فهرست مطالب
ازدواج در اولین بار با چالشهای خاص خود همراه است، اما همسر دوم بودن با مسائل منحصر به فردی همراه است که باید با آنها مقابله کرد و برای آنها آماده بود. به عنوان یک همسر دوم، شما باید با ازدواج با لب بالایی سفت و شوخ طبعی روبرو شوید. به احتمال زیاد، یک همسر سابق برای مقابله، فرزندان ناتنی برای جلب نظر و کل طیف سندرم همسر دوم برای هدایت وجود دارد. 64 درصد از مردان واجد شرایط و 52 درصد از زنان واجد شرایط در ایالات متحده دوباره ازدواج کردند. بنابراین، اگر از درد همسر دوم بودن رنج میبرید، با دانستن اینکه تنها نیستید، آرامش پیدا کنید. خیلی های دیگر در حال انجام چالش های مشابه هستند، و این باید به شما امیدواری بدهد که آنقدرها هم که به نظر می رسد غیرقابل حل نیست.
در حالی که همسر دوم بودن مزایایی دارد (امیدوارم همسر شما بیشتر کارهایش را از سیستم خود خارج کرده باشد. در حال حاضر!)، این ازدواج بینظیر شما نخواهد بود. مقایسه همسر اول و همسر دوم ممکن است در ذهن شما و همسرتان اجتناب ناپذیر به نظر برسد - و اگر فرزندانی از ازدواج اول همسرتان در تصویر وجود داشته باشد، این مقایسه ها می تواند چندین برابر شود.
می دانید چه چیزی وجود دارد. ، هر موقعیت نامطلوب چیز مثبتی در مورد خود دارد و همچنین باید با مسائل مزاحم همسر دوم کنار بیاید. تا انتها با ما همراه باشید تا از پوشش نقره ای دیدن کنید. کرانتی سیهوترا مومین، یک CBT با تجربههر یکشنبه بر مزار همسر مرحومش گل می گذارد. او ابتدا مطمئن نبود که در مورد آن چه احساسی دارد، اما سپاسگزار بود که به او این فضا و زمان را داد و در نهایت پیوند آنها را تقویت کرد.
یکی از مزایای همسر دوم بودن این است که شما به همراه خود می آورید. یک چشم انداز تازه به این چمدان، و شما تبدیل به شریکی می شوید که در کنار آنها می ایستید تا آنها از طریق آن کار کنند. اطمینان حاصل کنید که آنها خود را در گذشته گم نمی کنند. به آنها یادآوری کنید که آنها آینده ای کاملاً جدید با شما دارند که باید منتظر آن باشند، حتی اگر تصمیم بگیرند که یاد همسر اول خود را به روش خودشان گرامی بدارند.
6. رسیدگی به همسر سابق
اگر همسر سابق شریک شما هنوز در تصویر است - مراقبت از بچه ها یا به عنوان شریک تجاری یا فقط گاهی اوقات ملاقات می کند - باید یاد بگیرید که چگونه رفتار کنید. با آنها بدون اجازه دادن به ناامنی های همسر اول در مقابل همسر دوم شما را از بین ببرد. تعادل بسیار خوبی در اینجا وجود دارد که باید حفظ شود.
شما باید این واقعیت را درک کنید که همسر اول مدام در زندگی همسرتان ظاهر می شود، او جایگاه خود را دارد و شما نیز جایگاه خود را دارید. این امکان وجود دارد که در زندگی خانواده نیازهایی وجود داشته باشد که فقط او آنها را برآورده می کند، به عنوان مثال، اگر آنها پس از طلاق با هم والدین شوند، او در اطراف خواهد بود. او همچنین میتواند با خانوادههای شوهرش رابطه خوبی داشته باشد، و هنوز هم میتواند آنها را ببیند.
