای اطمینان از وجود برابری، احترام، تلاش کنید. و عشق. آزادی در روابط به این معنی است که ما قدرت انتخاب داریم. اما نباید از این قدرت سوء استفاده کرد.
به عنوان بزرگسالانی مسئول، باید عواقب عمل به تمام انتخاب های خود را نیز در نظر بگیرید. زمانی که خودتان تصمیم می گیرید، شریک زندگی خود را بدیهی نگیرید یا نیازهای او را در نظر نگیرید.این آزادی نیست، خود محور بودن در نظر گرفته می شود.
عاشق بودن و در مقابل دوست داشته شدن برای بیشتر مردم یک رویا است. اما یک رابطه متعهدانه به همان اندازه که مربوط به آزادی است، به مسئولیت نیز مربوط می شود. همه خواهان آزادی هستند و تعریف احساس آزادی در یک رابطه از فردی به فرد دیگر متفاوت است. اما نحوه مذاکره در مورد آزادی هایی که به دست می آورید، در حالی که احساسات و عواطف شخصی را که زندگی خود را با او به اشتراک می گذارید، در نظر می گیرید، چیزی است که بین یک رابطه موفق و ناموفق تفاوت ایجاد می کند.
>نیازها و خواسته های خود را در قربانگاه شریک زندگی خود رها کنید؟ آیا یک فرد مجرد واقعاً آزاد و رها است؟ آیا می توانید آزادی را در روابط به گونه ای بیابید که تمام نیازهای شما را برآورده کند، بدون اینکه احساس خفقان کنید؟پاسخ به این سؤالات، مانند همه مسائل زندگی، جایی در این بین است. بدون شک در آغوش گرفتن یک شریک زندگی به تعهدات خاصی نیاز دارد که باید آنها را بپذیرید و بپذیرید. با این حال، سوال در مرزهایی است که برای تعریف آزادی در یک رابطه ترسیم می کنید. این مرزها ممکن است از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد، به همین دلیل ضروری است که تعریف کنیم احساس رهایی در یک رابطه چیست و چه چیزی شامل اسارت است.
نیشا منون میگوید: «آزادی در یک رابطه به معنای یافتن خوشبختی است. 46 ساله، یک متخصص امور مالی. "اگر من به اندازه مجرد بودن از تعهد خوشحالم، به این معنی است که در یک رابطه آزادی دارم. من نمی خواهم هیچ یک از خواسته هایم به خطر بیفتد، و اگر نیاز به سازش داشته باشم، باید خارج از انتخاب باشد، نه اجبار.
«متاسفانه، فشار اجتماعی و فرهنگی زیادی وجود دارد که باید انجام شود. متاهل یا حداقل شریکی در زندگی داشته باشید که هیچ کس اهمیت آزادی در یک رابطه را درک نمی کند.» او تأیید می کند. آزاد بودن و متعهد بودن دو مفهوم متقابل نیستند.
بسیاری از مجردها از ترس از تعهد رنج می برند و در نتیجه از یک رابطه به رابطه می پرند.دیگری به این دلیل که از بسته شدن محتاط هستند. بزرگترین ترس: محدود شدن در رابطه ای که باعث ناراحتی آنها می شود یا حقوق کامل آنها را سلب می کند. ماریا شبیر، مدیر اجرایی، عمدتاً به دلیل این ترس، به شدت مجرد مانده است.
«به عنوان یک زن حرفه ای مستقل که سبک زندگی نسبتاً بی دغدغه ای دارد، می ترسم به این فکر کنم که ساعاتی از روز خود را به یک نفر اختصاص دهم. من اهمیت یافتن آزادی در روابط را فقط به این دلیل میدانم که دوستان متاهلم را میبینم که برای یافتن تعادل تلاش میکنند و مجبورند دائماً علایق خود را پشت سر علایق خانوادهشان بگذارند. چرا باید چنین زندگی ای داشته باشد؟ آیا بهتر نیست مجرد باشی و بهخاطر مصاحبت، به جای اینکه به کسی متعهد شوی و احساس بدبختی کنی، مجرد باشیم؟» او می پرسد.
