فهرست مطالب
دوست داشتن کسی در مقابل عاشق بودن یک معمای دیرینه است، معمایی که عاشقان، شاعران، فیلسوفان و روانشناسان همیشه درباره آن بحث کرده اند. از آنجایی که عشق عاملی در هر دو مورد است، پاسخ دادن به این سوال که "آیا دوست داشتن کسی با عاشق بودن متفاوت است؟" دوست داشتن کسی در مقابل عاشق بودن – وزن کردن این دو کار دشواری است.
عاشق بودن اغلب به عنوان اولین مرحله از عشق تلقی می شود، جایی که شما همیشه شیفته، چشمان روشن و گونه های گلگون هستید. و آماده انجام هر کاری در دنیا برای معشوق خود هستید. آتش داغ و بلند است و شما طاقت دوری ندارید. از سوی دیگر، دوست داشتن کسی یا عشق به کسی معمولاً آهستهتر است، اما قویتر و بادوامتر است. اینجا جایی است که شما واقعاً یکدیگر را می شناسید، در رابطه خود با فراز و نشیب می جنگید و پیوندی ایجاد می کنید که می تواند طوفان های زندگی واقعی را پشت سر بگذارد.
تفاوت بی رحمانه صادقانه بین دوست داشتن یک نفر و عاشق شدن به کسی خلاصه می شود این درک دوست داشتن کسی در مقابل عاشق بودن مقایسه آسانی نیست، اما تفاوت های صادقانه و دشواری بین آنها وجود دارد. با دیدگاههای روانشناس مشاور کاویتا پانیام (کارشناس ارشد روانشناسی و وابسته بینالمللی با انجمن روانشناسی آمریکا)، که بیش از دو دهه است به زوجها کمک میکند تا مسائل روابط خود را حل کنند، ما به ۱۵ تفاوت واقعی بین عشق ورزیدن رسیدیم.همین موضوع برای شریک زندگیتان یکی از ویژگیهای بارز دوست داشتن او نسبت به عاشق بودن است.
9. چالشهایی که فرصتهایی برای رشد هستند در مقابل سهولت دائمی
گوش دهید، ما. نمی گویم که عشق باید کار مداوم و هوشیارانه باشد. اصلا! اما حقیقت این است که دوست داشتن کسی، یادگیری و مسیریابی و سازش است. حتی اگر هم روح باشید و کاملاً با هم هماهنگ باشید، مسیر رسیدن به خوشبختی عاشقانه ممکن است دشوار باشد. وقتی عاشق هستید و ضریب موش زیاد است، همه چیز بسیار آسان و ساده به نظر می رسد. به نظر می رسد که شما در مورد همه چیز موافق هستید، حتی اگر واقعاً اینطور نباشید! دنیا در یک درخشش گلگون پر می شود که هیچ چیز نمی تواند اشتباه کند.
اما وقتی کسی را دوست دارید، برای حفظ رابطه باید تلاش زیادی کنید. آدمها تغییر میکنند و رشد میکنند و شما باید چندین بار با محبوبتان آشنا شوید. انتظارات شما از عشق نیز تغییر می کند و همچنین باید به آن ها توجه کرد. این ممکن است برای یک ثانیه شما را از نگاه کردن به دوست داشتن کسی به عنوان تمرینی که ارزش تلاش و وقت شما را دارد منصرف کند. ممکن است از خود پرسیده باشید، "آیا دوست داشتن کسی بهتر است یا عاشق او با توجه به اینکه دوست داشتن کسی کار سختی است؟"
اما عشق به ندرت شرایط مساوی است - پویایی قدرت رابطه، حسادت وجود خواهد داشت. ، دوران سخت (مالی، عاطفی، سلامتی) و بسیاری از چیزهای دیگر که نیاز به تلاش دارندو توجه عاشق بودن ممکن است بدون دردسر به نظر برسد اما عموماً کوتاه مدت است. از طرف دیگر، دوست داشتن کسی داستان دیگری است. این یک تجربه طولانی مدت و غنی است. اما برای پایداری آن، تلاش لازم است.
