فهرست مطالب
روابط دشوار است. حتی قبل از اینکه متوجه شوید، رابطه ای که در شکم شما پروانه می داد، تبدیل به استخوانی می شود که در گلوی شما گیر کرده است. همانطور که به تدریج متوجه میشوید که در ازدواج از عشق افتادهاید، در مورد این سوال فکر میکنید که "وقتی از عشق شوهرت افتادی چه باید کرد؟" وقتی شما با طوفانی از احساساتی که به سختی می توان آنها را کنترل کرد دست و پنجه نرم می کنید، همه چیز می تواند واقعا مبهم شود.
هر رابطه محصول تلاش و زمان اختصاص داده شده به احساسات عمیق است. احساساتی که اغلب انتظار می رود مادام العمر باقی بمانند. ساختار اجتماعی ممکن است شما را به این فکر سوق دهد که «در یک رابطه طولانی مدت از عشق افتادید؟ آیا این امکان وجود دارد؟ و چگونه میتوانید نشانههایی را که از عشق شوهرتان دور شدهاید تشخیص دهید؟» در حالی که گذراندن دوران سخت در واقع یک امر پیش فرض برای هر زوجی است، از عشق افتادن در یک رابطه طولانی مدت چیزی است که به ندرت در مورد آن صحبت یا حتی درک و اعتراف شده است. اما به ما اعتماد کنید، شما تنها نیستید. کاملاً واقعی و طبیعی است.
برخورد با چنین روابطی که شور و اشتیاق و غیرت خود را از دست داده اند آسان نیست. در حالی که سعی می کنید با تغییرات در احساسات خود کنار بیایید، همچنان مانند آونگی بین ماندن و جدا شدن در نوسان هستید.
اما قبل از اینکه تماس بگیرید، چگونه متوجه می شوید که عاشق آن شده اید یا خیر. شوهرت؟ نشانه ها چیست؟ و از همه مهمتر،و سعی کنید عیوب و اشتباهاتی را که منجر به از دست دادن عشق در یک رابطه طولانی مدت شده است، مشخص کنید. بدون درگیر شدن در بازی های سرزنش، به آنچه در روابط خود گم شده فکر کنید. تمرکز خود را از اینکه چگونه شریک زندگیتان در رابطه شما نقش داشته است، به در نظر گرفتن آنچه روی میز آوردهاید تغییر دهید.
انتظار از شوهرتان آسانتر است. اما ابتدا از خود بپرسید آیا در ازدواج خود نیز به همان استانداردها رسیده اید؟ معیارها برای هر دو شریک است که باید ملاقات کنند. با شریک زندگی خود به گونه ای رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود. کاستی های خود را دریابید و دریابید که چگونه می توانید روی آنها کار کنید. رم در یک روز ساخته نشده است، و همین امر برای هر رابطه موفق صادق است - زمان و تلاش اختصاص داده شده نیاز دارد. تغییری ایجاد کنید و سعی کنید از الگوهای مشکل ساز رها شوید.
7. رها کنید
هر چیزی که نیاز به اجبار داشته باشد، شایسته رها شدن است. اگر هر دوی شما برای رابطه آماده هستید، اگر فکر می کنید که می تواند منادی عشق واقعی باشد، برای رابطه خود بجنگید. اگر یکی از شما با انگیزه یا فداکار نیستید، بهتر است شریک زندگی خود را رها کنید. شما نمی توانید در نبردی بجنگید که قبلاً شکست خورده است. عشقی که پژمرده شده است را نمی توان زنده کرد. آنچه در اینجا مهم است عشق شما به خودتان است، بالاخره هیچ کس نمیخواهد در رابطهای باشد که سلامت عقل یا شادی او را مختل کند.
جوی نظر خود را به اشتراک میگذارد: «افتادن اشکالی ندارد.از عشق به کسی که زمانی عاشقش بوده اید تا زمانی که این عمل باعث می شود خودتان را بیشتر دوست داشته باشید. تنها کسی که نمیتوانید از پسش بر بیایید، خودتان هستید.» برای زوج هایی که بچه دارند، او توصیه می کند شادی بچه ها را نیز در نظر بگیرند. او میگوید: «بچهها با طلاق مشکلی ندارند، اگر این طلاق والدین را در مکان شادی قرار دهد. آنها با والدین ناراضی که دعوا می کنند خوب نیستند."