در نتیجه، ممکن است احساس کنید که او کمی بیش از حد آنجاست و پا به پا میکند.انگشتان پا اینجا به راحتی می توان خشم ایجاد کرد و زن اول و همسر دوم درگیر جنگ می شوند. در یک موقعیت ایده آل، شما می توانید با هم زندگی کنید و اذعان کنید که هر یک از شما فضای منحصر به فردی در خانواده دارید. متأسفانه، ما انسان هستیم و ناامنی در برخی مواقع به وجود می آید. همسر اول همچنین می تواند احساس کند که شما به طور کامل او را جایگزین می کنید و با حسادت شروع به محافظت از فضای او می کنید. کرانتی میگوید: «مقایسه با سابق در همه جا سمی است. مقایسه فقط این احساسات را تغذیه می کند، و مطلقاً هیچ مزیتی وجود ندارد که خود را در برابر همسر سابق همسرتان قرار دهید.»
این به نفع این است که همسر دومی باشید که در ازدواج خود بالغ و ایمن است که بتواند با چنین معادله ای کنار بیاید. هیچ راه آسانی برای کنار آمدن با گذشته پیچیده مردی که از دو ازدواج خسته شده است وجود ندارد، جز اینکه به آن زمان و صبر بدهید. اجازه ندهید سندرم همسر دوم شما بر همه چیز غلبه کند.
7. بزرگتر بودن
هیچ حامی برای همسر دوم وجود ندارد، و نیازی نیست که برای این نقش شروع کنید. اما، زمانهای زیادی پیش میآید که به خاطر آرامش ذهن همه، از جمله خودتان، باید با لطف تسلیم شوید. همسر دوم بودن را بپذیرید و راهی بیابید که در نقش خود راحت باشید بدون اینکه از همسر سابق خود برای رسیدن به آن ناراحت باشید. این کمک خواهد کردهمه افراد درگیر در معادله فیبی که سه سال پیش با همسرش جک ازدواج کرد، میگوید: «همسر دوم بودن به این معنی بود که من وارد یک خانواده شدم که قبلاً وجود داشت.» چیزی که من می خواستم در ابتدا سعی کردم با آن مبارزه کنم اما هر بار به یک نبرد طاقت فرسا تبدیل می شد. بالاخره متوجه شدم که باید نبردهایم را انتخاب کنم، و این به معنای پوزخند زدن و تحمل آن بود.»
یک راه خوب برای انجام این کار این است که به وضوح آنچه را که برای شما مطلقاً غیرقابل مذاکره است، و جایی که می توانید مصالحه کنید، مشخص کنید. ایجاد مرزهای سالم برای هر رابطه ای ضروری است و از همه بیشتر برای همسر دوم. به یاد داشته باشید، شما مجاز هستید که محدودیت های خود را داشته باشید و همچنین پای خود را زمین بگذارید. فقط مطمئن شوید که هر بار که به راه خود نرسیدید، وارد نبرد سلطنتی نشوید، زیرا این به شما یا هیچ کس دیگری کمکی نمی کند.
کرانتی می گوید: «همه چیز در مورد ارزش گذاری ازدواج دوم شماست. «بر خلاف ازدواج اول، در اینجا کمی ایده آل کردن همسر وجود خواهد داشت. به یاد داشته باشید، بین ارزش گذاشتن آنها و قرار دادن آنها بر روی یک پایه تفاوت وجود دارد، بنابراین ادامه دهید و برای همسر و رابطه خود بیش از هر موضوع کوچکی ارزش قائل شوید. واقعاً آن وقت است که آدم بزرگتری میشوی.»
8. پذیرش یک رابطه غیر سنتی
باز هم، ازدواج دوم طبق تعریف به معنای بیشتر"اول" انجام شده است و سپس برخی. هر دوی شما در اطراف بلوک رابطه بوده اید و احتمالاً چند زخم از روابط و/یا ازدواج های گذشته را پشت سر گذاشته اید. بپذیرید که این رابطه دارای چند ویژگی عجیب و غریب خواهد بود، پذیرش همسر دوم بودن را آسانتر میکند.