10. آینده مشترک در مقابل اهداف فردی
در اصطلاحات تخصصی شرکتی، آنها همیشه در مورد "چشم انداز مشترک" صحبت می کنند. و حتی اگر به اندازه من از فرهنگ شرکتی متنفر هستید، این راه خوبی برای نگاه کردن به رابطه شماست، به خصوص اگر از خود می پرسید: "آیا می توانی کسی را بدون اینکه عاشقش باشی دوست داشته باشی؟" استیو می گوید: من و دایانا یک سال با هم قرار گذاشتیم و خیلی عاشق بودیم. اما تصور آینده ای با هم تقریبا غیرممکن به نظر می رسید. می خواستم در بوستون بمانم، نزدیک خانواده ام. او میخواست به دنیا سفر کند، به جایی برود که کار و هوس او را میبرد. اهداف فردی ما بیشتر از با هم بودن برای ما اهمیت داشت.»
این یک موقعیت غیرعادی نیست، و به این معنا نیست که عشق مشترک در اینجا واقعی نبود. اما اولویت نیازها و خواستههای فردی آنها تا حدی اولویت داشت که با انحلال رابطهشان موافق بودند. عاشق بودن احساس بسیار خوبی دارد، تا زمانی که ژست بزرگ، فداکاری اصلی وارد بازی شود. سپس، همانطور که عشق و رابطه تان در تعادل است، باید تصمیم بگیرید.
آیا خودتان انتخاب می کنید یا با داشتن رابطه ای که در ذهنتان مهم است، انتخاب می کنید؟ در آنجاست که بی رحمانه صادق استتفاوت بین دوست داشتن کسی با عاشق بودن کاویتا میگوید: «وقتی کسی را دوست دارید به راحتی تصور میشود که آیندهای با هم داشته باشید، شما این حقیقت را زیر سوال نمیبرید که این کسی است که میخواهید چیزی با او بسازید، و همچنین نمیترسین فردیت خود را از دست بدهید.»
11. عجله شدید در مقابل احساسات ثابت
آیا همه ما عجله عشق جدید را دوست نداریم! شما نمی توانید از لبخند زدن دست بردارید، تمام شب در حال پیامک می نویسید و صحبت می کنید و بسیار پر از احساسات هستید، شگفت انگیز است که مانند فیلم های دیزنی به ستاره ها تبدیل نمی شوید. اما، چه اتفاقی میافتد وقتی عجله از بین میرود، همانطور که شعلههای آتش شدید انجام میدهند؟ چه چیزی جایگزین آن می شود؟ اگر عاشق هستید، ممکن است به محض اینکه این احساس سرگیجه از بین رفت، متوجه شوید که چیز دیگری جای آن نیست. با این حال، وقتی کسی را دوست دارید، چیزی قوی و خوب برای تصاحب آن ساخته اید.
مراقبت، نگرانی، حساسیت - اینها احساساتی هستند که وقتی کسی را دوست دارید، مهم ترین احساس را در قلب شما خواهند داشت، صرف نظر از اینکه چقدر بالا و یا چقدر بالا هستید. کم شور می سوزد طیف کاملی از احساسات ثابت وجود دارد که بین شما دوام می آورد و بدون توجه به شرایط سخت باقی می ماند. در واقع، زمانی که مشکلات پیش میآیند، عشق شما قویتر میشود.
همچنین ببینید: عاشق یک الکلی؟ 8 چیزی که باید بدانید12. شراکت در مقابل مالکیت
مردی که با او قرار ملاقات داشتم، یک بار به من گفت: "اولین کلمهای که وقتی به شما فکر میکنم به ذهنم میرسد "مال من است" '." برای من 22 ساله بسیار شدید و عاشقانه به نظر می رسید. اما با نگاهی به گذشته، فقط به این فکر می کنم که او چقدر کمی می دانستمن و چقدر خودم را کم می شناختم. تعلق داشتن به یکدیگر بسیار خوب و خوب است، اما هرگز فراموش نکنید که در نهایت شما دو فرد جدا از هم در یک شراکت عاشقانه هستید. عاشقانه و جذابیت متقابل مهم هستند، اما من همیشه دوستی را نقطه قوت یک رابطه میدانستم.
وقتی عاشق هستید، به راحتی میتوان چیزهایی مانند ایده شراکت، نمایندگی و دوستی را نادیده گرفت، زیرا شما خیلی در هم پیچیده اید وقتی کسی را دوست دارید، این امکان وجود دارد که بتوانید دیدگاه سالم تری داشته باشید و متوجه شوید که در یک شراکت هستید، دوستی که در آن کمتر "مال شما" و "مال من" و بیشتر "مال ما" وجود دارد.
