فهرست مطالب
در حالی که ممکن است همه ما درباره اصطلاح "عشق بی قید و شرط" شنیده باشیم که تقریباً اغلب برای به تصویر کشیدن داستان های عشق ابدی روی صفحه نمایش هایمان استفاده می شود، به ندرت با مفهوم عشق مشروط آشنا شده ایم. عشق مشروط همانطور که نام آن را توصیف می کند، برای تحقق شرایط خاصی برای اعطای عشق وجود دارد. یک شریک تنها زمانی می تواند دیگری را دوست داشته باشد که نقش، وظیفه خاصی را انجام دهد یا گاهی اوقات، فقط احساس آشنا را در او ایجاد کند.
همچنین ببینید: 11 نشانه اولیه که او یک بازیکن است و درباره شما جدی نیستعشق یک احساس چندگانه پیچیده است که گاهی رمزگشایی آن فوق العاده سخت است. حالا که فکرش را می کنیم، چند بار گرفتار عشق مشروط در یک رابطه یا عشق مشروط در ازدواج شده ایم؟ آیا ما ناخودآگاه پیش نیازهایی را برای شریک زندگی خود قرار می دهیم که مطلقاً نمی توانیم بدون آنها انجام دهیم، شاید برای ارضای یک نیاز عمیق درون خود؟
عشق مشروط به چه معناست؟
«عشق مشروط عشق نیست» را بسیاری از مردم می گویند، اما این جمله چقدر درست است؟
معنای عشق مشروط صرفاً نوعی عشق مبتنی بر شرایط است. اگر اعمال خاصی رخ دهد، تنها در این صورت عشق به دست می آید یا داده می شود. در حالی که تمرین عشق مشروط می تواند چندین پیامد پیچیده ایجاد کند، بیایید سعی کنیم با کمک چند نمونه از عشق مشروط، عشق مشروط را در یک رابطه بهتر درک کنیم.
- «فرزند، من بسیار خوشحال خواهم شد و به آن افتخار می کنم. تو اما فقط در صورتی که جام قهرمانی را ببری"
- "میدونی که من فقط میتونم واقعا با تو باشمتو واقعا کی هستی فرقی نمیکند که بهترین ظاهر خود را داشته باشید یا بدترین، آنها به شما احترام میگذارند، تشویق میکنند، حمایت میکنند و دوستتان دارند. 3. عشق مشروط سمی چیست؟
عشق مشروط سمی روابط را با نتایج ویرانگر برای هر دو طرف، به ویژه شریکی که با شرایط سمی مواجه است، از هم می پاشد. زمانی که رابطه شما بیشتر از زمان های خوشبختی سقوط می کند و به نظر می رسد عشق در حال کاهش است، زمانی که شریک زندگی شما مطالبه گر است و احساسات شما را در این فرآیند در نظر نمی گیرد، زمانی که آنها کاملاً توهین آمیز یا غفلت می کنند، ممکن است رابطه شما حول محور عشق مشروط سمی متمرکز شود.
هنگامی که فردی احساس می کند که باید از یک نقطه بازرسی یا مانع خاصی برای دریافت عشق و تایید عبور کند، عشق مشروط در بازی وجود دارد، وجود دارد. نه تنها در روابط زوجها، بلکه در والدین و فرزندان، خواهر و برادر و غیره.
مطمئن است که عشق مشروط است، اما عشق مشروط میتواند بسیار محدود باشد و اغلب ممکن است معاملهای، سطحی، بیرحمانه و کنترلکننده به نظر برسد. این می تواند باعث درد، استرس و حالت گیج کننده احساسات شود، به خصوص برای شریکی که مشروط به او عشق می ورزید.
اما باز هم، برای هر رابطه، افراد متفاوت هستند و پیوند آنها نیز متفاوت است. در حالی که عشق مشروط در برخی از سناریوها می تواند مانند یک افسون عمل کند، برای برخی دیگر، گاهی اوقات تعیین شرایط می تواند کمک کند. اما گاهی اوقات بسته به این که شرایط چیست، ممکن است یک معامله شکن یا منبع بزرگی از آسیب باشد.
قبل از اینکه به علائم مشکوک بپردازیم که در عشق مشروط هستید، اجازه دهید ابتدا عشق بی قید و شرط را تعریف کنیم.
