چند دعوا که به یک یا دو روز سنگ اندازی تبدیل می شود در هر ازدواجی رایج است. با این حال، هنگامی که متوجه یک ایده بزرگ از استحقاق و کمبود نگران کننده همدلی در شریک زندگی خود می شوید، به مشکل بزرگتری اشاره می کند. مشکلات زناشویی خودشیفته نادر است و همین امر تشخیص آنها را سخت تر می کند.

آیا همسرتان به طور ناگهانی به چیزی که شما نیاز دارید یا می خواهید اهمیت نمی دهد؟ آیا امروزه هر بار که از شما تعریف و تمجید می شود احساس خطر می کنند و اینطور نیست؟ آیا اکنون احساس می کنید که رابطه شما فقط برای رفع نیازهای آنها وجود دارد؟ ازدواج با یک خودشیفته کار آسانی نیست و در بیشتر موارد ممکن است چنین نشانه هایی را مشاهده کنید.

اما چگونه مطمئن می شوید که این دقیقاً همان چیزی است که شما از آن رنج می برید؟ با کمک آنیتا الیزا روانشناس (کارشناس ارشد روانشناسی کاربردی)، که در موضوعاتی مانند اضطراب، افسردگی، روابط و عزت نفس متخصص است، بیایید نگاهی به همه آنچه در مورد مشکلات ازدواج خودشیفتگی دارید بیاندازیم.

اختلال شخصیت خودشیفته چیست؟

قبل از اینکه وارد پویایی یک ازدواج خودشیفته و آسیب‌های ناشی از آن شویم، بیایید مطمئن شویم که در مورد بیماری که امروز در مورد آن صحبت می‌کنیم، همسو هستیم.

طبق گفته Mayoclinic، این اختلال شخصیت زمانی تشخیص داده می‌شود که فرد ایده‌های عجیبی در مورد اهمیت خود داشته باشد، دائماً به تحسین و توجه نیاز داشته باشد وصبر از طرف شریک غیر خودشیفته و تلاش زیاد. از نظر تئوری، ممکن است، اما آسان نخواهد بود. بهترین کاری که چنین زوجی می تواند انجام دهد این است که برای کمک به درمان فردی و زوجی مراجعه کند.

ازدواج با یک خودشیفته ممکن است عزت نفس شما را پایین بیاورد، ممکن است شما را به ایجاد یک نسخه تحریف شده از واقعیت به دلیل نور گاز یا ممکن است منجر به ذهنی طولانی مدت شود. صدمه. 3. آیا می توان با یک خودشیفته ازدواج خوشبختی کرد؟

روی کاغذ، می توان با یک خودشیفته ازدواج خوشبختی کرد. اما این روند به هیچ وجه ساده نخواهد بود. برای اینکه خودشیفته ازدواج کند، باید فعالانه به دنبال درمان باشد تا بتواند با اطرافیانش بهتر رفتار کند.

افراد مبتلا به این بیماری اغلب معتقدند که مستحق درمان بهتری نسبت به سایر افراد هستند زیرا آنها بهتر و مهمتر از بقیه هستند. آن‌ها اغلب برای نیازها و خواسته‌های دیگران ارزش زیادی قائل نمی‌شوند و افزایش احساس حق طلبی آن‌ها اغلب از طریق عدم همدلی آشکار در روابطشان با عزیزانشان آشکار می‌شود.

به گفته Healthline، علائم این روانی مشکلات سلامتی عبارتند از:

• نیاز به تحسین و تمجید دائمی
• با فرض اینکه مردم با مراقبت ویژه با شما رفتار می کنند، عصبانی شدن زمانی که رفتار متکبرانه انجام نمی دهند
• عدم تمایل به ارتباط با احساس مردم
• تعقیب قدرت، زیبایی و موقعیت پرستیژ به دلیل ستایش باعث می شود
• احساس ارزشمندی زیاد برای خود داشته باشیم
• کوچک کردن افراد به منظور ایجاد احساس حقارت در آنها
• سوء استفاده از افراد برای پیگیری نیازهای شخصی
• تصمیم گیری پرمخاطره/بی ملاحظه در روابط یا نقش های مسئولیت پذیر
• دستاوردها یا استعدادهای بسیار اغراق آمیز

در واقع، این یک مسئله سلامت روانی است که باعث می‌شود بیمار نسبت به خودش احساس بزرگی کند و اغلب باعث می‌شود اطرافیانش احساس بدتری داشته باشند. در واقع ممکن است اطرافیان آنها را نسبتاً نفرت انگیز، بداخلاق یا بی ملاحظه بدانند.