13 . شناخت خانواده یکدیگر در مقابل غریبه بودن
آشنایی با خانواده، دوستان و حلقه اجتماعی یک عزیز بسیار مهم است. این به شما بینشی نسبت به افرادی که آنها را بزرگ کردهاند، افرادی که با آنها احاطه کردهاند و نوع افرادی که برایشان مهم هستند، میدهد. وقتی عاشق هستید، همه چیز مربوط به شما دو نفر است. شما در یک دایره عاشقانه کوچک دو نفره قرار دارید که در آن به هیچ کس دیگری نیاز ندارید یا نمی خواهید. اما این بدان معناست که شما معشوق خود را در انزوا می بینید تا اینکه بتوانید تشخیص دهید که او در کنار خانواده، دوستانشان و به طور کلی در خارج از دنیا چگونه هستند.
همچنین، وقتی کسی را دوست دارید، بر خلاف عاشق بودن، می خواهید او را به حلقه گسترده تر خود معرفی کنید، زیرا می خواهید افرادی را که دوست داریدیکدیگر را ملاقات کنید و با هم کنار بیایید. خوب است که دایره عشق خود را گسترش دهید و بزرگ کنید و به اشتراک بگذارید، نه اینکه خود را در آن ببندید.
گاهی اوقات، احساس هیجان برای معرفی شریک زندگی خود به دوستان و خانواده خود نشانه این است که واقعاً به آنها احساس غرور می کنید. اینکه آنها را همان طور که هستند دوست دارید و نمی توانید صبر کنید تا آنها را با سایر افرادی که به شما اهمیت می دهند به اشتراک بگذارید. آیا می توان کسی را دوست داشت و عاشق او نبود؟ در این مورد، شما هر دو آنها را دوست دارید و هنگام معرفی آنها به عنوان این شخص عالی که با آنها هستید، عجله هولناک عاشق شدن با آنها را احساس می کنید!
14. سکوت راحت در مقابل سر و صدای مداوم
نگفتنی است. که اگر مدتی است که عاشق شده اید، دیگر نمی توانید چیزهایی برای گفتن به یکدیگر تمام کنید. این فقط این است که ما فکر می کنیم وقتی کسی را دوست دارید، کاملاً آماده هستید که نیاز به صحبت مداوم و تحت تأثیر قرار دادن او را پشت سر بگذارید. تفاوت بین عاشق بودن و دوست داشتن کسی در این است که اگر عاشق کسی باشید، احتمالاً احساس میکنید که باید تمام روز و همیشه همدیگر را سرگرم کنید. سکوت ها شما را آزار می دهد زیرا فکر می کنید به این معنی است که شما خسته هستید یا اینکه معشوق شما به اندازه کافی با شما در میان نمی گذارد.
اما شاید وقتی کسی را دوست دارید، کارهایی را انجام می دهید که وقتی آنها واقعاً با شما راحت هستند، انجام می دهید، مانند نشستن. با آنها بی سر و صدا، به خصوص پس از یک روز طولانی و شلوغ. شاید وقتی کسی را دوست دارید، همیشه نیازی به سر و صدا نداشته باشید تا احساس کنید که دوستش دارید و دوستش داریدجالب هست. با همه سر و صداهای اطرافمان، تمام صداهایی در سرمان که به ما میگوید بیشتر کار کنیم و بیشتر باشیم، شاید عشق آرام باشد، به شما اجازه میدهد بدانید که همین کافی است، شما کافی هستید.