عشق بی قید و شرط به چه معناست؟
عشق بی قید و شرط جز به چیستبدون قید و شرط عشق بورزید و با درک روشنی از ایده شخصی که دوستش دارید، حمایت پر رونقی را از طریق ضخیم و نازک ارائه دهید؟ احساس پذیرش نقاط قوت و ایرادات آنها و دوست داشتن همه اجزای آنها بدون هیچ قید و شرطی، بدون هیچ اما و اگری، فقط عشقی بی حد و حصر که نیازی به تعقیب یا تسخیر ندارد. عشق بی قید و شرط فداکارانه است، آزادانه ارائه می شود.
در حالی که عشق بی قید و شرط چیزی است که ما باید برای دستیابی به آن برای خود تلاش کنیم، اما در مورد افراد دیگر ممکن است مشکل باشد. عشق بی قید و شرط به شخص اشتباه، اگر با مرزهای سالم متعادل نباشد، می تواند درد و سردرگمی زیادی به همراه داشته باشد.
10 پرچم قرمز عشق مشروط
اکنون که با تعریف آن آشنا شدیم. یک رابطه عشقی مشروط، بیایید سعی کنیم مشخص کنیم که این رابطه چقدر می تواند برای یک یا هر دو شریک مشکل ساز شود. اینها نشانههای عشق مشروط در یک رابطه هستند.
در حالی که بسیاری از ما واقعاً قرارداد شکن یا پرچمهای قرمز داریم که نمیتوانیم آنها را نادیده بگیریم و با شکوفا شدن رابطه با شرکای خود ارتباط برقرار کنیم. درک این معنی می تواند دشوار باشد، آیا بیشتر ضرر دارد تا فایده؟
اگرچه ارتباط عامل اصلی تاثیرگذار بر مسیر یک رابطه است، اما قبل از تبدیل شدن به یک رابطه چقدر باید پیش رفت. رابطه عشقی مشروط؟
همچنین ببینید: حیوان روح واقعی زودیاک شما - در اینجا پیدا کنیدپرچم های قرمز یک رابطه عشقی مشروط به شرح زیر است:
1. تو خوب نیستیاز نظر ذهنی
شما مدتی است که تنها هستید و نمی دانید در یک رابطه چگونه رفتار کنید. شما به افراط و تفریط میمانید، یا خیلی دور میشوید یا بیش از حد چسبیده، با انتظارات زیادی از شریک زندگیتان بهویژه برای «نجات شما»، اما این ایدهآل خود وجود ندارد. همبستگی می تواند یک قاتل رابطه باشد. شریک زندگی شما نمی تواند سلامت روانی شما را تغییر دهد، فقط شما می توانید این کار را انجام دهید.
2. شریک زندگی شما بسیار قضاوت کننده است
برای شما سخت است که ایده ها و نظرات صادقانه خود را در مقابل شریک زندگی خود به اشتراک بگذارید. از ترس واکنش یا سخنان آزاردهنده آنها. شما همیشه احساس می کنید که باید طبق آنها در یک برچسب یا دسته بندی خاص قرار بگیرید یا اینکه نظرات شما ارزشی ندارد. شما می ترسید که واقعاً شما را قضاوت کنند و پشت سرشان چیزهایی در مورد شما بگویند.
3. شریک زندگی شما نکاتی را حفظ می کند
بیهوده است که در مورد چندین برخورد مختلف بحث کنید: «من این کار را به خاطر انجام دادم تو» و «بهت گفتم». گیر افتادن در بازی سرزنش کردن، مشکل را حل نمی کند. رسیدن به ریشه و بحث در مورد اینکه چگونه می توانید راه حل هایی برای هر دوی شما ارائه دهید ضروری است.
4. شما ناامن هستید
شما به شریک زندگی خود اعتماد ندارید و تمایل دارید ناامنی خود را به او نشان دهید. شما سعی می کنید رفتار آنها را کنترل کنید و به رابطه خود و همچنین شریک زندگی تان که سعی در انجام کارهای درست توسط شما دارد آسیب بزنید.
5. شریک زندگی شما شما را به عنوان یک راه فرار می بیند
شما رابطه را می بینید.به عنوان یک فرار از دنیای پر از مشکلاتی که ترجیح می دهید از آن فرار کنید. به عنوان مثال، فشار زیادی به آنها وارد می کنید تا زمان و زندگی خود را مطابق با سبک زندگی شما مدیریت کنند یا شریک زندگی شما از شما انتظار دارد که عشق او را با هدایا و گنج های گران قیمت بخرید.