از دست دادن عشق قابل درک است. آنچه قابل توجیه نیست، به خطر انداختن خوشبختی خود است. وقتی عاشق شوهرت شدی چیکار کنیم؟ چی با عث خوشحالی شما میگردد. اگر می خواهید رابطه را احیا کنید، یا اگر منابع لازم برای تصمیم گیری را دارید، آن را رها کنید.
پرسش های متداول
1. آیا از دست دادن عشق دلیلی برای طلاق است؟فرار از عشق در ازدواج لزوماً به طلاق ترجمه نمی شود. اگر هر دو شریک بخواهند این رابطه کار کند، می توانید عشق از دست رفته را با تلاش اختصاص داده شده به دست آورید. ازدواج های ناموفق می توانند با عشق دوباره به مسیر درست برگردند. اما اگر رابطه همچنان باعث خفه شدن شما یا شادی شما می شود، جدایی را انتخاب کنید. نکته اصلی این است - انتخاب کنید چه چیزی شما را خوشحال می کند.
2. اگر عاشق شوهرتان شوید چه اتفاقی میافتد؟از عشق شوهرتان قابل قبول است. روابط در طول سال ها تکامل می یابند و احساسات دستخوش تغییرات گسترده ای می شوند. اگر میخواهید این رابطه به نتیجه برسد، عشق خود را دوباره زنده کنید. امتحان کنیدنکات ذکر شده در بالا توسط متخصص ما ارائه شده است. اگر نه، می توانید ادامه دهید. این تصمیم شماست.
وقتی عاشق شوهرت شدی چیکار کنی؟ بیایید به همراه مربی و مشاور زندگی خود جوی بوز، که متخصص در مشاوره با افرادی است که با ازدواج های توهین آمیز، جدایی ها و روابط خارج از زناشویی سروکار دارند، پاسخی برای همه این ها و موارد دیگر پیدا کنیم.قبل از اینکه به سراغ او برویم. راهنمایی ها و نکاتی برای زنده ماندن از عشق ورزی در ازدواج، ما برای درک بهتر موضوع به عمق بیشتری خواهیم پرداخت.
آیا این طبیعی است که عاشق همسرتان شوید؟
هم عاشق شدن و هم از عشق افتادن احساساتی هستند که خارج از کنترل انسان هستند. ممکن است فکر کنید "من خیلی سریع عاشق می شوم" بدون اینکه بتوانید آن را کنترل یا مهار کنید. در طی یک دوره زمانی، ممکن است به نظر برسد که "دیگر او را دوست ندارم" بدون هیچ فرمانی بر قلب شما. کاملاً طبیعی است که احساس کنید عشق به تدریج محو می شود.
ازدواج شدن در ازدواج تابو نیست. طبیعی است که در طول زمان رشد کند. مراحل مختلفی در یک رابطه وجود دارد که در آن احساسات ممکن است دستخوش تغییر دریا شوند. گاهی متوجه می شوید: "شوهرم هیچ کاری برای من انجام نمی دهد، من با او تمام شده ام!" اما در نهایت، شما نمیتوانید دوباره عاشق او شوید.
همانطور که جوی میگوید، «هیچکس نمیتواند عاشق کسی شود. فقط این اشتیاق به دلیل شرایط متزلزل می شود.» بنابراین هر بار که احساس میکنید از عشق شوهرتان خارج شدهاید، در واقع به جای این که عاشق شوید، کاهش مییابددر حال کاهش. این وضعیت فعلی شماست که باعث می شود احساس کنید عشق شما در حال خشک شدن است.
نشانه های از دست دادن عشق با همسرتان چیست؟
هر رابطه ای دچار تحولاتی می شود. آنچه مهم است این است که در مورد شریک زندگی خود چه احساسی دارید و احساسات شما در آن زمان های آشفته چگونه طنین انداز می شود. هر تیف را نمی توان به معنای پایان یک رابطه در نظر گرفت. هر بحثی نشان نمیدهد که شوهرتان دیگر شما را دوست ندارد.