شما باید برای بچهها و برنامههایشان جا باز کنید، شبهای ملاقاتی که توسط پرستار بچهها قطع میشود که در دسترس نیستند. در آخرین لحظه، خواهر و برادرهایی که خیلی قبل از آمدن شما انتظارات خود را داشتند و غیره. یک عروسی کوچک، بنابراین بسیاری از مردم نمی دانستند که او از همسر اول خود طلاق گرفته است، چه برسد به اینکه دوباره ازدواج کند. بنابراین، وقتی بیرون رفتیم، غافلگیری و کنجکاوی و فقط گوشه ای از شایعات در هوا بود. کمی طول کشید تا به آن عادت کنم، اما بعد، پذیرفتم که این ازدواج سنتی شما نبود. احتمالاً سؤالات بیشتری از شما پرسیده می شود و عادت می کنید که به عنوان "همسر اصلی" دیده شوید. این کمک می کند که یاد بگیرید چگونه جلوی این واکنش ها را بگیرید تا از مقایسه همسر اول و همسر دوم در ذهن شما استقبال نکنند. شما به هیچ کس توضیحی بدهکار نیستید، پس چانه را بالا بیاورید و به کار خود ادامه دهید.
9. اعداد و ارقام مخالف شما هستند
نه اینکه ازدواج شما را مختل کند،مطالعاتی نشان می دهد که 60 درصد ازدواج های دوم به طلاق ختم می شود. و در برخی از محافل، مردم از بیرون انداختن این اعداد در مکالمه دریغ نمیکنند. اگر قصد ازدواج دوم را دارید و این آمار باعث بی خوابی می شود، به یاد داشته باشید که وارد شدن به این ازدواج با چشمان باز و اعتقاد راسخ به مرزهای خود، راه زیادی را برای ایجاد یک ازدواج موفق خواهد داشت.
در هر رابطه ای خطری وجود دارد، و صادقانه بگویم، هیچ تضمینی وجود ندارد که هیچ یک از ما برای همیشه با هم باشیم. اما این بدان معنا نیست که ما به هر رابطه عشقی و ازدواج با امید و تمام هوش هیجانی که میتوانیم نگاه نکنیم. اگر واقعاً نگران هستید، مشاوره قبل از ازدواج با همسر آینده خود را در نظر بگیرید و نگرانی های خود را بیان کنید. همیشه بهتر است با آمادگی کامل وارد یک تصمیم مهم زندگی شوید.
چگونه با همسر دوم بودن کنار بیایم؟
اکنون همه بحث ها فقط به یک سوال خلاصه می شود - چگونه با همسر دوم بودن کنار بیاییم؟ دو راه وجود دارد، یا اجازه می دهید همه موانع و قضاوت های غیر ضروری شما را خسته کنند یا روی کار روی ازدواج خود تمرکز کنید. و برای انجام این کار، اجازه ندهید برچسب «ازدواج دوم» از همان ابتدا شما را سنگین کند. این فشار اضافی همراه با ترس از متعهد شدن به یک فرد جدید و شروع دوباره از ابتدا را از بین می برد.
اگر فکر می کنید، همسر دوم بودن در بسیاری از افراد بهتر است.راه ها. شوهر شما باید یکی دو چیز را در مورد مسئولیت مساوی در ازدواج یاد گرفته باشد. به علاوه، طلاق باید او را قویتر کرده باشد و حالا میداند برای حفظ یک ازدواج چه کاری نباید انجام دهد. در اینجا چند راه برای مقابله با مسائل همسر دوم وجود دارد بدون اینکه اجازه دهید آنها شما را خیلی آزار دهند:
- زمان خود را صرف کنید اما سعی کنید یاد بگیرید که چشم خود را بر روی انتقادات ازدواج خود ببندید
- در ابتدا، مسائل مالی ممکن است کمی سخت باشد، اما همیشه می توانید هزینه ها را تقسیم کنید و هزینه ها را به طور موثر مدیریت کنید
- به جای اینکه اجازه دهید همسر سابق شما را بترساند، می توانید با مهربانی رابطه را مدیریت کنید و او را به عنوان بخشی از زندگی خود بپذیرید
- 6>با شوهرتان درمورد اینکه چقدر میخواهد شما در زندگی بچهها مشارکت داشته باشید ارتباط برقرار کنید و از این مرزها تجاوز نکنید
- خانهتان را مانند هر زوج تازه ازدواج کردهای پر از عشق و شادی بسازید
نکات کلیدی
- ننگ اجتماعی در ازدواج دوم ناراحتی بزرگی است
- ممکن است عروسی شما آنقدرها که می تواند خاص نباشد از انجام دوباره همان آداب و رسوم ناراحت کننده است
- شما باید در برخورد با روابط او با همسر سابقش و بچه ها صبور باشید
- باید آماده باشید که به او کمک کنید تا از پس مشکلات مالی و بار عاطفی خود برآید
- شما می توانید سعی کنید آن را به عنوان یک "ازدواج دوم" تلقی نکنید و از زندگی خود با مردی که دوستش دارید لذت ببرید.
