من با پسرخاله ام سکس گناه داشتم و اکنون نمی توانیم متوقف شویم

Julie Alexander 12-10-2023
Julie Alexander

(همانطور که به آروشی چوداری گفته شد)

وقتی از این قرنطینه بیرون بیاییم، دنیا دوباره مثل قبل نخواهد بود... این عبارت رایج برای پیش بینی تأثیر همه گیری ویروس کرونا در زندگی ما. فقط زمان نشان می دهد که آیا کارشناسان در پیش بینی خود دقیق هستند یا خیر، اما من می توانم این را با قاطعیت مطلق بگویم - این قرنطینه جهان من را غیرقابل تشخیص و برای همیشه تغییر داده است. به عنوان یک زن 41 ساله متاهل و دارای فرزندان، هرگز تصور نمی‌کردم احساس گناه در مورد صمیمیت و رابطه جنسی در فهرست چیزهایی که باید نگران آن باشم قرار گیرد. با این حال، ما اینجا هستیم…

خیلی از استقبال ما بیشتر می شود

همه چیز از زمانی شروع شد که قرنطینه سراسری در سراسر کشور برای اولین بار در 24 مارس اعلام شد. من در یک سفر یک هفته ای به چاندیگر بودم. ، دیدن پدر و مادرم این سفری است که من هر دو ماه یک بار برای بررسی آنها انجام می دهم. این بار به دلیل ترس از ویروس کرونا و سن بالای آنها، نیاز به بازگشت زودتر از حد معمول را احساس کردم و آنها را در گروه پرخطر قرار دادم.

برای خواندن اینجا را کلیک کنید: 5 راه بی ضرر که معاشقه می تواند شما را نجات دهد. ازدواج در این قرنطینه

پسر عموی دوم من، آجیت (نام تغییر کرده)، از جمشدپور برای حل و فصل یک موضوع ملکی به آنجا آمده بود. با توجه به اینکه ترس از ویروس به اوج خود رسیده بود و Chandigarh قبلاً اولین مورد خود را ثبت کرده بود، او تصمیم گرفت به جای اقامت در هتل، با ما بماند. من و آجیت سال‌ها بود که همدیگر را ندیده بودیم، بنابراین تصور می‌کردم که در بهترین حالت، یک دیدار مجدد شیرین و کوتاه خواهد بود.

چقدر هم نشدیمبدانید که این سفر کوتاه به یک هفته‌ها حبس خانگی تبدیل می‌شود و افرادی را که عملاً غریبه بودند مجبور می‌کند در چنین نزدیکی همزیستی کنند. من و آجیت زمانی که قرنطینه اعلام شد، از پا در آمدیم. هر دوی ما بچه، همسر، خانه و شغلی برای بازگشت داشتیم. اما همینطور بود - ما برای 21 روز آینده با دو سالمند در خانه ای گیر کرده بودیم (یا همینطور فکر می کردیم).

برای خواندن اینجا را کلیک کنید: 6 دلیلی که زنان متاهل در هند با هم رابطه دارند.

همچنین ببینید: نقدهای مجردهای نخبگان (2022)

دو روز اول بدون حادثه بود. هر دو از خانه کار می کردیم. او در انجام کارهای خانه کمک می‌کرد، و در پایان روز، با یک شب خوب رسمی، هر دو به اتاق‌هایمان بازنشسته می‌شدیم.

یک شب که نمی‌توانستم بخوابم و حوصله‌ام سر رفته بود، من به سمت اتاق آجیت رفتم تا بپرسم آیا می توانم یک سیگار قرض بگیرم. نمیدونم چی به سرم اومد من از زمان دانشگاه سیگار نکشیده ام. ما هیچ وقت آنقدر به هم نزدیک نبودیم که بتوانم با او دود بخورم. یک لحظه با کنجکاوی به من نگاه کرد و گفت: یکی را به اشتراک بگذار؟ اکنون که بازارها بسته شده اند، باید منابع را جیره بندی کنیم.'