از این رو،جای تعجب نیست که ثابت شده است که اختلال شخصیت خودشیفته بر روابطی که چنین فردی در زندگی خود دارد تأثیر منفی می گذارد. اختلال شخصیت خودشیفته و مشکلات ازدواج دست به دست هم می دهند. هرچه زودتر متوجه شوید که چه علائمی وجود دارد، برای رابطه شما با یک شریک زندگی بهتر خواهد بود.

8 مشکل متداول ازدواج خودشیفتگی

اگر همسر یا همسر خودشیفته ای دارید، مشکلات ازدواج خیلی دور از ذهن نیست. بدتر از آن، یک فرد مبتلا به NPD معمولاً نیاز دارد که تصویر مطلوبی از رابطه خود به دنیای بیرون ارائه دهد تا با ایده‌اش در مورد اینکه زندگی‌اش چقدر باید برای همه افرادی که به آن‌ها نگاه می‌کنند کامل به نظر برسد، مطابقت داشته باشد.

در نتیجه، ضروری است که فرد غیر خودشیفته درگیر در ازدواج ازدواج خود را به عنوان یک ازدواج خودشیفته تشخیص می دهد و می فهمد که در مورد آن چه کاری می تواند انجام دهد. برای کمک به شما در انجام این کار، بیایید نگاهی به رایج ترین مشکلات ازدواج خودشیفتگی بیندازیم.

1. مسائل عمده حسادت قطعاً بخشی از رابطه شماست

الیزا می‌گوید: «حسادت یک احساس بسیار عادی است. هنگامی که یک فرد خودشیفته نگران است، همه چیز می تواند کمی از کنترل خارج شود. این خود را به اشکال مختلف نشان می دهد، بنابراین ما باید درک کنیم که در هسته آن، فرد خودشیفته بسیار ناامن است و حسادت از اینجا سرچشمه می گیرد.

«وقتیدر مواجهه با آنها، ممکن است صریحاً آن را انکار کنند، یا ممکن است به شریک زندگی خود دست و پا بزنند و او را به خاطر رفتارشان متهم کنند، و در وهله اول احساس کنند که اشتباه کرده اند.

«ازدواج خودشیفته نشان می‌دهد که شریک خودشیفته به‌شدت نسبت به دستاوردهای شریک خود یا حتی ویژگی‌های مثبت او مانند همدلی یا شادی حسادت می‌کند. وقتی می بینند که شریک زندگی خود لبخند می زند و خوشحال است، حسادت می کنند مگر اینکه منبع شادی شریک زندگی خود باشند.»

یک ابراز خفیف حسادت در یک رابطه می تواند سالم باشد،  اما با اختلال شخصیت خودشیفته، ازدواج. مشکلات معمولا در دوز سالم ایجاد نمی شوند. در نتیجه، آنها ممکن است نسبت به همه چیز در مورد شریک خود حسادت کنند، از توجهی که به آنها می شود تا ارتقاء شغلی یا حتی دستیابی به یک هدف شخصی.

2. ممکن است سعی کنند شریک زندگی خود را یکی کنند. 10>

در نتیجه حسادت مداومی که احساس می‌کنند، یک خودشیفته در نهایت می‌خواهد جدول را برگرداند و شریک زندگی خود را حسادت کند. آنها ممکن است دستاوردها و استعدادهای خود را اغراق کنند و ممکن است سعی کنند شریک زندگی خود را پایین بیاورند تا به نظر برسد که آنها فرد برتری هستند.

تعریف‌های آنها غالباً پشت سر گذاشته می‌شود و شادی آنها معمولاً تلاشی برای پنهان کردن ناراحتی آنها است. این تلاش کوچک برای تثبیت موقعیت خود به عنوان "برتر" در رابطه اغلب منجر به دعواهایی می شود که آنها رفتار می کنند.بی ادبانه و بی ملاحظه شرط می‌بندیم که فکر نمی‌کردید مشکلات ازدواج خودشیفتگی می‌تواند اینقدر کودکانه باشد.

3. یک والدین خودشیفته ممکن است بر ارزش شخصی کودک تأثیر منفی بگذارد

«پدران خودشیفته تأثیر عمیقی بر زندگی فرزندان خود دارند. الیزا می گوید، آسیب و آسیبی که آنها ایجاد می کنند می تواند مادام العمر باشد.

