فهرست مطالب
(همانطور که به جوی بوز گفته شد)
وقتی زنی به طور مداوم احساس می کند "شوهرم از موفقیت من رنجیده است"، پویایی حتی شادترین و ایمن ترین روابط زوج می تواند برای آنها تغییر کند. سریع بدتر با وجود اینکه حسادت یک احساس مشترک انسانی است، اما مشخص است که ذهن و روابط انسان را ویران می کند.
همه ما در مقطعی از زندگی خود آن را تجربه می کنیم، شاید خیلی بیشتر از آن که دوست داریم اعتراف کنیم. وقتی بهترین دوستت بیشتر از تو امتیاز می گیرد... وقتی خواهر یا برادرت با یک جایزه درخشان به خانه می آید... وقتی پسرعمویی به آن دوستی در خارج از کشور می رسد. تا زمانی که این دردهای حسادت زودگذر هستند و شما می توانید راه خود را در اطراف آن طی کنید تا برای یکی از عزیزانتان احساس خوشحالی کنید یا حتی حسادت را به انگیزه تبدیل کنید، همه چیز خوب است.
اگر حسادت مهار نشود، می تواند جای خود را به دیگران بدهد. رنجش در رابطه و چنین خشم شدیدی می تواند باعث شود که رابطه به پوچی تبدیل شود...
شوهرم از موفقیت من رنجیده است
یک مرد تحصیل کرده همیشه دوست دارد همسرش بعد از ازدواج نیز درس بخواند و ما همیشه مراقب چنین مردانی بودیم. ما میدانستیم که چنین مردانی همیشه دختران تیرهتر را انتخاب میکنند، زیرا آنها چندان به زیبایی اهمیت نمیدهند. با توجه به رنگ پوستم، همیشه می دانستم که ازدواج متأسفانه به زندگی تحصیلی من پایان نمی دهد و این دقیقاً همان چیزی است که برای من اتفاق افتاد.
علی رغم همه دعاها و درمان های زیبایی که انجام دادم! در حالی که پسرعموهایم از کانادا برای ما عکس برف می فرستادند، من داخل بودمچندیگر در حال تحصیل در مقطع کارشناسی من در رشته مدیریت بازرگانی از راه دور، زیرا شوهرم پروفسور حسابداری بود و نمی خواست همسری بی سواد داشته باشد.
او می خواست من بیشتر درس بخوانم و شغلی پیدا کن
از زمانی که در کلاس اول فارغ التحصیل شدم، او از من خواست تا مدرک کارشناسی ارشد را ادامه دهم، در حالی که تنها چیزی که می خواستم چند فرزند بود. من این بار دریغ نکردم، برای مدرک کارشناسی ارشد به این معنی بود که باید از خانه بیرون بروم. استاد باید من را به دانشگاه خود می برد و این برایم لذت بخش بود، زیرا من یک دختر روستایی بودم و شهر مرا مجذوب خود کرده بود.
بعد از اینکه نتایج کارشناسی ارشدم مشخص شد، شوهرم از من خواست که شغلی را شروع کنم. . این کاملاً یک چیز بود! زنان هرگز در خانواده ما کار نمی کردند اگر شوهر می توانست از زن حمایت کند. پدرم خشمگین بود.
اما ساختن یک زن مدرن خوشبین از من شعار شوهرم شده بود.
او اصرار داشت که کار کنم، حتی وقتی نمیخواستم. او با خانوادهاش هم جنگید، زیرا آنها نیز از یک زن کار نمیکردند. در واقع، شوهرم حتی برای من یک کت، چند پیراهن و شلوار خرید تا در دفتر بپوشم. من داشتم تبدیل به یک همسر نمونه می شدم که او می خواست به رخ بکشد. من در حال تبدیل شدن به یک همسر نمونه بودم که او می خواست خود را به رخ بکشد.
سپس، علائمی که او به موفقیت من حسادت می کند ظاهر شد
چند سال بعد، یک بارداری تصادفی و به دنبال آن یک سقط جنین، مرا ترک کرد. افسرده شدم و در کار فرو رفتم. وقتی دکتر اعلام کرد که منتخمدانها باید برداشته میشد و من هرگز نمیتوانم طعم مادری را بچشم، همه شروع به سرزنش سبک زندگی من کردند. من ناگهان زن نفرین شده ای شدم.
خدا عجیب است، زیرا تقریباً در همان زمان به من پیشنهاد کار در شرکتی در دهلی داده شد که تقریباً به اندازه شوهرم به من دستمزد می داد و سپس علائمی که او به من حسادت می کند موفقیت شروع به ظهور کرد برای اولین بار در زندگی اش دیدم که شوهرم چندان مشتاق این نوع اخبار نیست. او گفت که باید فقط در چاندیگر بمانید.
شاید برای شوهرم متوجه شدم که من پتانسیل کسب درآمد بیشتر از او را دارم و میتوانستم احساس کنم که شوهرم از موفقیت من ناراحت است.
وقتی برای شغل بهتری نقل مکان کردم...
نگرش او تغییر کرد. او از تحصیل من پشیمان شد و به تحصیل و شیوه زندگی مدرنی که بر من تحمیل کرده بود، به عنوان نفرین نگاه کرد، زیرا ظاهراً او را از پدر شدن محروم کرده بود. او شروع به از دست دادن تمام حس منطق کرد. زندگی با او سخت شد و من ظرف یک سال کار را در دهلی آغاز کردم.