با این حال، اگر معنای واقعی آزادی در یک رابطه را درک کنید، این لفاظی صادق نیست. در اصل، عشق قرار است به شما احساس آزادی بدهد. رهایی در یک رابطه به معنای واقعی بودن خود و عدم نیاز به استفاده از ماسک است.
در حالی که در مراحل اولیه قرار ملاقات، همیشه کمی ظاهر وجود دارد (شما سعی می کنید یکدیگر را تحت تاثیر قرار دهید، بعد از آن همه). هر چه با شریک زندگی خود احساس راحتی بیشتری داشته باشید، بیشتر لایه های بیرونی را کنار می گذارید و به خود واقعی خود نزدیک می شوید. شریکی که از شما حمایت می کند و بهترین ها را در شما به ارمغان می آورد، به وضوح می داند که چگونه در یک رابطه به او آزادی بدهدعزیزشان به همین دلیل مهم است که فردی را انتخاب کنید که آزادی در یک رابطه را برای خودش نیز ارزش دارد.
در پایان روز، یک رابطه سالم شما را گره نمیزند. این باعث نمیشود که احساس کنید حقوق و خواستههایتان محدود شدهاند، و باعث نمیشود فکر کنید مجبور هستید ساعتها از روزتان را با یک نفر بگذرانید. هنگامی که خود را در رابطهای میبینید که واقعاً برای خود میخواستید، متوجه میشوید که ساعتهایی را که با شریک زندگی خود میگذرانید گرامی میدارید. علاوه بر این، احساس آزادی در یک رابطه ارتباط زیادی با درک ذهنی از آزادی دارد.
با توجه به آنچه گفته شد، بیایید نگاهی به معنای آزادی در روابط بیندازیم تا شرکای زندگی در نهایت تصویری ناامید نداشته باشند. از آنچه به نظر می رسد هنگامی که فهمیدید از دست دادن آزادی در روابط واقعاً چگونه به نظر می رسد، ممکن است متوجه شوید که چیزهای زیادی برای شکرگزاری دارید.
آزادی در روابط - 10 چیزی که به معنای آن است
عشق یک احساس زیبا و پیچیده، اما نکته قابل بحث این است: اگر در مسائل قلبی خود محور باشید، هرگز نمی توانید به آزادی در یک رابطه فکر کنید. تانگو به دو نفر نیاز دارد و یک معامله بی طرفانه که در آن یکی از شرکا دائماً باید تسلیم شود تا شراکت ادامه یابد، نمی تواند یک رابطه مناسب در نظر گرفته شود. یک شراکت سالم نمی تواند در بحبوحه جنگ قدرت دائمی در روابط ریشه دواند.
پس چگونه بایدحفظ حس آزادی سالم؟ شاید بهترین راه برای درک اینکه آیا واقعاً آزادی را در یک رابطه تجربه می کنید این است که این چک لیست را بررسی کنید و بسنجید که آیا در مورد شما و نیمه بهترتان صدق می کند یا نه:
1. حس دادن و گرفتن
همانطور که در بالا ذکر شد، اولین قانون برای یافتن آزادی در روابط، تمایل به رفتار با شریک خود از هر جهت برابر است. خواه مربوط به امور مالی، خانوادگی یا شغلی باشد، آنچه که برای غاز مناسب است، باید برای آن ها نیز مناسب باشد. یافتن آزادی در روابط به طور فزایندهای چالش برانگیز میشود، جایی که فقط یک شریک دائماً حرف خود را میزند.
به عنوان مثال، اگر دوست دارید هر از چند گاهی با دوستانتان وقت بگذرانید، اگر شریکتان میخواهد همین کار را با دوستانتان انجام دهد، اخم نکنید. دوستان آنها. مهمتر از آن، باید نسبت به آنچه که هر دوی شما روی میز می آورید، آگاهی داشته باشید. آزادی در ازدواج تنها زمانی می تواند شکوفا شود که هر دو طرف مایل باشند با یکدیگر به گونه ای رفتار کنند که می خواهند با آنها رفتار شود.
