چه اتفاقی می افتد وقتی زنی متاهل است و در عین حال عاشق رئیسش می شود؟

Julie Alexander 23-10-2024
Julie Alexander

(اسامی برای محافظت از هویت تغییر کرد)

نیخیل و آرونداتی سه سال از ازدواج خود را به پایان رساندند. آرونداتی واقعا از پیشنهاد ازدواج راضی نبود اما به انتخاب والدینش اعتماد کرد. همه چیز عالی بود، فراتر از تصور او.

شوهر کامل

او هرگز به او "نه" نگفت. او همیشه از هر کاری که آرونداتی می خواست انجام دهد حمایت می کرد. هر دوی آنها تمام روز کار می کردند و عصرها با هم می آمدند.

آنها یک آشپز داشتند. نیکیل چای های صبحگاهی آنها را درست می کرد و با لبخند او را از خواب بیدار می کرد. آنها بهترین بخش روز او بودند... هر روز.

نشانه هایی که یک زن متاهل جذب می شود...

لطفا جاوا اسکریپت را فعال کنید

نشانه هایی که یک زن متاهل به یک زن دیگر جذب می شود: 60٪ از زنان درگیر هستند - نکات رابطه

سپس او را ملاقات کرد

آرونداتی اغلب دیر از سر کار می آمد یا برنامه های شام را با همکاران دفتر یا برنامه های سینمایی در اواخر شب می خورد و نیکیل هرگز حتی یک سوال نمی پرسید. او را خوب می شناخت و به او اعتماد داشت. آرونداتی به خاطر آن به او احترام گذاشت. در آن روزها، آرونداتی با مردی در دفتر کارش نزدیک شد. او رئیس او، دراج بود. از او کوچکتر بود، مردی شایسته. آنها هر بار که برای خود وقت داشتند، گفتگوهای معناداری داشتند. میزهای اداری، کافه تریاها، قهوه عصرانه و گاهی اوقات، حتی شام... آنها هیچ فرصتی را از دست ندادند.

او یک دوست دختر داشت و آرونداتی یک زن متاهل بود، اما هیچ کداماز آن‌ها می‌توانستند هر چیزی را که بینشان می‌گذرد کنترل کنند.

همچنین ببینید: 9 نکته تخصصی در مورد نحوه برخورد با همسر خودشیفته

وقتی آرونداتی در خانه بود، احساس گناه می‌کرد. او نمی توانست با شوهرش ارتباط چشمی برقرار کند. و چیزی که او را کشت این بود که هرگز به او شک نکرد... او هرگز به هیچ چیز مشکوک نبود. آرونداتی، گاهی اوقات تا دیروقت عصرها با رئیسش پیامک رد و بدل می کرد، در حالی که در کنار نیکیل دراز کشیده بود، اما او هرگز ابرویی را بالا نمی برد.

خطی نامرئی که هرگز از آنها عبور نکردند

وقتی نیکیل برای کار به خارج از شهر می رفت، ارونداتی به دراج رفت. آنها تمام شب را با هم گذراندند ... صحبت کردن، تماشای فیلم، نشستن در آغوش یکدیگر و یافتن آرامش در کنار یکدیگر. آنها اینجا و آنجا یک بوسه رد و بدل می کردند و اغلب در آغوش می گرفتند اما چیزی فراتر از آن وجود نداشت. شب‌های بی‌شماری وجود داشت که آرونداتی در آپارتمانش گذراند، اما آنها واقعاً هرگز با هم نخوابیدند. هیچ کدام از آنها این را نمی خواستند. ذیرج از هر چیزی که او را خوشحال می کرد خوشحال می شد و هرگز کاری که باعث ناراحتی او می شد، انجام نمی داد. نحوه کلیک کردن آنها یا ارتباط عاطفی ای که آرونداتی با او احساس می کرد یا نحوه لبخند زدن و خندیدن او وقتی او در اطراف بود. او را به کتاب و وبلاگ و افسانه ها واداشت. آنها وحشیانه ترین تخیلات خود را به اشتراک می گذاشتند و در عین حال سیستم ارزشی مشابهی داشتند. مثل یک پیوند غیرقابل توضیح بود که آرونداتی با او در میان گذاشت.آرونداتی هرگز در زندگی خود اینگونه احساس آشنایی با کسی نداشت، حتی همسرش و آنقدر احساس آرامش می کرد که نمی توانست آن احساسات را با کلمات بیان کند.

همچنین ببینید: 10 علامت که نشان می دهد سابق شما در حال آزمایش شماست

آروندهاتی می دانست که آنچه در قلبش بود درست نیست. از طرفی نیکیل و او قصد داشتند خانواده خود را تشکیل دهند. منصفانه نبود که این کار را با او انجام دهم. او نمی توانست مادر شود و با مرد دیگری رابطه داشته باشد! تحمل این خیلی زیاد بود.

بیش از آن، گناه روزمره او را می کشت، وجدانش دیگر حاضر نبود آن را تحمل کند. پایان دادن به آن او سعی کرد از دراج فاصله بگیرد، اما نمی‌توانست از کسی که تمام روز با او کار می‌کرد دور بماند.

ارونداتی استعفا داد. دراج شوکه شده بود، اما می دانست که او چه می گذرد. آرونداتی دیگر نمی توانست این کار را با شوهرش انجام دهد. و برای هر دوی آنها خوب بود که از هم جدا بمانند و این فقط در صورتی امکان پذیر بود که او شغلش را رها کند.

او هرگز قبلاً چنین احساسی نداشت اما آنها نمی توانستند ادامه دهند. حالا او فقط خاطراتی داشت که یک عمر باقی بماند.

Julie Alexander

ملیسا جونز یک متخصص روابط و درمانگر دارای مجوز با بیش از 10 سال تجربه است که به زوج ها و افراد کمک می کند تا رازهای روابط شادتر و سالم تر را رمزگشایی کنند. او دارای مدرک کارشناسی ارشد در ازدواج و خانواده درمانی است و در محیط های مختلفی از جمله کلینیک های بهداشت روان اجتماعی و مطب خصوصی کار کرده است. ملیسا مشتاق کمک به افراد برای ایجاد ارتباطات قوی تر با شرکای خود و دستیابی به شادی طولانی مدت در روابط خود است. او در اوقات فراغت خود از مطالعه، تمرین یوگا و گذراندن وقت با عزیزان خود لذت می برد. ملیسا امیدوار است از طریق وبلاگ خود، رمزگشایی شادتر، رابطه سالم تر، دانش و تجربه خود را با خوانندگان در سراسر جهان به اشتراک بگذارد و به آنها کمک کند عشق و ارتباط مورد نظر خود را پیدا کنند.