ازدواج من به خاطر داستان های خواهر شوهرم با مشکل مواجه شد

Julie Alexander 12-10-2023
Julie Alexander

اگر از زنان بخواهید که در مورد بزرگترین مشکل زندگی خود صحبت کنند، اکثر آنها می گویند، خانواده شوهر. چه آنها در کنار هم زندگی کنند و چه جدا از هم زندگی می کنند، مشکلات زن و شوهر همان چیزی است که بیشتر زنان متاهل با آن دست و پنجه نرم می کنند. برخی نیز توضیح می دهند که دخالت خانواده بزرگ شوهر باعث ایجاد مشکلاتی در زندگی آنها می شود، اما من هرگز فکر نمی کردم که خواهر شوهرم بعد از ازدواجمان به بزرگترین بلای زندگی من تبدیل شود.

مشکلات شروع شد. با The Wedding

من و انجان در سال 2017 با هم ازدواج کردیم. این یک ازدواج محبت آمیز بود، اما مادر و خواهرش در عروسی مشکلات زیادی داشتند زیرا ما آن را در معبد انتخابی انجان داشتیم. آنها آن را در یک سالن ازدواج در بنگلور می خواستند، اما شوهرم نپذیرفت، زیرا نمی خواست پول را هدر دهد. او یک منات گرفته بود که در معبدی ازدواج کند، که آنها می دانستند. آنها درگیری های زیادی داشتند.

من در یک MNC مستقر در ایالات متحده کار می کردم که در آن شغل من شیفت های شبانه را می طلبید. تمام درگیری هایی که در خانه می شد را از من پنهان می کرد. او یک خواهر بزرگتر دارد که پنج سال پیش ازدواج کرد و یک دختر دارد. اما او با شوهرش زندگی نمی کند زیرا او محل زندگی او را دوست ندارد.

شش ماه اول همه چیز خوب پیش می رفت زیرا من درآمد داشتم و آنها با پول من لذت می بردند. سپس مجبور شدم ترک کنم زیرا آنها به خوبی از شوهرم مراقبت نمی کردند. غذا خوب پخته نمی شد، سرد بود وکهنه. او اغلب به خاطر غذا مریض می شد. انجان شب ها به من زنگ می زد و گریه می کرد. او از من می خواست که در خانه بمانم و از او مراقبت کنم و برایش غذای خوب بپزم.

خواهر شوهرم به ما حسادت می کرد

بعد از اینکه کارم را ترک کردم اوضاع بد شد زیرا خواهرم- زن شوهر به سبک زندگی ما حسادت می کرد. درآمد خوبی داشتم و با شوهرم زندگی ام را می گذراندم و از آن لذت می بردم. او نمی توانست مانند ما لذت ببرد زیرا شوهرش در شهر دیگری زندگی می کرد و درآمد چندانی نداشت و همچنین بدهی زیادی داشت. او می خواست به سرعت ثروتمند شود.

خواهر شوهرم شروع به تعریف قصه های مادرش درباره ما کرد که من و شوهرم خانه را می فروشیم و آنها را در خیابان می گذاریم، که من و شوهرم. با هم می‌نوشید و سیگار می‌کشید، که من به درستی از MIL خود مراقبت نمی‌کنم.

او حسادت می‌کرد، زیرا من می‌توانستم از مادر و برادرم نیز حمایت کنم. آنها از من می خواستند که حمایت از خانواده ام را متوقف کنم.

همچنین ببینید: دوستیابی ماهیگیری - 7 چیزی که باید در مورد روند جدید قراریابی بدانید

گاهی اوقات آنها درباره دیگری به من یا شوهرم دروغ می گفتند و ما با هم دعوا می کردیم. او به من می گفت که شوهرم خیلی بد است، زیرا او رک است و دوست ندارد من با آنها صحبت کنم. آنها به من گفتند که او در تصمیمات آنها حمایت نمی کند. وقتی از او پرسیدم، به من گفت که تصمیمات آنها اشتباه بوده است. آنها همیشه می خواهند ثابت کنند که حق با آنهاست و به احساسات دیگران اهمیت نمی دهند. آنها به شوهرم می گفتند که من با بچه ها صحبت می کنمتلفن.