15. ارتباط عمیق در مقابل پیوند سطحی
وقتی بدانید، می دانید. آیا این چیزی نیست که هر داستان عشقی بزرگ به ما می گوید؟ پیوندهایی وجود دارد که نمی توان آنها را توضیح داد، پیوندهایی که اغلب معنایی ندارند اما آزمایش های زمان را تحمل می کنند. وقتی عاشق هستید، شاید در ظاهر چیزهای مشترک زیادی داشته باشید و چیزهای زیادی برای گفتن داشته باشید، اما در جایی، هنوز مطمئن نیستید. شما در همان زمینه کار می کنید، سرگرمی های مشابهی دارید و به نظر می رسد که همه چیز بدبین است. و با این حال…
به هر حال، وقتی کسی را دوست دارید، کاملاً ممکن است که وابستگی به این اشتراکات سطحی وجود نداشته باشد. شما میتوانید موجوداتی کاملاً متضاد باشید، اما وقتی با یکدیگر هستید کاملاً احساس امنیت و کامل خواهید کرد. این به این دلیل است که ارزش های اصلی شما مطابقت دارند. چیزهایی مانند آنچه از یک رابطه می خواهید، ایده ها و ایدئولوژی هایتان، سیستم های ارزشی و اهدافتان برای آینده. خواهی فهمید که شما دوتا با هم دست خوبی دارید. شما همدیگر را به چالش خواهید کشید، همدیگر را می خندانید و همه چیز را در مورد عشق و دنیاهای جدیدی که می توانید با هم کشف کنید به یکدیگر یاد خواهید داد.
دوست داشتن کسی در مقابل عاشق بودن می تواند به آسانی گوش دادن به قلب شما یا به سختی باشد. باید یک عمر درس عشق و زبان عشق را بیاموزد و از یاد نگیرد. شما حتی ممکن استخود را متعجب کنید، "آیا بهتر است کسی را دوست داشته باشید یا عاشق او باشید؟"
باز هم، پاسخ آسانی وجود ندارد. با این حال، میتوانید عمیقاً در مورد آنچه از زندگی عاشقانه خود میخواهید نگاه کنید. آیا از عاشق بودن، لذت بردن از اشتیاق و بی نگرانی در مورد آینده خوشحال هستید؟ یا ترجیح می دهید یک رابطه قوی و مطمئن ایجاد کنید که می دانید دوام خواهد داشت؟ با خودتان صادق باشید و کاری را انجام دهید که شما را خوشحال می کند. این واقعاً تمام چیزی است که عشق، به هر شکلی، در مورد آن است.
1> کسی در مقابل عاشق بودن.15 تفاوت بی رحمانه بین دوست داشتن یک نفر و عاشق بودن "من عاشق تو هستم". به راستی وقتی عشق در هر دو مشخص است و وجود دارد، اصلاً چرا باید اختلاف باشد؟ خوب، یک صندلی را بردارید و توجه خود را به ما جلب کنید. ما در حال بررسی عمق و وسعت این هستیم که چگونه دوست داشتن کسی در مقابل عاشق بودن می تواند بسیار، اساساً متفاوت باشد و چگونه باید بتوانید آنها را از هم متمایز کنید.
«دوست داشتن یک شخص دارای ویژگی خاصی است آی تی. کاویتا میگوید: «این در واقعیت است، در چیزی که آنها واقعاً به میز میآورند، و صرفاً یک ادراک یا زاییده تخیل نیست.» "شما آگاه هستید که عاشق کسی هستید، در حالی که عاشق بودن ناخودآگاه تر است." روابطی که بر پایه دومی ایجاد می شود معمولاً نمی تواند در زمان های آشفته غلبه کند زیرا شما هرگز واقعاً طرف مقابل را دوست نداشته اید، بیشتر در تخیل شما بوده است. به این ترتیب، قبل از اینکه بفهمید عاشق بودن با دوست داشتن کسی یکی نیست، می توانید یک سری روابط شکست خورده داشته باشید. دوست داشتن یک نفر یعنی دوست داشتن ارزش ها، باورها، احترام گذاشتن به آنها، دیدن او به همان شکلی که هستند و دانستن اینکه شما مناسب هستید." ، عشق یک مسیر مانع است هر شکلی که باشد، اما برای پاسخ دادن به آنسوال "آیا دوست داشتن کسی متفاوت از عاشق بودن است"، به نحوه مدیریت این موانع نگاهی بیندازید. آیا همیشه هنگام بروز مشکلات از یکدیگر حمایت می کنید، یا بیشتر یک سناریوی "تو می کنی، من انجام می دهم" است؟
مارسیا و جان به مدت سه ماه با هم قرار داشتند و اگر از آنها خواسته می شد، صادقانه می گفتند که با هم هستند. به شدت عاشق. اما هر بار که مادر جان سعی می کرد بین آنها شیطنت کند عشق آنها از بین می رفت یا دوستان مارسیا به او می گفتند که فکر می کنند جان برای او مناسب نیست. تردیدها و مسائلی در هر رابطه ای پیش می آید، اما وقتی به جای عاشق شدن، کسی را دوست دارید، با هم صحبت می کنید و سعی می کنید به عنوان یک تیم راه حلی پیدا کنید.
