تماشای پورن ازدواج من را نجات داد - یک حساب واقعی

Julie Alexander 01-10-2023
Julie Alexander

متاسفانه تماشای پورن باعث تحقیر بیش از حد آن می شود. به خصوص در ازدواج، تماشای پورن به این معنی است که احتمالاً در رختخواب از شریک زندگی خود ناراضی هستید. با این حال، با پناه بردن به پورن در زمانی که ازدواجم در معرض خطر بود، تمایل دارم به این باور برسم که بیشتر از آنچه لازم است شیطانی است.

اشتباه نکنید، من به آن معتاد نیستم. پورن مسائل مربوط به ازدواج من حتی مربوط به رابطه جنسی نبود. من فقط بهترین ازدواج را نداشتم و تماشای پورن به نوعی برخی از مشکلات زناشویی ما را حل کرد.

مشاهده پورن برای مقابله با مشکلات خشم همسرم

من آجی هستم، با سیا ازدواج کرده ام. همسر من همیشه کمی دمدمی مزاج بوده است. هنوز یادم هست اولین باری که همدیگر را دیدیم. آن روز بسیار عالی به نظر می رسید. کل عصر را در حالی که از کافی‌شاپ به سمت ساحل به مرکز خرید می‌رفتیم، صحبت کردیم و وقتی کارمان تمام شد، نیمه‌شب بود.

حافظ امنیت مرکز از ما خواست که آنجا را ترک کنیم زیرا باید تعطیل می‌شدند. اینگونه بود که ما زمان را شناختیم. اما بعد از آن، برای قرار دوممان، کمی دیر رسیدم. او منتظر من بود. او شروع به تماس مکرر با من کرد تا اینکه به آنجا رسیدم.

"باید بدانید که من دوست ندارم منتظر بمانم، باید همیشه قبل از من آنجا باشید."

"ببخشید، در ترافیک گیر کردم."

«هر چه! بیا برویم.»

پس ما رفتیم تا به یک کافی شاپ برویم. آنجا مقداری غذا سفارش دادیم. من در واقع مشغول خوردن بودم و او داشت صحبت می کرد. دوباره شروع کرد به داد زدن سرم. "نکنمی فهمی؟ من با شما صحبت می کنم و شما فقط روی غذای خود تمرکز کرده اید! وقتی صحبت می‌کنم به من گوش کن یا فقط از اینجا دور شو.»

من سعی می‌کردم او را آرام کنم و به صحبت‌هایش گوش دهم. بعد همه چیز خوب پیش رفت.

من هنوز تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم

در واقع از عصبانیت او می ترسیدم. عصبانیت گاهی ذهن او را فرا می گیرد. با این حال به او پیشنهاد ازدواج دادم و او قبول کرد. دو روز از زندگی من بدون دعوا گذشت. روزی که با او آشنا شدم و روزی که از او خواستگاری کردم.

ما در شهریور ماه با هم ازدواج کردیم. ازدواج یک گردهمایی کوچک بود. همه چیز خیلی خوب پیش رفت، چیزی که انتظارش را نداشتم. روزهای بعد از آن به خوبی گذشت تا مثلاً 6 ماه و سپس همه چیز شروع به تغییر کرد.

همسر عزیزم حتی از چیزهای کوچک هم عصبانی می شد. وقتی به خانه می رسیدم سر من فریاد می زد که چرا دوش نگرفتم. اگر کنترل تلویزیون در جایی غیر از مکانی که او تعیین کرده بود قرار داشت. یا اگر می خواست چیزی پیدا کند و نتوانست. حتی اگر کمی دیر به خانه بیایم. عصبانیت او روز به روز بیشتر می شد.

وقتی سرم فریاد می زد، فقط دهانم را بسته نگه می داشتم، زیرا اگر صحبت می کردم می دانستم که اوضاع خشن خواهد بود.

او سر من فریاد می زد. در حین عشق ورزیدن این خنده دار به نظر می رسد، اما اگر او از چیزی عصبانی می شد، چیزی درست نبود، و بسیاری دلایل دیگر. ما صحبت کردن با یکدیگر را کاهش دادیم.

ما دیگر صمیمی نبودیم. با دیدن پورن آرامش پیدا کردم.چه کار دیگری می توانستم بکنم! حداقل، پورن بر سر من فریاد نمی زند یا باعث استرس من نمی شود.

پورن برای نجات

دیدن پورن عادت جدید من شد. کم کم آنقدر زیاد به آن علاقه مند شدم که به پورن معتاد شدم. من تمام وقت آزادم را صرف تماشای پورن می کنم. من آنقدر معتاد بودم که علاقه‌ام به عشق‌بازی یا هرگونه صمیمیت فیزیکی را از دست دادم. حتی اگر همسرم می خواست صمیمی باشد، من کمترین اذیت را داشتم. من قطعا هیچ گونه صمیمیت را آغاز نکردم یا قصد نداشتم. من از هر لذتی که از پورن داشتم خوشحال بودم.