همچنین ببینید: دینامیک قدرت در روابط - چگونه آن را سالم نگه داریم2. پذیرفته شدن می تواند آزادی عاطفی را در روابط ایجاد کند
ماریا می گوید یکی از او روابط به نتیجه نمی رسید زیرا او با یک فرد درونگرا قرار می گرفت و دوست پسر آن زمان او نمی توانست شخصیت برونگرای او را کنترل کند. من عاشق بیرون رفتن، مسافرت کردن و معاشرت هستم. ایده او از یک زمان خوب این بود که در خانه بنشینم و تلویزیون تماشا کنم.
«بعد از یک نقطه، ما شروع به بحث کردیم و آن موقع بود که به من برخورد کرد: اوحاضر نبود من را همان طور که هستم بپذیرد.» به عبارت دیگر، آزادی یا احساس رهایی در یک رابطه به معنای درک و پذیرش ویژگیهای شخصیتی شریک زندگیتان است، بهویژه اگر این ویژگیها هسته اصلی آن شخص را مشخص کند.
اگر شریک زندگیتان دائماً با نحوه برخورد شما با موقعیتهای خاص مشکل دارد، و آنها به واکنش های شما اخم می کنند، این شما را از پیروی از غریزه خود منصرف می کند. در نتیجه، از دست دادن آزادی زیادی در رابطه را تجربه خواهید کرد، که ممکن است زنگ خطر را به صدا درآورد.
3. ابراز آزادانه خود
هارشیتا داکوجو، مدیر عملیات میگوید: «من نمیتوانم در رابطهای که نمیتوانم خودم را بیان کنم، آزاد باشم. "من به اندازه کافی واقع بین هستم که انتظار داشته باشم اگر با کسی زندگی مشترکی داشته باشم، اختلاف نظر وجود داشته باشد، اما همچنین باید آزادی وجود داشته باشد تا شنیده شود." مشکلات ارتباطی در روابط اگر بتوانید بدون قضاوت شدن نظر خود را بیان کنید (حتی اگر برخلاف انتظارات شریک زندگیتان باشد)، در رابطه خود آزادی دارید. چیزی که اکثر مردم متوجه نمی شوند این است که آزادی عاطفی در روابط به معنای این است که بتوانید خودتان را به طور واقعی و کامل به شریک زندگی خود نشان دهید. آیا این کار شخصی شما را نقض نمی کندآزادی در روابط؟
4. داشتن فضا
اکنون، "فضا" در یک رابطه برای اکثر مردم یک مفهوم بحث برانگیز است. اما آزادی داشتن فضا یکی از مهم ترین آزادی های یک رابطه است. مرز باریکی بین داشتن فضا و دور کردن شریک زندگیتان با خواستههایتان وجود دارد، اما این داستان دیگری است.
اصولاً، به این معنی است که شما حق دارید از شریکتان فضا بخواهید. نیشا می گوید: «بیش از فضای فیزیکی، این فضای احساسی است که مهم است. من نمیخواهم آن فضا حتی توسط کسی که بیشتر دوستش دارم مورد تهاجم قرار گیرد. من می خواهم با فردی باشم که در رابطه با او احساس رهایی به من بدهد.»
همچنین ببینید: 8 دلیل برای اینکه باید حداقل یک بار با پزشک قرار ملاقات بگذاریددر نهایت فضا و آزادی در روابط دست به دست هم می دهند. اگر بتوانید بدون این که فکر کنید «آیا قبل از تصمیم گیری برای خودم از شریک زندگی خود بپرسم؟» با دوستان خود برنامه ریزی کنید، چیزی به نام آزادی در روابط دارید. شما شخص خودتان هستید، و این واقعیت که در یک رابطه هستید به این معنی نیست که نمی توانید تصمیم بگیرید که چگونه می خواهید وقت خود را سپری کنید.