مارسیا و جان حتی نمی توانستند در مورد این مشکلات رابطه بدون درگیری های تلخ و سرزنش صحبت کنید. جان از خارهای مادرش چشم پوشی میکرد، در حالی که مارسیا توصیههای دوستانش را کاملاً قبول میکرد. اما شک و تردیدهای واقعی در ذهن آنها کاشته شد و آنها قادر به رویارویی با آنها و غلبه بر آنها نبودند.
«وقتی کسی را دوست دارید، آگاهانه تصمیم می گیرید که با هم رشد کنید، منتظر یکدیگر باشید، و شما می خواهید. همیشه در اتصال امن است. این یک احساس فراری نیست، شما برای یکدیگر هستید، نه لزوماً در یک خط از یک صفحه، اما حداقل در یک کتاب. و بنابراین، شما میدانید که هر موانعی بر سر راهتان قرار میگیرد، برای مقابله با آنها مجهز هستید،» کاویتا مشاهده میکند.
اغلب، بودندر عشق، حتی عمیقاً عاشق کسی، می تواند به این معنی باشد که او را روی یک پایه قرار دهید و او را موجوداتی کامل ببینید. و همه ما می دانیم که نقص انسانی ترین خصوصیات است. وقتی به تفاوتهای دوست داشتن یک نفر با عاشق بودن فکر میکنید، همه چیز به این است که او را افراد ناقص و ناقصی ببینید، نه اینکه چهرهای کاذب از کمال را به آنها فشار دهید، و سپس ناامید شوید، وقتی آنها نتوانستند به آن عمل کنند.
4. تعهد در مقابل غیر عادی بودن
گوش دهید، اینطور نیست که در یک رابطه معمولی مشکلی وجود داشته باشد. فقط این است که وقتی در مورد دوست داشتن کسی در مقابل عاشق بودن صحبت می کنید، تعهد عامل اصلی مبارزه است. آیا می توان کسی را دوست داشت و عاشق او نبود؟ مطمئناً می توانید. اما در مورد جسی برعکس بود. او احساس می کرد که عاشق است اما واقعا آنها را دوست ندارد. جسی می گوید: «چند ماه با این مرد، اندرو، قرار ملاقات داشتم. جرقه ها شگفت انگیز بودند. گفتگوی خوبی داشتیم، رابطه جنسی عالی داشتیم و واقعاً با هم کنار می آمدیم. همه نشانهها خوشحال کننده بودند.»
اما جسی خیلی زود متوجه شد که وقتی نوبت به برنامهریزی برای قرار بعدی یا رفتن در آخر هفته با هم میرسد، دلش درگیر آن نیست. من در مورد برنامه ها مبهم بودم، نمی خواستم با او به چیزی متعهد شوم. همچنین، من چند قرار ملاقات با پسران دیگر رفتم، هرچند که اندرو را خیلی دوست داشتم. فهمیدم که عاشق شده ام، اما او را دوست نداشتم.
البته، اینهمیشه اینقدر سیاه و سفید نیست، و روابط گاه به گاه می توانند به تعهد شکوفا شوند. اما تا حد زیادی آماده نبودن برای تعهد به برنامههای آینده، یا حتی تعهد به شناخت دقیق یکدیگر، نشانهای از این است که عاشق هستید، اما لزوماً آنها را دوست ندارید. "وقتی کسی را دوست دارید، این یک سراب نیست - شما دقیقا می دانید که او چه کسی است و تعهد از هر دو طرف است. شما در حال رشد متقابل هستید و با هم بر آشفتگی غلبه می کنید. شما برای مهر و موم کردن اتصال عجله ندارید، مایلید اجازه دهید آن به خودی خود باز شود. اما وقتی عاشق هستید، مطمئن نیستید و مطمئن نیستید،» کاویتا توضیح می دهد.