چگونه میدانید که عاشق شوهرتان شدهاید؟ از دست دادن عشق در یک رابطه طولانی مدت یک فرآیند تدریجی است. این چیزی نیست که ناگهانی یا لحظه ای باشد. نشانه های متعددی وجود دارد که می تواند به از هم پاشیدگی ازدواج شما اشاره کند. این ما را به سؤال بعدی نیز میرساند - وقتی از عشق شوهرتان خارج میشوید چه باید بکنید؟ آیا به این موضوع تمایل دارید یا سعی می کنید از زندگی زناشویی خارج شوید؟ بیایید سعی کنیم از Joie بینشی در مورد موضوع بدست آوریم.
1. شما دیگر برای او اهمیتی ندارید
جوی خاطرنشان میکند: "اولین نشانه این است که شما واقعاً به آنچه برای فرد اتفاق میافتد اهمیت نمیدهید - خوب یا بد." دیگر نگران سلامتی او نیستید. در حالی که عشق همیشه با مقدار زیادی TLC (مراقبت محبت آمیز) همراه است، شما می دانید که وقتی هیچ یک از تمایلات مراقبتی قبلی وجود ندارد، از عشق شوهرتان خارج شده اید. جوی ادامه می دهد: «تنها نگرانی شما این است که یک اتفاق در زندگی او رخ دهدنیاز به یک اقدام از طرف شما دارد یا خیر. این همان بالینی است." احساسات شما نسبت به او با سردرد و جدا شدن شما از بین می رود.
2. مشکلات ارتباطی در رابطه وجود دارد
ارتباط کلید هر رابطه ای است. فاصله بین دو نفر را پر می کند و آنها را به هم نزدیک می کند. جوی افزایش شکاف های ارتباطی را عامل مهم دیگری می داند که به کاهش عشق اشاره دارد. عدم ارتباط، منادی رکود در روابط است. دیگر گفتگوهای معناداری با یکدیگر ندارید. شما در مهارت های شنیداری می خواهید. دیگر برای درک بهتر یکدیگر سؤالات جالب نمی پرسید. این یک نشانه آشکار است که شما از عشق شوهرتان خارج شده اید.
همچنین ببینید: پنج داستان جذاب درباره باهچرا، خدای ترنسجندرها و مردانگی3. شما دیگر در مورد شریک زندگی خود خیال پردازی نمی کنید
این یکی خود توضیحی است. جوی به شما پیشنهاد میکند که از خود بپرسید: «وقتی صمیمی میشوید، آیا همیشه در مورد دیگران رویا میبینید یا خیالپردازی میکنید؟» اگر پاسخ شما به این مثبت است و اگر در حین رابطه جنسی، فکر می کنید "دیگر او را دوست ندارم"، این نشانه روشنی از محو شدن عشق است. او دیگر مورد علاقه شما نیست. با وجود اینکه در آغوش او هستید، شخص دیگری را در ذهن خود دارید. ازدواج های دشوار اغلب عشق را بیرون از آن پیدا می کنند. در این صورت، کانون عشق شما پایه خود را تغییر می دهد و در شخص دیگری حمایت می شود. یا حتی اگر مجذوب یا عاشق نباشیدبا هر کس دیگری، مطمئناً عاشق شوهرتان شدهاید.
4. دور از شریک زندگی خود خوشحالتر هستید
چگونه میدانید که عاشق همسرتان شدهاید یا نه. شوهر؟ زمان با کیفیتی که با همسرتان سپری می کنید اکنون سنگین است. دیگر از بودن در یک شرکت لذت نمی برید. عشق معمولا بیشتر در مورد به اشتراک گذاشتن لحظات، احساسات و تجربیات با هم است. وقتی از انجام این کار احتیاط می کنید، می دانید که در ازدواج از عشق افتاده اید. جوی صراحتاً اضافه می کند: "اگر برنامه ریزی کرده اید که به جایی بروید یا کاری را با هم انجام دهید و او به دلایلی عقب نشینی کند، احساس خوشحالی و آرامش می کنید." اینگونه می دانید که از عشق آن شخص خارج شده اید.
5. نگرش شما نسبت به شوهرتان تغییر می کند
شما شریک زندگی خود را آزاردهنده می دانید. شما احساس می کنید، "شوهرم هیچ کاری برای من انجام نمی دهد". شما خود را از نظر جسمی و احساسی کمتر در دسترس او قرار می دهید. وقتی او را نادیده می گیرید، کمتر از آنچه او فکر می کند آزارتان می دهد. با عمیق تر شدن احساس جدایی، احساسات شما از او دور می شود. اگر نگرش شما نسبت به شوهرتان در بدترین حالت تغییر کند، قطعاً عاشق او شده اید. ردای بی تفاوتی برخی از نشانه های جدی پایان رابطه طولانی مدت شما را پنهان می کند.