راز بزرگ من برای مدت طولانی پنهان نبود. من توانستم آن را به مدت 3 سال پنهان کنم. در این 3 سال ما اصلاً هیچ عشقی نکردیم. من هم برای ارضای جنسی نگاه می‌کردم.

اما خیلی زود این برای همسرم ناامیدکننده شد. او سپس راز من را کشف کرد. گفت: «دیوانه شدی؟ تو یک عجایب بی فایده و یک معتاد به پورن هستی.» به او گفتم: "بله، من عاشق تماشای پورن هستم. پس چی؟»

سپس گفت: «شما مردانگی خود را از دست دادید. اگر همسرت را کنار بگذاری، می‌خواهی پورن ببینی.» به او گفتم: «حداقل، پورن سر من فریاد نمی‌زند و وقتی آن را می‌بینم، احساس آرامش می‌کنم. برایم مهم نیست که شما با من چیزی تماس بگیرید.»

تو از من بیزاری!

من فکر می‌کنم تماشای پورن پس از ازدواج اشکالی ندارد. او همان احساس را نداشت. او گفت: تو منزجر کننده ای و من این انتظار را از تو نداشتم. اکنون آرام و آسوده بودم.

به او گفتم: «تو نیاز داریبرای مسائل مربوط به مدیریت خشم خود تحت درمان روانی قرار بگیرید. من به خاطر تو به پورن معتاد شدم. تماشای پورن در واقع بهتر از خیانت به شما است. آنقدر دوستت دارم که نمی توانستم به تو خیانت کنم، بنابراین به این توسل متوسل شدم.

«اما تو هرگز مرا دوست نداشتی. شما همیشه به دلایل کوچک سر من فریاد می زنید و حتی به خود زحمت نمی دهید که صدای من را بشنوید یا نظر من را برای چیزی در نظر بگیرید. دوئل روزانه استرس زیادی به من می داد. این استرس را نمی توانستم تحمل کنم. اصلاً یادت می‌آید در چهار سال ازدواجمان چند بار با آرامش صحبت کرده‌ایم یا روزها را بدون اینکه سر چیزی فریاد بزنی سپری کرده‌ایم؟»

پس به نظر می‌رسید که سیا به اشتباه خود پی برده بود. به نظر می‌رسید که او در مورد بحث‌های رابطه ما بسیار تأمل می‌کند. او از من پرسید، "چرا این را زودتر نگفتی اما 3 سال طولانی صبر کردی؟"

همچنین ببینید: شک در رابطه: 21 سوالی که باید بپرسید و ذهن خود را پاک کنید

به او گفتم، "من بارها سعی کردم به تو بگویم، اما تو آماده شنیدن نبودی. امروز از آنجایی که وضعیت را احساس کردی، به لطف خدا حداقل صدای من را شنیدی.» سیا بعد از روز بزرگ برای کنترل عصبانیت خود با پزشک مشورت کرده است و اکنون اوضاع خیلی بهتر شده است.

همچنین ببینید: معاشقه آنلاین – با این 21 نکته هرگز اشتباه نخواهید کرد!

من نیز از اعتیادم به پورن خارج شده ام. اما واقعاً این پورنو بود که ازدواج من را نجات داد.

(همانطور که به Mehul Vora گفته شد)

سوالات متداول

1. نشانه‌های معتاد شدن به پورن چیست؟

اگر شروع کرده‌اید تماشای پورن را به داشتن رابطه جنسی با همسرتان ترجیح می‌دهید، ممکن است معتاد شده باشید.لذت بردن از پورن گهگاهی خوب است تا زمانی که چندین بار در روز آن را شروع نکنید. علاوه بر این، اگر میل جنسی واقعی شما را کاهش دهد، ممکن است معتاد شوید.

2. اگر به تماشای پورن معتاد شدم چه باید بکنم؟

تنها راه برای انجام این کار پایان دادن به آن و محدود کردن مصرف شماست. پورن بیش از حد می تواند بر زندگی جنسی شما تأثیر بگذارد و آن را بدتر کند. شما باید بدانید چه زمانی باید خود را محدود کنید و به شدت خود را تحت نظر داشته باشید.

Julie Alexander

ملیسا جونز یک متخصص روابط و درمانگر دارای مجوز با بیش از 10 سال تجربه است که به زوج ها و افراد کمک می کند تا رازهای روابط شادتر و سالم تر را رمزگشایی کنند. او دارای مدرک کارشناسی ارشد در ازدواج و خانواده درمانی است و در محیط های مختلفی از جمله کلینیک های بهداشت روان اجتماعی و مطب خصوصی کار کرده است. ملیسا مشتاق کمک به افراد برای ایجاد ارتباطات قوی تر با شرکای خود و دستیابی به شادی طولانی مدت در روابط خود است. او در اوقات فراغت خود از مطالعه، تمرین یوگا و گذراندن وقت با عزیزان خود لذت می برد. ملیسا امیدوار است از طریق وبلاگ خود، رمزگشایی شادتر، رابطه سالم تر، دانش و تجربه خود را با خوانندگان در سراسر جهان به اشتراک بگذارد و به آنها کمک کند عشق و ارتباط مورد نظر خود را پیدا کنند.