6. شما یک کمال گرا هستید
شما آنقدر مشکل دارید که ایده یک رابطه عالی را کنار بگذارید که در نهایت توجه بیشتری به شرایط و جزئیات پیش پا افتاده داشته باشید در حالی که وقت و مراقبت مشترک را از دست می دهید. چه چیزی یک رابطه را ارزشمند می کند به سختی می توانید ایده کمال را کنار بگذارید تا مسیر متعادل تری را به سمت رابطه ای با نکات مثبت و معایب دنبال کنید. شما در هر جنبه ای از تصمیم گیری ها و بحث ها به طور نامرئی کنترل را در دست دارید.
7. شما هرگز به اندازه کافی خوب نخواهید بود
با هر بحث و بحثی، آنها به دقت مشخص می کنند که چگونه هرگز نمی سنجید، چگونه همیشه کمبود دارید و آنها هرگز قسمت خوب را تصدیق نمی کنند، همیشه با تکیه بر منفی ها و چیزهایی که وجود دارد. گم شده شما دائماً نگران و استرس هستید و به نوبه خود در درون شما شک و تردید به خود نشان می دهد. شما را فقط در شرایطی دوست می دارند که خودتان را ثابت کرده باشید.
8. نمی توانید آشکارا با یکدیگر ارتباط برقرار کنید
در حالی که یکی از شرکا شرایطی را برای عشق خود می خواهد، دیگری قادر به برقراری ارتباط نیست. واقعاً چه احساسی دارند و هر آنچه را که طرف مقابل گفته است، چه از روی ترس و چه از روی ترس، می پذیرنداجتناب برای هر دو شریک مهم است که برای برقراری ارتباط باز باشند وگرنه رابطه دوام نخواهد داشت.
9. شما نمی دانید چگونه به طور بالغانه با تعارض کنار بیایید
شاید در کنار بزرگسالانی بزرگ شده اید که هرگز هنر انتقاد سازنده را نیاموخته اند. آنها هوش هیجانی یا حوصله ای نداشتند که افکارشان را جمع کنند و با دقت پاسخ دهند و شما هم همین کار را انجام دهید. شما یا تحریک می شوید و در نهایت با عصبانیت فریاد می زنید یا گریه می کنید یا به طور غریزی خاموش می شوید. حتی به سختی متوجه میشوید که راههای بهتری برای مدیریت آن وجود دارد که در آن همه طرفها احساس اعتبار و تایید کنند.
10. شریک زندگی شما به اندازه شما از شما حمایت نمی کند
شریک شما همیشه از شما انتظار دارد که ارائه دهنده حمایت عاطفی و اخلاقی باشید، اما وقتی به او نیاز دارید در کنار شما نیست. این بیشتر بین یک همدل با عزت نفس پایین و یک خودشیفته در یک رابطه اتفاق می افتد. خودشیفته ها فاقد همدلی هستند.
عشق مشروط در مقابل عشق بی قید و شرط
اکنون که می دانیم عشق بدون قید و شرط و عشق مشروط چیست، بیایید نگاهی به تفاوت های کلیدی بین عشق مشروط و بدون شرط بیندازیم:
1. وابستگی به شرایط
تفاوت عمده بین عشق مشروط و بی قید و شرط وجود "اگر" و "مهم نیست که چه باشد". در حالی که عشق مشروط اغلب شامل شرایط و الزامات برای تمایل به عشق است. همیشه یک پیش نیاز وجود دارد "اگر اینهادر عین حال، عشق بی قید و شرط عاری از چنین الزاماتی است، یکی از شرکای دیگر بدون هیچ قید و شرطی بدون هیچ شرطی به دوست داشتن دیگری ادامه خواهد داد.
2. اعتماد و پایداری برای عشق بی قید و شرط، هر دو طرف در رابطه خود بسیار قابل اعتمادتر و پایدارتر احساس می کنند زیرا می توانند آزادانه بدون هیچ پیش نیاز یا شرطی با یکدیگر صحبت کنند و باعث می شود بدون هیچ ترسی با یکدیگر در تماس باشند. از سوی دیگر، عشق مشروط باعث میشود یکی از طرفین استرس بیشتری داشته باشد و از واکنشهای طرف مقابل بترسد، زیرا نگران هستند که اگر نتوانند شرایط را رمزگشایی کنند و آنها را برآورده کنند، عواقب آن میتواند زشت باشد. این ترس در رابطه می تواند منجر به افزایش ناامنی و بی ثباتی برای هر دو طرف شود.