7 کاری که باید در هنگام از دست دادن عشق همسرتان انجام دهید
بحث بالا این موضوع را آشکار می کند. نشانه هایی که نشان می دهد عاشق شوهرتان شده اید فهیماین علائم، محو شدن عشق خود را به شریک زندگی خود می سنجید. اما حالا قرار است چه کار کنید؟ سوال میلیون دلاری که اکنون با آن روبرو هستید این است که وقتی عاشق شوهرتان نشدید چه باید کرد؟ شما می توانید از احیای عشق از دست رفته خود یا جدایی که هر دو آنقدرها هم که در نگاه اول به نظر می رسد آسان نیستند، انتخاب کنید.
اگر تصمیم دارید با شوهرتان رابطه متعادلی ایجاد کنید، باید راه هایی برای آن پیدا کنید. یک قدم به عقب بردارید و رابطه در حال مرگ خود را نجات دهید. آنچه در اینجا اهمیت دارد تلاش و علاقه متقابل است. تنها زمانی می توان یک رابطه را احیا کرد که هر دو طرف به طور مساوی روی هدف سرمایه گذاری کنند. عشق یک طرفه نمی تواند برای نجات هیچ رابطه ای زنده بماند. بیایید نگاهی به نکاتی بیندازیم که مشاور متخصص ما جوی باید به اشتراک بگذارد.
1. زمان های خوب گذشته را به یاد بیاورید
هر رابطه ای از مرحله ماه عسل می گذرد، زمانی که مرغ عشق های رویایی از یکدیگر سیر نمی شوند. به آن زمانها فکر کنید و به این فکر کنید که در آن زمان چه کاری متفاوت انجام میدادید؟ شاید بیرون از خانه ناهارخوری یا قرار ملاقات های مکرر؟ دوباره آن جرقه را در قلب خود روشن کنید. از لیست ایده های شب قرار ما سرنخ بگیرید و دوباره عاشق شوید. برو برای قدم زدن رقص قلب خود را (البته با او). در کنار او از لذت های ساده زندگی لذت ببرید.
جوی پیشنهاد می کند، "چند کار معمولی را با هم انجام دهید، مانند رانندگی، شام، تعطیلات، و خاطره سازی." با هم بودنبه شما کمک خواهد کرد که پیوند بهتری داشته باشید. هرچقدر هم که در ابتدا سخت باشد، زمان های قدیم را که برای او بی تفاوت بودید، دوباره زنده کنید. ممکن است همچنان احساس کنید که از عشق شوهرتان دور شده اید، اما ترفند این است که بر این احساس غلبه کنید و آن را نفی کنید. برای یک بار هم که شده به گذشته برگردید و همان زوج تازه ازدواج کرده ای باشید که قبلا بودید. دیوانه وار و پرشور عاشق.
2. قدر یکدیگر را بدانید و به یکدیگر احترام بگذارید
وقتی عاشق شوهرتان نشدید چه باید کرد؟ شما آگاهانه سعی می کنید قدر یکدیگر را بدانید و به یکدیگر احترام بگذارید. هیچ قایق عشقی بدون لنگرهای احترام، اعتماد و ایمان نمی تواند در آب های متلاطم دوام بیاورد. به این لنگرها بچسبید. با فروکش کردن امواجی که به سواحل برخورد می کنند، بی تفاوتی و تلخی شما برای او نیز کاهش می یابد. احترام متقابل در یک رابطه یک پایه قوی را تشکیل می دهد.
همه ما معایب خود را داریم. و ما باید یاد بگیریم که آنها را بپذیریم، چه عیوب ما باشد و چه مال شریکمان. آنها به جای تمسخر باید در آغوش گرفته شوند. احساس عدم قدردانی در یک رابطه فقط می تواند اوضاع را به سمت جنوب سوق دهد. اقدامات کوچک برای قدردانی به شما کمک می کند. به شریک زندگی خود اجازه دهید تفاوت های ظریف یا عجیب و غریبی را که در آنها دوست دارید بداند. به جای اینکه شکاف بین شما دو نفر را بیشتر کنید، سعی کنید آن را با اعمال ساده محبت آمیز و قدردانی به عنوان سنگ بنای آن پر کنید.