5. صرف تمام وقت خود با آنها در مقابل ایجاد فضا برای دیگران
تعادل کلید یک رابطه سالم است و دوست داشتن کسی هرگز به این معنا نیست که دیگران را از زندگی خود حذف کنید. وقتی عمیقاً عاشق کسی هستید، ممکن است متوجه شوید که فقط با او وقت می گذرانید و دوستان و خانواده را قطع می کنید. این یک ویژگی رابطه ناسالم است حتی اگر عاشق باشید، و همچنین به این معنی است که انتظار دارید یک نفر تمام نیازهای شما را برآورده کند. این نه تنها غیرعملی است، بلکه فشار زیادی برای وارد کردن بر کسی که ادعا می کنید دوستش دارید است.
وقتی کسی را دوست دارید، انتظار ندارید همیشه در دسترس شما باشد و او نیز نخواهد داشت. با داشتن دوستان و محافل اجتماعی خود، بیرون رفتن به تنهایی وتصدیق اینکه افراد دیگری را در زندگی خود دارید که آنها را دوست دارید و به همان اندازه برای شما مهم هستند.
«وقتی کسی را دوست دارید، امنیت دارید و در کنار هم و به صورت فردی رشد می کنید. شما همیشه در ارتباط هستید، وقتی به آنها فکر می کنید درخشش گرمی احساس می کنید، می دانید که به یکدیگر تعلق دارید. اما میتوانید عاشق چند نفر باشید و گیج شوید زیرا این یک برداشت کلی از عشق است، نه خاص و کمتر به تعهد مربوط میشود.
«وقتی کسی را دوست دارید، قابل اعتماد هستید زیرا میدانید که به هم متصل هستید. شما می دانید که می توانید هر زمان که بخواهید صحبت کنید و ارتباط برقرار کنید و از این ارتباط راضی هستید. گذراندن تمام وقت خود با آنها به معنای دوست داشتن کسی نیست، بلکه بیشتر یک شیفتگی است زیرا مبتنی بر ناامنی است. تفاوت بین عشق و دوست داشتن یک نفر در این است که دوست داشتن کسی یک احساس بالغ تر و واقعی تر است. شما از عشق در مقابل عاشق بودن صحبت می کنید، همچنین در مورد آرامش و امنیت اولیه و درونی صحبت می کنید، در مقابل ترس دائمی از رها شدن یا حتی کنار گذاشته شدن، یا زیر سوال بردن هر حرکت آنها. وقتی عاشق هستید و همه چیز در مورد احساسات قوی است، ناامنی رابطه احتمالاً یکی از این احساسات است. شاید به این دلیل است که چیزها هنوز جدید هستند و شما مطمئن نیستید، شاید می دانید که این قرار نیست دوام بیاورد، یا شاید آنها فقطآن اطمینانی را که آرزویش را دارید به شما نداده اند. شما به توجه مداوم و حرکات بزرگ نیاز دارید و انتظار دارید فقط به شما اطمینان دهد که این عشق است.
وقتی کسی را دوست دارید، نه تنها می دانید که دوست دارید، بلکه از محبت او نیز مطمئن هستید. شما حرکات کوچک و آرام را تشخیص می دهید و احساس تعلق قوی به یکدیگر دارید، حتی اگر دائماً با هم نباشید یا 10 بار در روز به شما نگویند دوستتان دارند. کاویتا میگوید: «امنیت در عشق به این معناست که به همدیگر فضایی برای گسترش و رشد بهعنوان فردی و زوجی بدهید. هنوز احساس اعتماد دارید."
احساس امنیت در یک رابطه، اساسی ترین حقی است که افراد در یک رابطه باید از یکدیگر و از خود رابطه مطالبه کنند. امنیت مانند یک لنگر عمل می کند. وقتی افراد احساس امنیت می کنند، کار روی رابطه مانند یک تمرین سازنده و مثبت به نظر می رسد. بنابراین، امنیت واقعاً آشکارترین و بی رحمانه ترین تفاوت بین دوست داشتن کسی و عاشق شدن با کسی است. دوست داشتن کسی و احساس امنیت دست به دست هم می دهند.