"والدین خودشیفته دارای ویژگی های شخصیتی اصلی هستند که شامل احساس حق، عدم همدلی و استثمارگر بودن است. این رفتارها را می توان در معرض دید فرزندانشان قرار داد. وقتی این اتفاق می‌افتد، افکار کودکان را در مورد اینکه چه کسی هستند شکل می‌دهد، که اغلب به این می‌انجامد که آنها احساس خودارزش کمتری دارند، زیرا ممکن است از دوران کودکی با آنها ناعادلانه رفتار شده باشد.»

روابط ما با مراقبان اصلی خود و پویایی خانواده ای که در دوران رشد تجربه می کنیم، تأثیری ماندگار بر نوع افرادی که بزرگ می شویم، می گذارد. وقتی در دوران رشد دائماً مورد تحقیر و آزار قرار می‌گیرید، به احتمال زیاد چنین فردی مطمئن‌ترین فرد نخواهد بود.

4. ازدواج با یک خودشیفته منجر به مشکلات عمده عزت نفس می شود

«وقتی یکی از طرفین خودشیفته است، نادیده گرفتن، استحقاق و خشم غیرقابل کنترلی وجود دارد و دیگری را به حداقل می رساند. ارزش یا دستاوردهای فرد و اگر طرف مقابل نداند که همسرش رفتارهای خودشیفته از خود نشان می دهد،آنها ممکن است به مرور زمان خود را سرزنش کنند.

این ممکن است در نهایت منجر به این شود که آنها عزت نفس پایینی داشته باشند و در مورد واقعیت خود گیج شوند. الیزا می‌گوید: وقتی آن‌ها نمی‌دانند که این در واقع یک مشکل ازدواج خودشیفتگی است، ممکن است سعی کنند آنچه را که شریک زندگی‌شان می‌خواهد انجام دهند.

وقتی دائماً این احساس به شما دست می‌دهد که کافی نیستید، دیر یا زود بهتر می‌شوید. ممکن است به خود شک کنید و به جای تمرکز بر مشکل واقعی (شریک زندگی خود)، ممکن است مشکلات بیشتری برای ناامنی و عزت نفس ایجاد کنید.

5. یک مشکل متداول ازدواج خودشیفتگی: گاز لایت

«به عبارت ساده، نور گاز به این معنی است که احساسات و واقعیت شما توسط فرد خودشیفته انکار می شود. برخی از عبارات معمولی که آنها استفاده می کنند عبارتند از: "حساسیت را متوقف کن، شما از هیچ مشکلی ایجاد می کنید" یا "شما در مورد آن اغراق می کنید، اینطور نشد،" "شما بیش از حد واکنش نشان می دهید، به کمک نیاز دارید." "

"اگرچه ممکن است در مورد رابطه احساس اطمینان نکنید، آنها ممکن است سعی کنند با گفتن "هیچکس آنطور که من دوست دارم شما را دوست داشته باشد" شما را باور کنند که این بهترین چیزی است که می توانید بدست آورید. به این ترتیب، فرد احساس سردرگمی می کند و پر از شک و تردید به خود می شود.»

نفوذ گاز در روابط اغلب منجر به تحریف حس واقعیت و مشکلات عمده سلامت روان در آینده می شود. فرد گاز گرفتگی ممکن است دائماً احساس اضطراب کندیا از ناامنی شدید رنج می برند.

با یک زن یا شوهر خودشیفته، مشکلات ازدواج اغلب از سلامت سطحی رابطه شما ناشی نمی شود. آنها اغلب ممکن است خزش کنند و روان شما را به گونه ای تحت تأثیر قرار دهند که حتی نمی دانستید ممکن است.

6. والدین خودشیفته می توانند به پویایی خانواده ناسالم منجر شوند

مشکلاتی که هنگام ازدواج دو خودشیفته با یکدیگر به وجود می آیند ممکن است نه تنها در ازدواج، بلکه در شخصیت فرزندانی که در این سناریو بزرگ می شوند آشکار شود. همچنین.

"یکی از بسیاری از مشکلات زناشویی خودشیفته در نحوه رفتار آنها با فرزندانشان است. آنها ممکن است یک فرزند داشته باشند که به او به عنوان "بچه طلایی" نگاه می کنند و فرزند دیگری به عنوان "بزغاله". کودک طلایی دارای ویژگی های شگفت انگیزی است و این کودکان از تمام آزادی هایی که برای آنها فراهم می شود لذت می برند.