تقریباً 20 سال است که در دهلی زندگی می کنم. من نایب رئیس یک شرکت چند ملیتی هستم. او از روزی که من بیشتر از او درآمد داشتم با من صحبت نکرد و از بزرگترین سیستم حمایتی من به شوهر دیگری تبدیل شد که به شغل همسرش حسادت می کرد.
همچنین ببینید: پسرها چه احساسی نسبت به دختران دارند که اولین حرکت را انجام می دهند؟قبل از این هم ما با هم دعوا می کردیم، اما همیشه راهی برای حل مشکلاتمان پیدا می کردیم. مسائل.
به نوعی درآمد من بیشتر از او چیزی بود که او داشتنتوانست بگیرد. من حتی امروز سالی یک بار به چاندیگار می روم تا از خانه ای که مسیر زندگی من را تغییر داد، بازدید کنم. اما ما حرف نمیزنیم من ابتدا سعی کردم با او صحبت کنم، اما او از من خواسته بود که کارم را ترک کنم و اکنون نمی توانم این کار را انجام دهم.
اکنون، شغل من برای من مهم تر است
شایعاتی وجود دارد که او یک زن زن در حال حاضر و اغلب با همکاران زن دیده می شود. مردم در مورد اینکه چگونه او دانشجویان دختر بیشتری برای شهریه می آیند صحبت می کنند. خدمتکاران کمی نسبت به او محتاط هستند و هر بار که به چاندیگر می روم، کمک خانه دیگری را می بینم. افراد نزدیک من از من می پرسند که آیا این رفتار او به من آسیب می زند؟
من می گویم نه، زیرا چیزی که بیشتر آزارم می دهد این است که شریک زندگی من به موفقیت، شغل و حرفه من حسادت می کند. اولویت های من تغییر کرده است. ولی من طلاق نمیخوام افراد خانواده ما طلاق نمی گیرند. خدا می داند که اگر چنین قدمی بردارم چه عذابی بر سرشان می آورم!
حسادت شوهر به شغل همسرش غیرعادی نیست
حسادت شوهران به شغل و موفقیت همسر نه غیر معمول است و نه یک پدیده انحصاری به هند، حتی اگر ممکن است در بخش ما از جهان بارزتر باشد. یک مطالعه نشان داده است که موفقیت یک شریک عاشقانه باعث ایجاد احساسات منفی در مردان می شود، حتی اگر آنها در سطح ناخودآگاه باشند.
مهم نیست که آنها در یک خط کار هستند یا نه. در واقع، حتی لزومی ندارد که موفقیت حرفه ای باشد.
اگر مردی احساس کند که از شریک زندگی خود بهتر عمل کرده است.در هر حوزه ای از زندگی، او احتمالاً از آن احساس خطر می کند. بنابراین، نمیتوانید این احساس را که «شوهرم از موفقیت من ناراحت است» را از خود دور کنید، ممکن است دلیل خوبی برای آن وجود داشته باشد. در اینجا عواملی وجود دارد که حسادت مرد را برای موفقیت همسرش تقویت می کند:
1. شرطی شدن پدرسالارانه
شرطی کردن ما نقش مهمی در جهان بینی ما دارد. در جامعه مردسالار، مردان معمولاً به عنوان نان آور خانواده بزرگ می شوند. بنابراین هنگامی که شریک زندگی آنها در عرصه حرفه ای بهتر از آنها عمل می کند، احساس بی کفایتی شروع می شود. در موارد شدید، این ممکن است برای تبدیل او به یک هیولای حسود کافی باشد.
2. ترس از کوتاه آمدن
حسادت، رنجش، و در نتیجه تحریک پذیری و اختلاف، اغلب مظاهر ترس از کوتاه آمدن هستند. . یک مرد ممکن است نتواند از موفقیت همسرش حمایت کند، زیرا به آن به عنوان یادآوری دائمی در مورد کوتاهی خود نگاه می کند، که این ترس را تشدید می کند که ممکن است دیگر به اندازه کافی برای شما خوب نباشد. او حتی ممکن است شروع به انتقاد بیش از حد از شما کند یا علائمی نشان دهد که به شما بیاحترامی بیشتر روی کار خود تمرکز کنید در حالی که هیچ ایرادی در این کار وجود ندارد - مردی که در کفش شماست همین کار را می کند - شریکی که قبلاً عصبانی شده است ممکن است آن را تغییری در شما بداند.اولویتها.
این میتواند باعث شود که او نسبت به گامهایی که در مسیر شغلی خود برداشتهاید حسادت بیشتری کند. اگر شغل شما برای شما شادی می آورد، اجازه ندهید احساس آزاردهنده "شوهرم از موفقیت من ناراحت است" شما را عقب نگه دارد.
همچنین ببینید: 11 نشانه که او با شخص دیگری صحبت می کنددر همان زمان، مگر اینکه رابطه آسیب دیده ترمیم شود، سعی کنید به شریک زندگی خود برسید و وقت بگذارید. تا روی ازدواج خود کار کنید مداخله خارجی در قالب مشاوره زوجین می تواند به شدت به این وضعیت کمک کند. اگر برای مقابله با حسادت در رابطه خود به کمک حرفه ای نیاز دارید، بدانید که کمک تنها با یک کلیک فاصله دارد. مواردی که باعث رنجش در ازدواج می شود اینجاست 3>