دومین بودن چه حسی داردهمسر؟ خب، همسر دوم بودن نوع خاصی از طنز، شوخ طبعی و احتمالاً نفس عمیق زیادی می خواهد. انجام این کار بسیار است و این واقعیت که شما این کار را انتخاب کرده اید، چیزهای زیادی در مورد شما می گوید. به یاد داشته باشید، شما نه تنها همسر، بلکه چمدانهای او، همسران سابقشان، بچههایشان و مجموعهای از مشکلات آماده را که میتوانید با آنها مقابله کنید.
نگاهی فراتر از تفاوتهای همسر اول و همسر دوم و جوانب مثبت و منفی میتواند این سفر را کمی آسانتر کند. هیچ راهی برای انجام این کار وجود ندارد زیرا هر ازدواج منحصر به فرد است. اما اگر از واقعیت ها آگاه هستید و برای چند شگفتی آماده می شوید، دلیلی وجود ندارد که همسر شگفت انگیزی نباشید. همسر دوم به معنای رتبه دوم نیست - این را در نظر داشته باشید.
همچنین ببینید: 9 راه صادقانه برای عذرخواهی از کسی که به او صدمه زده اید > یک پزشک با مدرک کارشناسی ارشد روانشناسی و تخصص در روانشناسی بالینی، حقایق سختی را در مورد همسر دوم بودن و آنچه باید برای آن آماده باشید به ما می گوید.معایب همسر دوم بودن چیست؟
ما بر این باوریم که ضرر اصلی همسر دوم بودن به جای خطر یک ازدواج ناپایدار، بیشتر به پچ پچ های جامعه مربوط می شود. بله، البته، چالشهای مهمی مانند یک همسر سابق زورگو وجود دارد، اما اغلب آنها اغلب در ذهن شما پخته میشود. خواننده ما کلویی داستان خود را از ازدواج با مرد مطلقه ای از نیواورلئان به اشتراک می گذارد.
چول می گوید: "در چند سال اول ازدواجمان، زمزمه ها را می شنیدم و هر وقت جایی می رفتم احساس می کردم همه چشم ها به سمت من است. با شوهرم. تصور میکردم که مردم مرا مسخره میکنند و میگویند: «زن دوم میآید». برخی از اقوام بزرگتر اغلب قبل از اینکه تقریباً من را به نام همسر سابقش صدا کنند، زبان خود را گاز می گرفتند. اما بعداً متوجه شدم که ازدواج دوم در مورد دو نفر است که مایلند از گذشته خود درس بگیرند و بقیه زندگی خود را با خوشحالی با هم زندگی کنند. صد در صد در این ازدواج بود. و او کار را برای او آسانتر کرد تا جایی که واقعاً باور کرد که همسر دوم بودن از بسیاری جهات بهتر است. اما اگر مردی که با او ازدواج می کنید یک آشفتگی عاطفی است، تلفن همسر سابقش را قطع کنید، یااز نظر مالی پس از طلاق، ممکن است اوضاع برای شما راحت نباشد.