" خودشیفته معمولاً آن کودک را به عنوان یک بسط کامل از خود می بیند و بنابراین این توهم کمال و برتری را بر روی این کودک فرافکنی می کند. از سوی دیگر، کودک بزغاله کسی است که تقصیر همه چیز را به عهده خود می گیرد. آنها مورد انتقاد، تحقیر و گاهی تحقیر قرار می گیرند. در برخی موارد، آنها ممکن است علائم کلاسیک والدین سمی را نشان دهند.

در نتیجه، آنها ممکن است به مشکلات روانی خاصی دچار شوند که ممکن است در آینده برای آنها در یک رابطه عاشقانه بسیار سخت شود. مطالعات دارندنشان داده است که پویایی خانواده نه تنها بر روابط بین فردی افراد تأثیر می گذارد، بلکه بر سلامت جسمی و روانی آنها نیز تأثیر می گذارد.

7. آنها ممکن است سعی کنند رفتار شما را کنترل کنند

همانطور که الیزا اشاره می کند، ریشه حسادت این شخص ناامنی است. و در جایی که ناامنی وجود دارد، اغلب دوز سنگینی از مالکیت وجود دارد.

در نتیجه، آنها ممکن است سعی کنند رفتار شما را کنترل کنند تا کنترل کامل رابطه خود را به دست آورند. برای اینکه بتوانید یک تصویر شاد - هرچند جعلی - از پویایی خود را برای افراد اطرافتان حفظ کنید، آنها سعی خواهند کرد هر جنبه از زندگی شما را مدیریت کنند.

8. مشکلات زناشویی خودشیفته ممکن است منجر به یک رابطه سمی شود

همانطور که تا به حال دیده اید، فردی که با NPD سر و کار دارد ممکن است شریک خود را گاز بگیرد یا حتی سعی کند رفتار او را کنترل کند. این ولگردی و ولگردی دستکاری از اقدامات می تواند به سرعت منجر به آسیب روانی شریک در نتیجه شود.

رابطه سمی رابطه ای است که به هر شکل یا شکلی باعث آسیب روحی یا جسمی شود. یکی از رایج‌ترین مشکلات زمانی که دو خودشیفته با یکدیگر ازدواج می‌کنند این است که این رابطه ممکن است به سرعت بسیار مخرب و در برخی موارد حتی خشونت‌آمیز شود.

فقدان شدید همدلی می‌تواند باعث شود این افراد به شیوه‌های نامنظم و بی‌ملاحظه رفتار کنند، اغلب بدون توجه به این که چقدر برای شریک زندگی‌شان مضر است. در نتیجه ذهنیآرامش دیگری همیشه در لبه است.

چگونه با مشکلات ازدواج خودشیفته برخورد کنیم

برخورد با مشکلات ازدواج خودشیفته واقعا ساده ترین معما برای حل نیست. همانطور که در بسیاری از موارد دیگر تعارضات زناشویی وجود دارد، ارتباط مؤثر بین شرکا اغلب روش ترجیحی آشتی است.

اما از آنجایی که در این مورد اختلال شخصیت وجود دارد، زوج‌ها و درمان فردی به یک ضرورت تبدیل می‌شوند. با کمک دارو، گفتار درمانی و سایر تغییرات در شیوه زندگی، ممکن است مزایای مختلفی به دست آید.

با کمک یک روانشناس، یک فرد مبتلا به NPD قادر خواهد بود به علت اصلی بیماری خود دست یابد و بهتر درک کند که چگونه بر افراد اطراف خود تأثیر می گذارد و نحوه درمان این مسائل را نیز یاد بگیرد. اگر به دنبال کمکی هستید، پانل مشاوران مجرب Bonobology تنها با یک کلیک فاصله دارند.

امیدواریم که با کمک مشکلات متداول ازدواج خودشیفتگی که فهرست کردیم، اکنون ایده بهتری در مورد تمام مسائلی که ممکن است برایتان پیش بیاید، دارید، اگر درگیر چنین پویایی باشید. با کمک درمان و تلاش تزلزل ناپذیر، غیرممکن نیست که اتحاد خود را به یک اتحادیه پربار تبدیل کنید.

سوالات متداول

متأسفانه، پاسخ به این سوال لزوماً نشاط آورترین نیست. برای زنده ماندن یک ازدواج از یک خودشیفته، مافوق بشری لازم است