مطالعه مرتبط: خانواده هایم از من می خواهند که شغلم را رها کنم و در خانه بمانم تا از آنها مراقبت کنم

او در مورد ازدواج خود نیز دروغ گفته است

خواهر شوهرم به مردم می گفت که شوهرش قرار است خانه اش را ترک کند و بیاید و با او در بنگلور زندگی کند. او در مورد جواهراتی که خریده بود به خود می بالید و به MIL خود بدگویی می کرد. در سال 2017 می خواستم سال نو را با همه جشن بگیرم، بنابراین برادرم را دعوت کردم و از او خواستم شوهرش را دعوت کند. فقط برای اطمینان از آمدن او، در 31 دسامبر با شوهرش تماس گرفتم. او به من گفت که دعوت نشده است. سپس از او پرسیدم که آیا به بنگلور نقل مکان می کند؟ او به من گفت که نمی تواند برادر و مادرش را ترک کند.

مطالعه مرتبط: 5 راه که معاشقه بی ضرر می تواند ازدواج شما را در این قرنطینه نجات دهد

وقتی با او روبرو شدم، مادرشوهرم از او حمایت کرد و دعوای بزرگی داشتیم خوشبختانه شوهرم از من حمایت کرد و خانه را ترک کردیم.

الان جدا زندگی می کنیم، اما هنوز خواهر شوهرم وقتی به پول نیاز دارد با شوهرم تماس می گیرد. او هنوز در مورد من با شوهرم بد می گوید. او هنوز با MIL من زندگی می کند و نه شوهرش، زیرا به خانه و پول شوهرم نیاز دارد.

من خوشحالم زیرا شوهرم مرا از آن جهنم بیرون آورد. ما خوشحال هستیم. او به یکی از دوستانم گفت که از من متنفر است و مطمئن می شود که برادرش از من طلاق می گیرد و با دختری که دوستش دارند ازدواج می کند. من این موضوع را با شوهرم در میان گذاشتم و از او پرسیدم:"آیا اگر او به شما بگوید می خواهید من را طلاق دهید؟"

او پاسخ داد: "اگر مرا ترک کنی، من از این دنیا خواهم رفت..." و با آن آرامش خود را به دست آوردم!

من و برادرم پس از ازدواج او از هم جدا شدیم

یک مامان هندی، بیکینی وکس یا مادر گرسنه جنسی می تواند به یک رابطه زناشویی اضافی پایان دهد

همچنین ببینید: آیا قوچ و جوزا در یک رابطه و ازدواج با هم سازگار هستند؟

Julie Alexander

ملیسا جونز یک متخصص روابط و درمانگر دارای مجوز با بیش از 10 سال تجربه است که به زوج ها و افراد کمک می کند تا رازهای روابط شادتر و سالم تر را رمزگشایی کنند. او دارای مدرک کارشناسی ارشد در ازدواج و خانواده درمانی است و در محیط های مختلفی از جمله کلینیک های بهداشت روان اجتماعی و مطب خصوصی کار کرده است. ملیسا مشتاق کمک به افراد برای ایجاد ارتباطات قوی تر با شرکای خود و دستیابی به شادی طولانی مدت در روابط خود است. او در اوقات فراغت خود از مطالعه، تمرین یوگا و گذراندن وقت با عزیزان خود لذت می برد. ملیسا امیدوار است از طریق وبلاگ خود، رمزگشایی شادتر، رابطه سالم تر، دانش و تجربه خود را با خوانندگان در سراسر جهان به اشتراک بگذارد و به آنها کمک کند عشق و ارتباط مورد نظر خود را پیدا کنند.