3. نظریه عشق
نظریه مثلثی عشق توسط رابرت استرنبرگ، در زمینه ایجاد شد. از روابط شخصی طبق نظریه مثلثی، سه مؤلفه عشق عبارتند از مؤلفه صمیمیت، مؤلفه اشتیاق و مؤلفه تصمیم / تعهد. هر سه مؤلفه صمیمیت، تعهد و اشتیاق در عشق بی قید و شرط یافت می شود، اما عشق مشروط ممکن است فقط دارای اشتیاق یا صمیمیت یا ترکیبی از هر دو باشد.
4. رضایت و پذیرش
عشق بی قید و شرط سطحی از پذیرش دارد. که با عشق مشروط قابل مقایسه نیست. یکی از شرکا دیگری را بادرک کامل توانایی ها، آسیب ها و معایب آنها، در عین حال آنها را دوست دارد و در تمام این موارد حمایت می کند. هر دو طرف در این رابطه احساس رضایت و امنیت بیشتری می کنند. در عشق مشروط، در صورتی رضایت حاصل می شود که شرایط و انتظارات یک شریک برآورده شده باشد که همیشه امکان پذیر نیست. پذیرش در اینجا به دلیل عدم تعادل است.
5. تعارض بین شرکا
بررسی مشاجرات و اختلاف نظرها در عشق مشروط در تضاد کامل با عشق بی قید و شرط است. در عشق بی قید و شرط، شرکا ممکن است بحث کنند، اما همیشه به خاطر حفظ رابطه. از سوی دیگر، مشاجرات عشقی مشروط میتوانند بیشتر به این رابطه آسیب بزنند، زیرا شرکا به جای یافتن راهحل مشترک، در مقابل یکدیگر قرار میگیرند. داشتن استراتژیهای حل تعارض قوی برای بقای رابطه ضروری است.
6. دیدگاههای باز و سختگیری
شریکهای عشق بدون قید و شرط انعطافپذیر هستند و به دیدگاههای جدیدتری که ممکن است حتی به آن فکر هم نکرده باشند، باز هستند. زودتر چنین روابطی بر پذیرش متقابل، باز بودن و ذهنیت «ما» متمرکز است. شرکا می توانند به وضوح در مورد مشکلات و نگرانی های خود صحبت کنند. در عشق مشروط قطعا داستان متفاوت است. شرکا بسیار بسته تر هستند و اغلب فاصله مشخصی را حفظ می کنند. آنها نمی خواهند در مورد موضوعاتی که ممکن است از ترس یا به دلیل دعوا ایجاد کند، بپردازنداز تصورات از پیش تعیین شده دیوارها بالاست و مکالمه معتبر وجود ندارد.
تعریف عشق بدون قید و شرط و عشق مشروط به معنای هر دو مورد بررسی قرار گرفته است. در حالی که هر دو عشق مشروط و بدون قید و شرط دارای مزایا و معایب مربوط به خود هستند، ترکیبی سالم از این دو بهترین دستور العمل برای یک رابطه سالم متعادل است.
مثل داستان شخصی که متوجه می شود عشق مربوط به حرکات بزرگ نیست. ، این در مورد تعهدی است که هر روز با هم انجام می دهید. اینجاست که عشق بی قید و شرط با عشق مشروط روبرو می شود.
سوالات متداول
1. آیا عشق مشروط بد است؟عشق مشروط در روابط کاملاً بد به نظر می رسد زیرا یکی از شرکا شرایطی دارد که می خواهند برای شروع یا ادامه دوست داشتن شریک خود برآورده شوند. محبت مشروط به ما کمک می کند فردیت و عزت نفس خود را حفظ کنیم و به ما کمک می کند تا نیازهای خودشکوفایی خود را بپذیریم تا جایی که به شریک زندگی مان آسیب نرساند. عشق مشروط بد نیست تا زمانی که آن را با عشق بی قید و شرط سالم ترکیب کنید. هیچ روابط کاملی وجود ندارد. 2. چگونه متوجه می شوید که کسی شما را بدون قید و شرط دوست دارد؟ نیازهای خود را اولویت بندی کنید 2. انتظار بازگشت زیادی نداشته باشید3. شنونده خوبی هستند 4. مایل به تغییر هستند 5. خود واقعی خود را دوست داشته باشید6. اشتباهات خود را ببخش آنها شما را کاملاً بدون هیچ محدودیتی دوست دارند. آنها شما را برای