3. وقتی از عشق شوهرتان خارج می شوید چه باید بکنید؟ ارتباط برقرار کنید
جوی به نقش "صحبت کردن و ارتباط دادن" قسم می خورداغلب” در ایجاد یک رابطه. یکی از بدترین نشانه هایی که شما عاشق شوهرتان شده اید، شکاف ارتباطی رو به افزایش است. سعی کنید روی باز نگه داشتن کانال های ارتباطی کار کنید. بنشینید و با شوهرتان گفتگوی صمیمانه داشته باشید. سوالات جالبی از شریک زندگی خود بپرسید تا او را بهتر درک کنید. عنصر سرگرمی را در مکالمات و رابطه خود حفظ کنید یا با سوالات عمیق رابطه جدی بگیرید. ایده این است که بهتر با هم ارتباط برقرار کنید.
گفتگوهای معنادار با شوهرتان می تواند به شما در تعیین مسیر آینده کمک کند. از عشق افتادن در ازدواج، شما را با دو دری که در مقابل شما باز می شود، باز می کند – عشق را دوباره بر می انگیزید یا عشق را فراموش می کنید. بحث درباره احساسات خود با همسرتان به شما کمک می کند بهتر تصمیم بگیرید.
4. شریک زندگی خود را اولویت بندی کنید
اغلب در روابط دیده می شود که همسران یکدیگر را بدیهی می دانند. یکی از عزیزترین دوستان من هم خود را در حال گذراندن همین موضوع دید. در یکی از ساعت 2 بامداد ما مکالمه ها را شکست، "احساس می کنم دیگر او را دوست ندارم. من می دانم که مانند گذشته به او اهمیت نمی دهم.» طبیعی است و بسیار آسان است که با تمام مراقبت و توجه قبلی، شریک زندگی خود را دوش نگیرید. روابط طولانی مدت اغلب به این سرنوشت دچار می شوند.
برای احیای و تجدید روابط خود، به مرحله آشنایی خود بازگردید. زمانی که به همدیگر اهمیت می دادید. زمانی که تواحساسات خود را بیشتر بیان کرد آنها را با عشق و مراقبت خود ناز کنید. جوی اشاره می کند که چگونه آگاهانه تصمیم گیری برای مراقبت از یکدیگر می تواند برای رابطه معجزه کند. سعی کنید آنها را با شیطنت های خود یا با حرکات عشقی خود جلب کنید. ازدواج خود را با هر چیزی که لازم است ادویه کنید.
5. با احساسات خود صادق باشید
وقتی عاشق شوهرتان نشدید چه کار کنید؟ شما اصیل ترین خود را به جلو نشان می دهید. روابط نمی تواند بر اساس ادعاها و نماها رشد کند. رابطهای که در آن احساس نمیکنید خودتان میتوانید خفهکننده باشد. عشق واقعی وقتی در شرایط نادرست کاشته شود نمی تواند شکوفا شود. برای شریک زندگی خود واقعی و واقعی باشید. از قرار دادن در قالب ها یا پیروی از عقاید از پیش تعیین شده خودداری کنید. اگر شما خود واقعی خود نیستید، چگونه می توانند برای شما خوب باشند؟
همچنین ببینید: دوستیابی ماهیگیری - 7 چیزی که باید در مورد روند جدید قراریابی بدانیددر این سفر خود را دوباره کشف کنید و دوباره با شریک زندگی خود به اشتراک بگذارید. حتی اگر احساس کردید: "شوهرم هیچ کاری برای من انجام نمی دهد، او من را بدیهی گرفته است!"، اجازه دهید بخار بیرون بیاید. کینه ها را نگه ندارید همانطور که جوی به درستی می گوید: «وقتی عصبانی هستید، واکنش نشان دهید. در برابر او سکوت نکنید سکوت یک کاتالیزور بزرگ در روابطی است که رو به افول است.» درمان بیصدا در یک رابطه میتواند با پویایی زوجها مختل شود. درعوض، به موقعیت واکنش نشان دهید، احساسات خود را بیرون بیاورید و چین و چروک ها را از بین ببرید.
6. درون نگری، تأمل و پاسخ دهید
لحظه ای را به درون خود نگاه کنید. . درون نگری