اینجا را کلیک کنید تا بخوانید چرا ما باید از قضاوت افراد به خاطر داشتن روابط خارج از ازدواج دست برداریم.

بدون لحظه ای تردید، من هم کمی در کنار او غوطه ور شدم. بستن، و ما نشستیم و چت کردیم و سیگار کشیدیم. وقتی بلند شدم که برم موهاش رو بهم زدم و شب بخیر گفتم. سپس، مرا سرزنش کرد که به خاطر رفتاری کاملاً سست شده ام. روز بعد من او را گرفتمبسته سیگار و یک بطری شراب، که من از طریق کسی که می‌شناختم آن را تهیه کردم.

سکس گناه در زمان قفل کردن

سیگار قبل از خواب برای ما در روزهای آینده سپس، یک شب، وقتی بلند شدم تا بروم، آجیت دستم را گرفت و پرسید: "آیا دزدی پول را در نتفلیکس دیده‌ای؟"

"نه، اما من قصد داشتم. من در پاسخ به من چیزهای خوبی در مورد نمایش شنیده ام.

او پرسید: "می خواهید با هم تماشا کنید؟" در حالی که او رفت تا لپ تاپ خود را از روی میز بیاورد در تختش راحت است.

برای خواندن این زوج و ازدواج آزادشان اینجا را کلیک کنید.

چه کسی فکرش را می‌کرد که دو بزرگسال 40 ساله از تعبیر "نتفلیکس و سرد" برای اعمال تنش جنسی که احساس می‌کردند استفاده کنند!

همانطور که انتظار داشتم (و امیدوار بودم) هنوز 10 دقیقه از اپیزود اول نگذشته بود - که چیزی از آن به یاد نمی‌آورم - آجیت وارد شد تا مرا ببوسد. من با تمام اشتیاق پاسخ دادم. ما در یک شب طولانی عشق‌بازی شدید، با انگشت‌های پا و پشت پا وارد شدیم.

خودم را در هجوم شوری دیدم که در 22 سالی که به عنوان یک بزرگسال فعال جنسی تجربه نکرده بودم. او مرا به قله های لذت برد که نمی دانستم ممکن است با آن روبرو شوم و فراتر از آن، و من آماده بازگشت نبودم. هنوز نه.

آیا بعد از رابطه جنسی با پسر عمویم احساس ناراحتی کردم؟ اصلا. برعکس، من آرزوی بیشتری داشتم.

ما نمی توانیم متوقف شویم

درشب اول، در آغوش هم دراز کشیدیم، اما هیچکدام حرفی نزدیم. در ساعات پایانی، به امید اینکه کمی بخوابم، اما عمدتاً به خاطر احتیاط، به اتاقم برگشتم. البته استراحت گریزان ماند و من از اولین رابطه ام با پسر عمویم غرق در گناه بودم. و با این حال، نتوانستم جلوی خودم را بگیرم که شب به شب به سمت او کشیده شوم.

برای خواندن اینجا را کلیک کنید: اعترافات یک زن متاهل در عشق به مردی جوانتر.

همچنین ببینید: 10 روش شگفت انگیز برای آرایش بعد از دعوا

هر دوی ما می دانیم که این اتحاد در سطوح مختلف چقدر اشتباه است و چه هزینه هایی می تواند برای ما داشته باشد. اما انرژی غیرقابل انقراض جنسی که ما در اطراف یکدیگر تجربه می کنیم - گویی دوباره 17 ساله هستیم - تمام عقل را از پنجره بیرون می اندازد.

الان تقریباً سه هفته است که هر شب با پسر عمویم رابطه جنسی دارم و تجربه پارادوکس عجیبی از خلسه و احساس گناه در مورد صمیمیتمان.