او ممکن است دلایل زیادی به شما بدهد که از همسر دوم بودن متنفر باشید. به همان اندازه که ما سعی می کنیم روی قسمت های خوب تمرکز کنیم، همسر مردی که از دو ازدواج خسته شده است معایبی دارد:
همچنین ببینید: 8 دلیل واقعی که چرا مردان زنانی را که دوست دارند ترک می کنند- او ممکن است بخواهد هیچ عظمتی در ازدواج دوم که رؤیای شما را از بین ببرد. راه رفتن در راهرو در دونا کاران
- او می تواند در مورد ایده عشق ابدی و بودن با یکدیگر تا زمانی که مرگ شما را از هم جدا کند بسیار بدبین باشد زیرا او دیده است که در مقابل چشمانش خرد شده است
- شاید احساس کنید حضور یک فرد خارجی در اطراف همسر سابقش و بچه ها، بر درد شما از همسر دوم بودن می افزاید
- اگر هر دوی شما طلاق گرفته باشید، افراد بسیار بیشتری درگیر این سناریو خواهند بود، مانند هر دو سابق، بچه ها و همسر سابق و فعلی تعطیلات شما پیچیده تر از آن چیزی خواهد بود که فکر می کنید
- فراتر از چارچوب متعارف ازدواج و روابط، شجاعت و توجه زیادی می طلبد، حتی اگر ازدواج مجدد این روزها راحت تر پذیرفته شود <. 7>
9 چالشی که باید برای همسر دوم بودن آماده باشید
در کنار مقایسه های همیشه حاضر زن اول و همسر دوم، سوال همسر دوم و خانواده نیز وجود دارد. مسائل، زوجه دوم و حقوق مالکیت و غیره. با وجود تمام افسانه های پریان در مورد همسر دوم شیطان و نامادری های شرور، بودن یکهمسر دوم کاملاً سیاه و سفید نیست.
هیچ پاسخ مشخصی برای احساس همسر دوم بودن وجود ندارد. تجربه هر زن در این نقش می تواند به طور قابل توجهی منحصر به فرد باشد، که توسط شخصیت خودش، ماهیت رابطه او با همسرش و همچنین چمدان فردی هر دو شریک زندگی می شود. با این حال، چالشهایی وجود دارد که در این تجربه مشترک هستند.
برای پذیرش همسر دوم بودن، باید یاد بگیرید که چگونه به طرز ماهرانهای در آنها پیمایش کنید. برای کمک به شما در انجام این کار، چالشهایی را جمعآوری کردهایم که میتوانید در نقش خود بهعنوان همسر دوم به دنبال آن باشید، بنابراین برای هر چیزی که ممکن است برایتان پیش بیاید، مجهز هستید.
1. ننگ، نگاههای خیره، سوالات
وقتی مارکوس و شانتال با هم ازدواج کردند، این دومین ازدواج هر دوی آنها بود. آنها چند سالی بود که با هم قرار داشتند و هر دو در اواخر 30 سالگی خود در زمان ازدواج بودند. من دقیقاً جوان و ساده لوح نبودم، اما واقعاً برای قضاوت و سؤالات دائمی و کنجکاوی که برای ما پیش می آمد آماده نبودم.»
"مارکوس را در طول ازدواج اولش میشناختم و مردم تصور میکردند که من آن زن دیگر هستم، که ما مخفیانه یکدیگر را پشت سر همسر اولش میدیدیم. همچنین، همسر اول او، دایان، هنوز هم توسط همسایگان و جامعه عمومی بسیار مورد علاقه است، بنابراین میتوانستم احساس کنم که آنها فکر میکردند من کاملاً اندازهگیری نمیکنم، من متفاوت هستم.»
طلاق و ازدواج مجدد به سختی شنیده نمی شوداما از آنجایی که آنها افسانه یک ازدواج کامل و یک هم روحی را در هم می شکند، هنوز مقداری ننگ وجود دارد. این بدان معناست که شما گرمای نگاههای کنجکاو و سوالات آزاردهنده و پشهمانند را حداقل در سال اول احساس خواهید کرد.
مقایسه همسر اول و همسر دوم و ناخوشایند ناشی از آنها قطعاً از جمله چالشهای بسیاری است. ممکن است مجبور شوید در ازدواج خود با آن روبرو شوید. اینها به عنوان یکی از مزایای همسر دوم بودن به حساب نمی آیند، اما اگر هیچ چیز دیگری نباشد، به شما کمک می کند در موضع خود بایستید و با موقعیت های ناراحت کننده ای که احتمالاً پیش می آید مقابله کنید. کرانتی میگوید: «تضاد رابطهای طبیعی است و میتواند حتی برای خوشبختترین زوجها هم اتفاق بیفتد، اما در ازدواج دوم، تقریباً بهطور اجتنابناپذیر شعلهور میشود. شما به طور کلی با جامعه برخورد خواهید کرد و مواقعی پیش می آید که احساس می کنید تمام دنیا علیه شما هستند. اما حل تعارض کلید زن دوم بودن است، پس باهوش باشید و نبردهای خود را انتخاب کنید.»