7. اصالت در مقابل نما
برای من، اگر نتوانم با شلوارک خواب و گره در کنارت باشم، ذره ای دوستت ندارم و من نمی خواهم! وقتی عاشق هستیم، تمایل داریم بهترین، شجاعترین، قویترین و زیباترین نسخههای خود را نشان دهیم. ماآسیبپذیریها، زخمها و نظرات بحثبرانگیز ما معمولاً در زیر یک لایه ضخیم از «باید تأثیر خوبی بگذارد» خفه میشوند. هنگامی که عاشق هستیم، سخت است که خود واقعی و واقعی خود باشیم و زمانی که گریه های زشتی داریم، کسی را که دوست داریم نشان دهیم.
به اصالت خود به عنوان شورت خواب احساسی و گره بالایی نگاه کنید. خودی که با آن بیشترین آرامش و راحتی را دارید. سپس، وقتی در اطراف فردی هستید که دوستش دارید یا عاشق او هستید، ببینید آیا همان خود هستید یا خیر. اگر آنها شما را صبح، بدخلق و بدون آرایش دیده باشند، به احتمال زیاد همدیگر را دوست دارید.
همچنین ببینید: حقایقی درباره ازدواج آبهیجیت بانرجی و استر دوفلومایا به یاد می آورد: «نامزدم از من در بدترین آنفولانزا تا به حال پرستاری کرد. او میگفت: «نفک میکردم و نمیتوانستم جلوی عطسهام را بگیرم، بینیام متورم شده بود، چشمهایم اشک میریخت. ما فقط چند ماه بود که قرار بودیم، فکر نمیکنم تا آن زمان من را بدون ریمل ندیده باشد. اما او ماند و من را از طریق آن دید. و من می دانستم که این عشق است.» اگر از خود می پرسید: "آیا می توانی کسی را دوست داشته باشی بدون اینکه عاشق او باشی؟"، فقط به این نگاه کنید که چقدر می توانید در کنار هم واقعی باشید و باید پاسخ خود را داشته باشید.
کاویتا می گوید: "تو واقعی هستی؟" جلوی کسی که دوستش داری عنصر رمز و راز وجود دارد، اما این به عاشقانه است، نه شیفتگی. میدانید حتی اگر به نتیجه نرسد، واقعی و معتبر بود. شما عجله ای ندارید که آن را به سمت خاصی ببرید. شما حتی قادر خواهید بود برای آنها آرزوی سلامتی کنید و به راه خود ادامه دهید زیرا می توانید کسی را بدون آن دوست داشته باشیددر رابطه با آنها این زیبایی عشق است دلبستگی بد نیست، اما باید کاربردی باشد و تبدیل به یک رابطه سمی نشود.»
8. فضا در مقابل چسبندگی
ادعای فضای خود و ارائه آن به معشوق، بستر یک سالم است. ارتباط. اما زمانی که عاشق هستید، ممکن است برایتان سخت باشد که به عزیزتان اجازه دهید فضا داشته باشد یا حتی از درخواست فضای خود هراس داشته باشید. با هم بودن دائمی امنیت را برای شما به ارمغان می آورد و به سختی می توانید آن را رها کنید.
هرچند وقتی شخصی را دوست دارید، قدردانی می کنید که او به فضای فیزیکی، عاطفی و روانی خودش نیاز دارد، و این شما را نمی ترساند که اجازه دهید آنها باشند. در واقع، احتمالاً مطمئن خواهید شد که کسی را دوست دارید که به اندازه کافی ایمن باشد که به شما اجازه دهد در صورت نیاز فضای خود را داشته باشید. آیا شما تعجب می کنید، "آیا بهتر است کسی را دوست داشته باشید یا عاشق او باشید؟" دل شما جواب را می داند. شما به طور شهودی می توانید احساس کنید که دوست داشتن کسی باعث رهایی و رهایی می شود. دادن فضا برای رشد و دستیابی به پتانسیل کامل به یکدیگر باید اصل راهنما یک رابطه باشد.
یکی از سالم ترین کارهایی که می توانیم برای خود و شرکایمان انجام دهیم این است که فضای خود را ایجاد کنیم و ادعا کنیم که در آن دوباره شارژ کنیم. و به بهترین خودمان برگردیم. داشتن گوشه خود در یک فضای زندگی مشترک، سفر انفرادی پس از ازدواج، اطمینان از اینکه زمانی را برای خود اختصاص می دهید - انجام همه این کارها، و ارائه دادن