من 15 سال است که ازدواج کرده ام و شوهرم مرد خوبی است. او من و دو فرزندمان را دوست دارد، ما عمیقاً از هم مراقبت می کنیم و حتی در دهه 40 زندگی جنسی رضایت بخشی داریم. اما آنچه من با Ajit تجربه کردم کاملاً متفاوت است.

ما هیچ مانعی نداریم. رابطه جنسی ممنوع نیست. من او را از هیچ چیز باز نمی‌دارم، و او با وادار کردن من به تجربه لایه‌های جدیدی از لذت جنسی هر بار به پایان معامله خود پایان می‌دهد. از سکس دهانی گرفته تا پوزیشن های جدید و نقش آفرینی، ما همه این کارها را انجام داده ایم، و فکر نمی کنم این به ما مربوط باشد.کنترل برای توقف.

او از انواع چیزها برای روشن کردن من استفاده می کند. گاهی روی من شراب می ریخت و گاهی فقط از شیر استفاده می کرد. بعد با هم وارد دوش می شدیم. شروع به ماساژ دادن ژل دوش روی من می کرد و دوباره من را کاملا روشن می کرد. برخوردهای پرشور ما به پایان نمی رسد. بعد از حمام او به آرامی مرطوب کننده بدن را روی من می زد.

ترس از واقعیت

من هرگز رابطه جنسی را یک تابو ندانسته ام. وقتی در دهه 80 بزرگ شدم، زمانی که تقریباً هیچ کس آشکارا در مورد آن صحبت نمی کرد، هرگز به خاطر رابطه جنسی قبل از ازدواج احساس گناه نکردم یا متوجه شدم که چگونه می توانم بدون شرم رابطه جنسی بدون گناه داشته باشم. اما این متفاوت است. ما از مرزهایی عبور کرده‌ایم که تاکنون برای من مقدس بوده است - مرزهای وفاداری، پیوندهای خانوادگی.

من زندگی پر از شکافی عجیبی دارم. در اصل، هر روز صبح با احساس شرم و گناه به خاطر فرارهای جنسی خود از خواب بیدار می شوم و به این فکر می کنم که چگونه می تواند تجربه ای را که من و همسرم به سختی ساخته ایم خراب کند، اما هر شب مانند پروانه ای که به آتش کشیده شده است، به سوی او برمی گردم. 0>بزرگترین ترس من این است که با چشیدن مزه چیزهایی که با آجیت دارم، دیگر نتوانم قدر شوهرم را به شکلی عاشقانه و جنسی قدردانی کنم و این ممکن است ازدواج من را طلسم کند. بخشی از من می خواهد به آن زندگی خسته کننده سالم با دو بچه، یک شوهر، یک مادرشوهر بیمار و یک سگ برگردد، در حالی که بخشی دیگر با هیجان تصور می کند که در Ajit چه چیزی در انتظار من است.امشب بخوابید.

>

Julie Alexander

ملیسا جونز یک متخصص روابط و درمانگر دارای مجوز با بیش از 10 سال تجربه است که به زوج ها و افراد کمک می کند تا رازهای روابط شادتر و سالم تر را رمزگشایی کنند. او دارای مدرک کارشناسی ارشد در ازدواج و خانواده درمانی است و در محیط های مختلفی از جمله کلینیک های بهداشت روان اجتماعی و مطب خصوصی کار کرده است. ملیسا مشتاق کمک به افراد برای ایجاد ارتباطات قوی تر با شرکای خود و دستیابی به شادی طولانی مدت در روابط خود است. او در اوقات فراغت خود از مطالعه، تمرین یوگا و گذراندن وقت با عزیزان خود لذت می برد. ملیسا امیدوار است از طریق وبلاگ خود، رمزگشایی شادتر، رابطه سالم تر، دانش و تجربه خود را با خوانندگان در سراسر جهان به اشتراک بگذارد و به آنها کمک کند عشق و ارتباط مورد نظر خود را پیدا کنند.