2. سندرم همسر دوم
بله، این یک چیز واقعی است. سندرم همسر دوم زمانی است که احساس می کنید وارد واقعیتی جایگزین شده اید که توسط همسر اول و خانواده همسرتان ایجاد شده است و دائماً احساس بی کفایتی می کنید. سنگینی همه اینها میتواند ناامنیهای همسر دوم را حتی در اکثر زنانی که به خود مطمئن هستند افزایش دهد. در اینجا اتفاقی می افتد که شما در مورد نحوه برخورد با بودن مطمئن نیستیدهمسر دوم:
- شما دائماً احساس خواهید کرد که همسرتان به همسر اول و فرزندانش بیشتر از او به شما اهمیت میدهد. 6>شما دائماً خود را با آنها مقایسه می کنید و همیشه فکر می کنید که در حال کوتاهی هستید
- احساس بی اهمیتی باعث می شود از همسر دوم بودن بیشتر متنفر شوید
- ممکن است در نهایت سعی کنید بر انتخاب های زندگی شوهرتان تأثیر بیشتری بگذارید. نسبت به همسر سابقش
این می تواند بسیار طاقت فرسا باشد، اما به یاد داشته باشید، اگر اصرار دارید در رقابت شریرانه زن اول و همسر دوم گیر کنید. در ذهن شما اتفاق می افتد، شما در ازدواج خود خیلی دور نمی شوید. اگر احساس می کنید که به عنوان همسر دوم، شوهرتان با شما وقت نمی گذراند، هر بار که با همسر اولش صحبت می کند یا مجبور می شود بچه ها را بردارد، به جای عبوس کردن یا خش خش کردن، با همسرتان صحبت کنید.
به احتمال زیاد وارد یک خانواده آماده شده اید، حتی اگر از هم پاشیده باشد، و در چنین شرایطی، همسر دوم و مسائل خانوادگی غیر معمول نیستند. اگر همسرتان بیوه است و همسر اولش را از دست داده است، بیشتر آماده باشید که در صورت داشتن فرزندان، یاد او را گرامی می دارد و همچنین به فرزندانش توجه زیادی می کند. به هر حال، حضور نامرئی همسر اول فقط درد همسر دوم بودن را بیشتر می کند.
کرانتی می گوید: "به عنوان همسر اول، شاید با شریک زندگی خود ازدواج کنید.و خانواده آنها به عنوان همسر دوم، شما یک قدم فراتر می روید و با شریک زندگی، خانواده، فرزندانشان و به نوعی حتی با همسر سابقشان ازدواج می کنید. این فقط یک خانواده نیست، بلکه یک خانواده بزرگ است و ممکن است در نهایت احساس کنید مثل میخ مربعی در یک سوراخ گرد هستید. اما به عنوان یک همسر دوم، مهم است که بتوانید در موقعیت های ناخوشایند یا ناراحت کننده راه خود را طی کنید."
در مورد کودکان، چقدر آماده هستید که نامادری شوید؟ حتی زمانی که با هم قرار میگذارید، این منطقه دشوار است، بهخصوص اگر بچهها در مرحله نوجوانی از نفرت شدید نسبت به کسی باشند که والدینشان قرار ملاقات میگذارند. ممکن است بخواهید در حین قرار گذاشتن و قبل از ازدواج، مقدمات را ایجاد کنید، بنابراین وارد خانواده ای نشوید که خصومت شدید دارد.
پذیرش همسر دوم بودن نیز به معنای پذیرش فرزندان حاصل از ازدواج اول همسرتان و شاید پویایی ناهنجاری است که حداقل در ابتدا با آنها در میان میگذارید. رابطه شما با آنها برای مدت طولانی در حال پیشرفت خواهد بود و شما باید آماده باشید که به طرز ماهرانه ای روی این پیچ و خم مانور دهید تا زمانی که رابطه راحت با آنها برقرار کنید.