البته، این یک جنبه دیگر نیز دارد. تحت عنوان "فضا"، نمی توانید روزها متوالی آشکارا از شریک زندگی خود دوری کنید. وقتی صحبت از فضا و آزادی در روابط به میان می آید، باید تعادل درست برقرار شود.
5. توانایی داشتن یک عقیده، آزادی شخصی را در روابط به تصویر می کشد
این ارتباط نزدیکی با نکته سه دارد. . برابررابطه جایی است که هر دو طرف نظرات محکمی در مورد موضوعات مختلف دارند و آزادی بیان آنها را دارند. این بدان معنا نیست که شما نیاز به توافق در همه چیز دارید.
برعکس، به معنای داشتن فضای سالم برای مخالفت است. خیلی چیزها به این بستگی دارد که نظرات شما چگونه بر رابطه تأثیر می گذارد، اما فقط این واقعیت که شما یک ذهن فعال و مستقل از خود دارید که محدود نشده است، نشان دهنده آزادی در یک رابطه است.
6. مدیریت واقعی انتظارات
بیایید واضح بگوییم، هیچ رابطه ای بدون انتظار وجود ندارد. داشتن برخی انتظارات واقع بینانه در یک رابطه طبیعی است و زمانی که آنها برآورده نمی شوند، ناامید شدن نیز به همان اندازه طبیعی است.
نحوه واکنش شما زمانی که همسرتان برخلاف انتظارات شما رفتار می کند به شما بستگی دارد. اما شما باید این آزادی را داشته باشید که شریک زندگی خود و کل رابطه را مطابق با استانداردهای خاصی نگه دارید. بهتر است این موارد را زودتر به وضوح بیان کنید، تا شریک زندگیتان بعداً شما را به عدم درک اهمیت آزادی در یک رابطه متهم نکند.
7. دادن آزادی به شریک زندگی خود
Z. ساجیتا، یک حرفه ای در امور مالی، زمانی که احساس کرد آزادی ای که به دوست پسر هفت ساله اش می داد بازگردانده نمی شود، به رابطه خود پایان داد. او به یاد میآورد: «من هرگز تصمیمات یا فعالیتهای او را زیر سؤال نمیبردم، در حالی که همیشه از من انتظار میرفت که پاسخهایی برای تصمیمهایم ارائه کنم.
«فقط خیلی دیرتر بود کهمتوجه شدم که از نظر عاطفی دچار مشکل شدهام و تصمیم گرفتم آن را لغو کنم، هرچند مشکل دیگری نداشتیم.» باید آزادی عمل بدهید تا در ازای آن انتظار داشته باشید. یادگیری نحوه دادن آزادی در یک رابطه اولین گام برای ایجاد یک پایه قوی است.
8. خود بودن
در حالی که پذیرفتن ازدواج یا یک رابطه متعهدانه به طور خودکار تغییراتی را در سبک زندگی و برنامه های آینده شما، چیزی که قابل مذاکره نیست تقدس درون شماست. شریک زندگی شما عاشق شما شده است - به خوبی ها و بدی ها.
پذیرش معایب شما به اندازه ستایش نقاط قوت شما ضروری است. وقتی نمیتوانید خودتان باشید و دائماً متوجه میشوید که کارهایی را انجام میدهید که برخلاف شخصیت شماست، منجر به استرس و رنجش میشود. آینده چنین روابطی را به راحتی می توان حدس زد – جایی است که هر یک از شرکا به جای رهایی در یک رابطه احساس خفقان کنند.
9. استقلال مالی
وقتی صحبت از آزادی در یک رابطه می شود ، بسیاری از اوقات ما آن را با چیزهای نامشهود مانند افکار، احساسات، خواسته ها و غیره برابر می کنیم. اما آزادی مالی برای احساس آرامش واقعی و رهایی در یک رابطه بسیار مهم است.
در فرهنگ های سنتی، زنان به ندرت در مورد مدیریت پول در خانه حرفی برای گفتن دارند. با این حال، مهم است که تشخیص دهید که آزادی مدیریت امور مالی به روشی که می خواهید