میرا و لیا پس از 2 سال آشنایی با یکدیگر ازدواج کردند. ، اما دختر لیا از ازدواج اولش به سختی میرا را تایید کرد. "همسر اول لیا درگذشت، و دختر آنها، رز، هنوز در حال رسیدگی به غم و اندوه خود بود که من و لیا شروع به قرار ملاقات کردیم."میرا میگه برای رز، قرار ملاقات مادرش با هر کس دیگری توهین آمیز بود و او حتی پس از دو سال نتوانست میرا را بپذیرد.
«سالها کار روی هر دو قسمت ما طول کشید. ما خانواده به درمان رفتیم. تمام تلاشم را کردم که با او صحبت کنم و او را متقاعد کنم که به اندازه یک پدر و مادر دوست هستم و او می تواند به من اعتماد کند. سخت بود. اما، او اکنون در کالج است، و من فکر میکنم که ما واقعاً پیشرفت کردهایم. ما ممکن است BFF مادر و دختر نباشیم، اما احترام و محبت سالمی برای یکدیگر قائل هستیم.
4. پول مهم است
همسر شما احتمالاً با همسر اول خود یک برنامه مالی طراحی کرده است. شاید در حال حاضر نفقه و صندوق دانشگاه برای بچه ها پرداخت شود. بهعنوان همسر دوم، شما واقعاً در هیچ یک از اینها حرفی ندارید، زیرا همه آنها قبل از اینکه اصلا وارد تصویر شوید انجام شده است. با این وجود، ممکن است از این وضعیت راضی نباشید. درد همسر دوم بودن این است که شما خود را در حاشیه بسیاری از اتفاقات زندگی همسرتان میبینید.
برای سالی، خانهای که با همسرش بیل داشت، خار همیشگی در چشم او بود. نام همسر اولش را به همراه همسرش در اجاره نامه داشت. آنها نمیتوانستند بیرون بروند زیرا بیل نمیخواست بچهها را جابهجا کند و سالی نمیتوانست چیز زیادی در این مورد بگوید، اما همیشه او را خجالت میکشید. این که به نظر نمی رسید برنامه ریزی مالی شامل آسایش او شود، او را بیش از حد آزار می داد. در کنار امور مالی،تمام مسائل مربوط به همسر دوم و حقوق مالکیت در برخی مواقع شعله ور می شود.
دوباره، بهترین راه برای اینکه احساسات خود را بدون آسیب رساندن به زندگی زناشویی خود نشان دهید، گفتگوی صادقانه با شریک زندگی خود است. اگر شرایط مالی و شرایط اجازه می دهد، به محل زندگی خود بروید – همانطور که هرکسی که دافنه دو موریه ربکا را خوانده است به شما خواهد گفت که زندگی در همان خانه با همسر اول ایده خوبی نیست. شما نمی خواهید به دلیل فشارها، ناامنی ها و ناخوشایندهای زندگی زناشویی خود به خاطر گذشته همسرتان تسلیم افسردگی همسر دوم شوید.
5. برخورد با چمدان های شریک زندگی خود
از آنجایی که این رابطه عاشقانه و دوشیزه ای هیچ کس نیست، به عنوان همسر دوم خود را آماده کنید تا بار عاطفی را تحمل کنید. همسر شما همسر اول خود را یا به دلیل طلاق یا مرگ از دست داده است، که هر دو درد و سازوکارهای مقابله ای بسیار، هرچند بسیار متفاوت، به همراه دارند. امیدوارم قبل از درگیر شدن با شما تا حدودی بهبود یافته باشند، اما از دست دادن از این نوع عمیق است. ممکن است این دومین ازدواج شما نیز باشد، در این صورت میتوانید همدلی کنید.
در صورت طلاق سخت، همسرتان ممکن است مشکلات اعتماد و مسائل صمیمیت داشته باشد و این امر باعث میشود که او به سختی صحبت کند. شما کاملا اگر آنها همسر اول خود را به دلیل بیماری از دست بدهند، در تمام زندگی خود با اندوهی دست و پنجه نرم خواهند کرد. یکی از دوستانم با مردی ازدواج کرد که می خواست